محمد دستمالی

پیشنهادنامه ای که دمیتسورا به دولت سوریه و معارضین سوری ارائه داده، آغاز روندی است که می تواند چهره ها و مهره های اصلی جبهه ی معارضین را در دولت و قدرت، سهیم کند و دمشق ناچار شد در این دور از مذاکرات، واقعیت های عینی صحنه را بپذیرد. محمدعلی دستمایل در این یادداشت به بررس یمهم ترین دستاورد معارضین در ژنو ۴ پرداخته است.

طی چند سال اخیر و در جریان بحران سوریه، یکی از تیترها و جملاتی که شاهد بیشترین بسامد و تکرار آن در محافل سیاسی و رسانه های ایران بوده ایم؛ این است: «مذاکرات، بدون هیچ نتیجه ای پایان یافت.» اما دست کم این بار چنین نشد و مطلقا نمی توان گفت که مذاکرات طولانی ژنو۴ بی نتیجه بوده است. همچنان که استفان دمیستورا نیز اعلام کرده بود، این بار، مساله ی بررسی مکانیسم تغییر و انتقال قدرت و تحول تدریجی وضعیت سیاسی دولت سوریه مورد بحث و بررسی قرار گرفت و نمایندگان دمشق، همچون گذشته نه با جلال و جبروت و از موضع ردّ و انکار، بلکه از موضع پذیرش تدریجی واقعیت های عینی صحنه، با قضایا مواجهه کردند.
اگر چه بشار جعفری، همچنان که انتظار می رفت، باز هم به سیاق قبل، چند تن از اعضای هیات معارضین را، تروریست قلمداد کرد، اما در هر حال ناچار شد پشت میز بنشیند و ولو به طور غیرمستقیم و باواسطه، با همان به اصطلاح تروریست ها مذاکره کند.
یکی از نتایج و دستاوردهای مذاکرات ژنو ۴ همین پیشنهادنامه ی سه ماده ای دمیستورا در مورد تشکیل دولت جدید، تدوین قانون اساسی و برگزاری انتخابات است که در آخرین روزها، بند چهارم ضرورت تاکید و تمرکز و همراهی در مسیر مبارزه با تروریسم نیز به آن اضافه شد و عملا از سه ماده به چهار ماده رسید.
این متن، اگر چه فعلا در قد قواره ی یک پیشنهادنامه است که باید از سوی بشار اسد و بزرگان نظام بعث و با همفکری حامیان سوریه، باید در مورد آن بحث شود اما حتی اگر هیچ یک از اجزای آن، مورد تصویب و تایید هیات حاکمه ی شام قرار نگیرد، باز هم نمادی از یک اراده و عقل جمعی و چکیده ای از نظر و رویکرد نوین نظام بین الملل، برای پایان دادن به بحران سوریه است. بنابراین، از منظر واقع بینی و تحلیل واقعیت صحنه ی بحران سوریه، باید گفت در دور چهارم مذاکرات ژنو، این معارضین بودند که با دست پر به هتل های کشورهای محل اقامت خود بازگشتند و شکی نیست که از همین حالا، رایزنی و مشورت آنان برای برگزیدن چهره ها و مهره های اصلی آغاز شده و آنان در شرایط کنونی بر سر این بحث می کنند که در مسیر جدیدی که با دولت اسد آغاز خواهد شد، کدام گروه و کدام چهره، در کدام موقعیت خاص قرار بگیرد.
در شرایط جدید، این مساله ی بشار اسد و سرنوشت او و خانواده اش نیست که به عنوان سرتیتر اصلی متون مرتبط با آینده ی سوریه در دستور کار قرار بگیرد، بلکه خود مساله ی سوریه و استراتژی پایان دادن به وضعیت پرهزینه و پرخطر کنونی و درنظرگرفتن ابعاد و جوانب آینده است که بر سر آن بحث می شود و در چنین آینده ای، معارضین نیز رفته رفته مشروعیت سیاسی بیشتری به دست آورده اند و این مشروعیت سیاسی، در فاز بعدی به قدرت اجرایی و شریک شدن در قدرت خواهد انجامید.
البته نمی توان این واقعیت را انکار کرد که معارضین سوری، یک گروه منسجم و واحد نیستند و آنان نیز گرفتار معضل چنددستگی و وابستگی به چندین کشور و قدرت جهانی و منطقه ای هستند اما یادآوری تجربه ی عراق پس از صدام، این واقعیت را اثبات می کند که چنددستگی و تفرق معارضین، اگر در یک یا چند مقطع، موجب خسران و ضرر شود، بالاخره در پرونده ی نهایی تعیین سهم و قدر گروه ها و چهره ها، کم اثر خواهد شد. پس جبهه ی معارضین، در این دور از مذاکرات ژنو، امتیازاتی جدی به دست آورده و کمترین دستاورد ژنو ۴ برای آنان، این بود که در آغاز یک روند قرار گرفتند و اگر این روند، از سوی سوریه یا هر قدرت دیگری برهم زده شود و خاتمه پیدا کند، باز هم به عنوان یک نقطه عطف و یک راهکار ثبت شده، در اذهان باقی خواهد ماند و دمشق، دیر یا زود است، ناچار است در یک پروسه ی میان مدت و برنامه ریزی شده، یا در یک پروسه ی طولانی مبتنی بر وقت کشی و بهانه سازی، آنان را در قدرت، شریک کند.
در این دور از مذاکرات، عوامل متعددی، به معارضین سوری، قدرت و فرصت داد که بدون تردید، یکی از این عوامل، خود روسیه است. همان روسیه ای که به عنوان جدی ترین قدرت جهانی حامی دولت بشار اسد شناخته می شود و حتی در نشست شورای امنیت سازمان ملل، چین را در مسیر حمایت از دمشق با خود همراه می کند، مسیری را آغاز کرد که در آغاز با پیش کشیدن بحث ضرورت تدوین قانتون اساسی جدید و در فاز بعدی در آستانه و ژنو، ورود معارضین به ساختار قدرت و دولت سوریه را پذیرفت. در شرایطی که دونالد ترامپ و تیم او، نگرش و رویکرد کشور خود به سوریه را به سرّ مگو تبدیل کرده و حاضر نیستند لام تا کام، در مورد روش ها و تصممیات خود صحبت کنند، روسیه، در یک بازی هوشمندانه و حساب شده، نه تنها موفق شده، بازیگر پرشتاب و بیش فعال و آزمندی به نام ترکیه را مدیریت کند، بلکه در مورد مدریت مناطق کردی و عربی محل تماس، مذاکره با معارضین، اقناع دولت اسد و همچنین بحث با اتحادیه ی عرب و دیگران، گام های مهمی برداشته است.
بنابراین در فاز بعدی، باید رفته رفته شاهد آغاز روندی باشیم که ممکن است کشدار و خسته کننده، یا مین مدت و دقیق و برنامه ریزی شده باشد و در چنین فازی، رفته رفته شاهد سهیم شدن معارضین در قدرت و دخیل شدنآنان در تصمیم گیری در مورد آینده ی سوریه باشیم.