یاسین خرم پور

گروه سیاسی_یاسین خرم پور_ فضای سیاسی کشور بعد از انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر و روستا تا حدودی آرام گرفت، جریانات سیاسی و فعالین حوزه سیاست به دنبال بررسی شکست یا موفقیت گفتمان فکری خود می باشد.
در این بین اما وضعیت اصول گرایان خاص می باشد، این جریان سیاسی دوباره از حسن روحانی شکست خورد و سودای پاستور را از ذهن خود دور کرده است، از طرف دیگر لیست اصلاح طلبان در انتخابات شورای شهر به خصوص در کلان شهرها حائز اکثریت آرا شدند، در تهران ۲۱ نفر لیست امید شورای شهر را بدست گرفتند و این یعنی خداحافظی شهردار خلبان از شهرداری.
جریانات اصول گرایی در این انتخابات تمام توان سیاسی و اعتباری خود را برای بدست آوردن قدرت سیاسی به کار برده اند ولی نتایج انتخابات چه در ریاست جمهوری و چه در شورای شهر با خواسته آنها فرسنگ ها فاصله دارد، آنها متحمل شکست سیاسی سنگینی شدند که به نظر می رسد تا مدت ها سایه این شکست بر روی گفتمان آنها تأثیرگذار باشد.
اصول گرایان بعد از این شکست به دنبال بهانه های برای توجیه شکست خود می باشند. یکی از نکاتی که در چند روز اخیر جریان محافظه کار بر روی آن مانور می دهد، تقلب و تخلفات انتخاباتی می باشد.
سید ابراهیم رئیسی در نامه ای به آیت الله احمد جنتی، ضمن ابراز اعتماد و اطمینان به شورای نگهبان، خواستار رسیدگی به برخی تخلفات در قبل و حین برگزاری انتخابات ۲۹ اردیبهشت ماه شد. علی نیکزاد رئیس ستاد انتخاباتی ابرهیم رئیسی در نامه های جداگانه به دادستان کل کشور، آیت الله احمد جنتی و اعضای هیأت نظارت بر دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری خواستار بررسی دقیق تخلف های انتخاباتی شد.
آیت الله موحدی کرمانی دبیر کل جامعه روحانیت مبارز بیان داشت: ممکن است با بازبینی و بررسی مجدد تخلفات و گزارشات ارسالی به شورای نگهبان رأی رئیسی از ۱۶ به ۱۹ میلیون و روحانی نیز از ۲۳ به ۲۱ میلیون رأی برسد، این اظهارات به نظر بدون استدلال خاصی می باشد چون اولاً در هر شعبه ای ۳ ناظر شورای نگهبان حضور داشت و بدون تأییدی اعضای شعب شورای نگهبان آن شعبه باطل بود چنین اظهاراتی با هیچ منطق شرعی، قانونی و مردم سالاری منطبق نیست.
با اینکه دبیر شورای‌‌ نگهبان، سلامت انتخابات را تأیید کرد ولی باید بیان داشت که تخلفات جزئی بوده و بر کلیت نتیجه انتخابات تاثیر نخواهد گذاشت. لذا به نظر می رسد این شانتاژهای رسانه های اصول گرا درباره تخلفات انتخاباتی به این دلیل می باشد که اصول گرایان شکست خود را به عامل تقلب و تخلف خلاصه می کنند تا خود را بازنده ندانند و از این طرق می خواهند برای دوره های آینده امید به بازگشت در سپهر سیاسی کشور داشته باشند.
شکست در انتخابات ۹۶ برای اصول گرایان غیر قابل باور می باشد چون آنها همه توان خود را برای بدست آوردن موفقیت به کار برده اند و انتظار داشته اند که نتیجه به نفع آنها رقم بخورد و حسن روحانی را تک دوره ای کنند. وقتی بین خواسته آنها و نتیجه انتخابات شکاف به وجود آمد آنها دچار ناکامی سیاسی شدند و برای کاستن از بحران ناکامی مسئله تقلب و تخلف را مطرح می کنند تا بار روانی شکست آنها کمتر شود.
به طور کلی می توان گفت که جریانات اصول گرایی دچار بحران هویت شدند، آنها برای این بحران جایگزین منطقی و استدلالی ندارند چون یکی از مهم ترین ضعف های این گفتمان از ابتدا نداشتن تئوری قوی و منسجم برای تحلیل و آسیب شناسی در مواقع اضطراری می باشد، آنها در حال حاضر به جای تحلیل دلایل شکست و آسیب شناسی آن به دنبال مسائل حاشیه ای و توهمی برای جبران شکست هستند.