پرويز کرمي – مشاور معاون علمی و فناوری رئیس جمهوری

كار سرمايه‌داران افسارگسيخته جهان بدون خاورميانه راه نميافتد. ضمن اينكه از هرحيث كه نگاه كنيم، اين منطقه سوق‌الجيشي‌ترين منطقه جهان است. براساس اتفاق و حادثه، صهيونيست‌ها فلسطين را تصاحب نكرده اند و سليقه‌اي و اتفاقي نبوده كه استعمارگران تور استثماري خود را در اين جغرافيا پهن كرده اند. القاعده و داعش و بوكوحرام و دهها گروه كوچك و بزرگ سلفي، وهابي همگي شبيه به افعي‌هايي هستند كه از آستين آمريكا و اسرائيل بيرون آمده اند.
نقطه اشتراكي كه همه اين افعي هاي دست‌ساز را به هم پيوند مي زند، حركت هاي تروريستي و حمله و ارعاب است. به اسم اسلام به مردم بي‌پناه حمله مي كنند و اسم دين مبين و صلح را با جنگ و خون و سربريدن مترادف مي كنند. در اينجا هم‌آوايي رسانه‌هاي فراگير را دستكم نگيريد. خوب كه نگاه كنيد مي‌بينيد رسانه‌ها خود جزئي از پروژه اسلام هراسياند و مدام كاري مي كنند كه نام پيامبر اسلام، آواي الله اكبر و لااله الا الله، انفجار و سر بريدن و خونريزي و حمله به بي گناهان را تداعي كند. به واسطه عملکرد رسانه اي غربيها، هرجا صحبت از اسلام به ميان مي آيد بلافاصله تصويري از جنگ و ناامني و خونريزي در ذهن مخاطب تداعي مي شود.
از اين ها بدتر اين است که رسانه‌ها جا انداخته‌اند كه كشورهاي اسلامي علاوه بر بحران هاي سياسي و اخلاقي و عقيدتي گرفتار عقب‌ماندگي علمي و فناوري هم هستند. اين معني را به خورد جهان داده‌اند که مركز علم در آمريكا و اروپاست و هرچه از اين مركز دور مي شويم، خرافات و ناداني قدرت ميگيرد. اين فرض چنان بديهي شده است كه اگر دانشمندي مسلمان ببينند به آن به ديده اعجاب و خلاف‌آمد عادت نگاه مي‌كنند. در ازايش مسلمان اسلحه به دست خشن، چهره اي عادي است انگار.
حقيقت اين است كه ما مسلمانان در اين روزگار گرفتاري‌ها و مشكلات فراواني داريم كه اگر هوشيارانه و خردمندانه با آنها مواجه نشويم و اگر با تكيه بر علم و عقل فرد فرد مسلمانان نتوانيم حل و فصلشان كنيم، هويت و موقعيت جهاني‌مان را بحران جدي مبتلا ميشود و حيثيت فردي و جمعي ما به خطر ميافتد. از خاطر نبايد دور نگه داشت كه آنچه امروز اتفاق ميافتد و در صدر اخبار مينشيند، مبتني بر نقشه‌ها و دسيسه‌هاي حساب شده دشمنان است كه رخ مينمايد. جداي از اين تحليل، خبرهاي موثق و قابل استنادي وجود دارد كه به ما نشان مي دهد آمريكا و اسرائيل در پي تضعيف و تحديد «اسلام» بوده‌اند و از سال ها پيش در اتاق‌هاي فكر خود برنامه ريخته‌اند و مقدماتي فراهم آورده‌اند تا قوه و فعل مسلمانان را به حداقل برسانند.
در چنين شرايطي، يادآوري سوابق علمي و تمدني مسلمانان در سده‌هاي قبل اگرچه خوب است و تا حدودي ميتواند اعتمادبه‌نفس آسيب‌ديده جوامع اسلامي را ترميم كند، اما ما نياز به كارهايي جديتر و امروزيتر داريم. با بازخواني مكرر صفحات زرين تاريخ شايد بتوانيم براي مسلمانان ايجاد انگيزه كنيم تا بار ديگر همت كنند و مرزهاي دانش را درنوردند، اما كار مهمتر و جديتر اين است كه ما با هوشياري و زيركي و كياست ديني، كاري كنيم كه مردم دنيا با چهره واقعي مسلمانان آشنا شوند.
