روزنامه شرق در یادداشتی به قلم قسیم عثمانی نماینده سابق مجلس نوشت:پیرو سخنان مکرر محمود احمدی‌نژاد در کنار پرچم مقدس جمهوری اسلامی و پخش آن در فضای مجازی، نامه ایشان را خطاب به مقام معظم رهبری (مد ظله‌العالی) در فضای مجازی مطالعه کردم و لازم دیدم حاشیه‌ای بر رفتار و نامه و برنامه پرحاشیه ایشان نوشته شود.

ايشان عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام هستند و بايد بيش از ديگران مصلحت نظام را در رفتار و گفتار خود رعايت كنند؛ اما امروز سخنان جريان اپوزيسيون خارج‌نشين از زبان ايشان جاري مي‌شود و با سخنان مبهم، نيشدار، چند‌سويه و جنجالي، بيش از صحبت‌هاي خارج‌نشينان براي BBC و VOA خوراك و سوژه و زمينه تخريب نظام فراهم مي‌شود.

اين امر يا ناشي از تغيير اهداف بيگانگان مبني بر تقويت كشورمان است يا ناشي از تغيير اهداف جناب احمدي‌نژاد كه بايد افكار عمومي و دلسوزان كشور در‌اين‌باره قضاوت كنند.

با فرض اينكه سخنان ايشان درست هم باشد، آيا رسانه‌اي‌شدن اين نامه نشان از نيت خيرخواهانه ايشان است يا چيز ديگري را نشان مي‌دهد؟ آيا رسانه‌اي‌كردن نوشته ايشان خطاب به رهبري، در راستاي مصلحت نظام است؟

آيا اين نامه ايشان نوعي دعوت عمومي به رفتارهاي تند خياباني است يا دلسوزي به حال نظام و كشور؟آيا ايشان نمي‌دانند كه مشكلات اجرائي، پاسخ‌گونبودن، بي‌انضباطي مالي، رفتارهاي فراقانوني و دادن آمارهاي صوري و غيرواقعي مورد اشاره در نامه كه عمدتا با واقعيت نيز منطبق است، ميوه همان نهال كجي است كه خود ايشان در هشت سال رياست‌جمهوري در اين كشور كاشتند؟

ايشان حالا قوه قضائيه را به چالش می‌کشند. چرا وقتی رئيس‌جمهور ایران بودند، زبان تلخ‌شان هرگز متوجه اين قوه نشد؟ حتي بعد از دوره رياست‌جمهوري‌شان نيز تا زماني كه پرونده ياران درجه‌يك‌ ایشان مطرح نشده بود، از قوه قضائيه انتقاد نمي‌كردند؟

چه شده كه آقاي احمدي‌نژاد هم نگران آزادي بيان شده‌‌اند؟ احمدي‌نژادي كه در دوره مديريت او حتي كارشناسان هم جرئت نداشتند نظر علمي و كارشناسي مخالف نظر او را مطرح كنند. احمدي‌نژادي كه فرمانداري داشت كه وقتي مردم براي رفع مشكلات عادي و روزمره خود به او مراجعه مي‌کردند و مشكلاتي مانند نبود نانوايي و آب شرب را نزد او مطرح مي‌كردند، به ‌جاي حل مشكل، آنان را متهم به ضدانقلاب‌بودن و تشكيل پرونده مي‌کرد. حال چه شده كه ايشان هم نگران آزادي بيان شده‌اند؟