محمد محسن صدر

انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری به اتمام رسید. بعد از کش و قوس های فراوان حسن روحانی برای دومین بار پیاپی رئیس جمهور شد. بسیاری از تحلیل گران بر این باور بودند که مهمترین رقیب حسن روحانی در این دور از انتخابات، عدم مشارکت مردمی است چرا که عدم مشارکت مردم معمولاً به نفع جریان اصولگرا تمام می شود.

تا یک هفته قبل از انتخابات اکثر سیاسیون بر این باور بودند که میزان مشارکت سیاسی مردم در این دوره پایین می باشد ولی می توان گفت که آخرین مناظره تلویزیونی تقریباً بخشی از آرای خاکستری و خاموش را برای تصمیم گیری مصمم تر کرد.
حسن روحانی توانست با همکاری اسحاق جهانگیری واقعیات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه را برای مردم ایران بازگو کرده و خطر جریان راست افراطی را به مردم گوشزد کنند. دو قطبی شدن جامعه مردم را به تعقل و تدبر بیشتر واداشت، بسیاری از طبقات و کنش گران سیاسی و اجتماعی در محافل و شبکه های اجتماعی و مجازی بر این نظر بودند که آیا آلترناتیو جریان مقابل حسن روحانی توانایی اداره جامعه را دارد؟ برنامه های اجرائی گفتمان رقیب حسن روحانی چیست؟ آیا آقای رئیسی می تواند تعامل سازنده با جهان و عقلانیت سیاسی و دیپلماسی را در کشور به پیش ببرد؟
این نوع سوالات و پرسش گری ها ملت ایران را وادشت که حماسه ۲۹ اردیبهشت را رقم بزنند. حماسه ای غیر قابل پیش بینی پذیر.
بر خلاف بسیاری از تحلیل ها و پیش بینی ها میزان مشارکت مردمی در این انتخابات بالای ۷۰ درصد بوده است، این درصد بالای مشارکت علاوه بر بالا بردن مشروعیت سیاسی نظام اسلامی، نشان دهنده اعتماد متقابل بین حکومت و ملت در جامعه ما می باشد. این انتخابات نشان داد که سرمایه اجتماعی که در طول ۸ سال دولت احمدی نژاد رو به فرسایش بود در طول چهار سال اخیر دولت تدبیر و امید دوباره شاهد افزایش سرمایه اجتماعی در بین سیستم و ملت می باشیم.
ملت ایران در ۲۹ اردیبهشت، تدوام عقلانیت و امید را صدا زدند، عقلانیتی که برای منافع ملی ما حیاتی است و در این برهه از زمان به لحاظ شرایط منطقه ای و بین المللی به غیر از استراتژی عقلانی که دولت تدبیر و امید در پیش گرفته هیچ راهبردی نمی توان کشور را اداره کرد.
انتخاب عقلانی ملت، فرآیند دموکراتیک کردن جامعه را به پیش می برد، ما برای رسیدن به دموکراسی اصیل و واقعی نیازمند حضور میانه روها در قدرت می باشیم، حضور میانه روها در قدرت می تواند برای تعادل سیاسی و اجتماعی جامعه مفید باشد.
به طور کلی گروه ها و جریانات گوناگونی در پیروزی حسن روحانی نقش داشته اند، در این بین اما جوانان به عنوان قشر پیشرو و فرهیخته هر جامعه ای در شکل گیری این موفقیت نقش بارزی داشتند.
یکی از انتقادهای که نسبت به دولت یازدهم وارد می شد، عدم استفاده از جوانان در عرصه مدیریتی سطح کلان بود. البته به نظر می رسد دولت برای این انتقاد دلیل منطقی داشت: آنها بر این باورند که شرایط تحویل کشور در سال ۹۲ در مرحله بحرانی بود و برای گذر از این بحران به فرآیند نرمالیته کردن جامعه به افراد با تجربه و کارکشته نیاز داشت.
در حال حاضر کشور در وضعیت نرمالی قرار دارد، به نظر می رسد باید یکی از اولویت های دولت دوازدهم حسن روحانی توجه ویژه و اساسی به قشر جوانان در تمامی عرصه های مدیریتی و کلان کشور باشد. استفاده از پتانسیل ها و قدرت خلاقیت این قشر هم می تواند برای کشور مفید باشد و هم اینکه برای آینده جامعه نیروسازی های جدیدی شروع شود.

محمد محسن صدر_مدیر کل روابط عمومی پیام نور کشور