به یاد تنها نابغه ریاضی جهان؛ مغزهای بی پناه
به یاد تنها نابغه ریاضی جهان؛ مغزهای بی پناه

مغزهای بی پناه

یاداشت نسرین مولایی – مریم میرزاخانی ملکه ریاضی جهان در حالی تن به جبر مرگ سپرد که ایران به عنوان زادگاه اصلی اش نقشی در حفظ ، نگهداری، تعالی و پیشرفتش نداشت!
مغزهای بی پناه ایرانی از این دست بسیارند که به آغوش دایه های مهربان تر از مادر پناه برده اند و راه پیشرفت خود را در دامن آنها فراهم آورده اند.
بسیار شرم آور است که چنین داغ های بزرگی تلنگری برایمان نیست که به جای جلوگیری از فرار مغزها و حفظ آنها ، تنها به فکر چنگ زدن بر افتخاراتی باشیم که یک زن مستقل و نابغه و البته ایرانی، با تحمل سختی ها و صددرصد خودساخته ، آن را کسب کرده است و این افتخارات را متعلق به خود بدانیم!
بدبختانه سالهاست که افتخار بزرگ مرده پرستی نصیبمان شده و بدون هیچ ابایی بدون اینکه در طول حیات نخبگان و نوابغ کشور ، قدردان ارزش ها و معلومات آنها باشیم و بسترهای انتشار معلومات آنها را برای آینده بهتر کشور فراهم آوریم، صرفا به برگزاری مراسم یادبود و چسباندن افتخارات و مقام های آنها به نام «ایران» اکتفا می کنیم.
مریم میرزاخانی به عنوان استاد دانشگاه استنفورد و پیش از آن پرینستون، دانشجویان بسیاری را در کشورهای بیگانه تعلیم داده و هدایت کرده است ، این در حالی است که این معلومات ارزنده می توانست در ایران و در راه پیشرفت جوانان علاقه مند استفاده شود و ما ایرانیان فارغ از تمامی ارزش های فوق العاده ای که از دست داده ایم در سوگ مرگ این عزیز از دست رفته می نشینیم و بر خود می بالیم که یک نابغه ایرانی که به حق هم جایگاهی ارزشمند داشته و دارد، متعلق به کشور ایران است! چه کرده ایم برای مریم میرزاخانی و چه خواهیم کرد برای مریم میرزاخانی ها؟!
جز اینکه با انتشار خبر مرگ مریم، نشریات زرد شروع کردند به مصاحبه با معلم ها و دبیرهای ریاضی دوران دبیرستان مریم که خود آنها نیز تا دیروز که خبر ابتلای وی به سرطان را از اخبار نشنیده بودند، هیچ گونه تماسی با وی نداشته و از معلومات این نابغه بزرگ ریاضی هیچ بهره ای نبرده اند و خنده دار است که از خاطرات توانایی وی در حل مسائل ریاضی سال های بالاتر از خود تعریف می کنند!
چرا برای نخبگان بی پناه کشور کاری نمی کنیم!