چهره واقعي مسلمانان ربطي به آن ساخته‌هاي دروغين سي ان ان و فاكس‌نيوز و از اين قبيل رسانه‌ها ندارد، بلكه ما هم مثل همه مردمان دنيا آميخته‌هايي از داشته‌ها و نداشته‌ها، ضعف‌ها و قوت‌ها و بايدها و نبايدها داريم. مسلمان ها هم دانشمند دارند و اتفاقا دانشمندان مسلمان توانسته‌اند گام هاي بلندي بردارند و خدمات ارزنده‌اي به علم كنند. اينكه دنياي امروز وامدار عالمان مسلمان در قرون ميانه است، تقريبا بديهي است. از آن دوره به اينطرف گرفتاريهاي ريز و درشتي داشته‌ايم كه ما را از آن راه و روش درست و دينيمان دور كرده. عقل حكم ميكند دوباره به توليد علم و ثروت روي بياوريم. اينجا بحث فردي نيست. بالاخره بعضي مسلمانان از نظر فردي اتفاقا موقعيت ممتازي دارند. نكته اينجاست كه جامعه اسلامي بايد همت كند و به سمت توليد علم و ثروت برود.
راز برآمدن دوران شکوهمند طلايي علم، تنها و تنها يک چيز بود؛ گرد نام پيامبر صلح و محبت به سمت تعالي حرکت کردن. بله؛ ايرانيان مسلمان و جهان اسلام آنچنان با اعتقاد به رحمانيت دين تازهشان به پيش مي تاختند که شور و شوقي وصف ناشدني پيکره فرهنگ تازه شان را در بر گرفته بود. ارابه تاريخ در مسيري هموار افتاده بود و شتابان به سمت روزهاي روشن حرکت مي کرد. حضرت محمد مصطفي(ص) به پيروانش آموخته بود که: «هر چيزى راهى دارد و راه بهشت دانش است.» هزاران کتاب و پژوهش و دستاورد و اختراع و يافته بي‌نظير علمي حاصل اين دوره بود و آنان که مومنانه در مسير دانش قدم نهاده بودند، محيط زندگي انسانها را نوراني تر و خواستني‌تر کردند؛ اما بزرگترين آسيب همينجاست که داشته‌هايمان را مدتهاي مديد فراموش کرديم و يادآوريش را درمان دردهايمان نمي‌دانستيم.

اين ها را گفتم تا بگويم اکنون حواسمان جمعتر شده است. اتفاقات تازه‌اي افتاده. مدتي است که جمهوري اسلامي ايران با شتاب علمي بالايي که طي چند سال اخير نصيبش شده، دست به کارهايي زده کارستان. در کنار دستاوردهاي دانشمندان خود، نوآوري‌هايي هم براي جامعه اسلامي دارد، مثلا نمونه‌اش راه اندازي جايزه مصطفي(ص) است که همانا نشان عالي علم و فناوري در جهان اسلام شناخته مي شود. تازه دو دورهاش برگزار شده. هنوز جوان است و براي خودنمايي هرچه بيشتر و بهترش نياز به کمي زمان دارد. با توجه به آنچه در بالا گفتيم، اهميت برگزاري اين رويداد، دلايل راه‌اندازي‌اش و اهميت تداومش بيشتر برايمان آشکار مي شود. اين جايزه به دانشمندان مسلمان يا غيرمسلمانان تابعه کشورهاي مسلمان اهدا مي شود. مبلغش هم کم نيست؛ ۵۰۰ هزار دلار به هر برگزيده و از طريق سنت اسلامي وقف.
با همه اين اوصاف، اصل ماجراي اين جايزه پر کردن فاصله اي است که جوايز و تبليغات غربي ها طي چند دهه اخير ايجاد کرده اند. شرايط طوري شده بود که انگار همه کارهاي خوب و مهم علم و فناوري دنيا را غربي ها و غيرمسلمانان مي کنند و لاغير؛ اما جايزه مصطفي(ص) نشان داد که مسلمانان يا بهتر بگويم جوامع اسلامي حرفهاي زيادي براي گفتن دارند و دست‌پرورده‌هايشان کارهاي سترگي کرده‌اند. گره زدن نام پيامبر عظيم‌الشان اسلام با علم فناوري، قدمي است كه ميتواند ما را به مقابله با دسيسه‌هاي دشمنان بكشاند و دنيا را به آشتي نزديکتر کند.
علاوه بر اينها حقيقت دين اسلام نيز دستور موكد داده و ما را ترغيب كرده تا علم را بياموزيم و عالمان را تكريم كنيم. جايزه مصطفي نهالي است كه بايد آبياري شود، بايد از آن نگهداري كنيم، بايد مراقبش باشيم تا انشاءالله سالهاي آتي به بار بنشيند. در اين جايزه نوعي فرهنگ سازي و خيرخواهي هم ضميمه است و مي تواند عالمان جوان جوامع اسلامي را وادارد تا با نشاط و انگيزه بيشتر ماموريت هاي علمي خود را دنبال كنند.
اين جايزه نه سياسي است و نه متعلق به يك كشور، بلكه متعلق به جهان اسلام است و البته آثار خيرش به دنيا ميرسد. شکي نيست که با اعتباربخشي مناسب و بهموقع به جايزه مصطفي(ص)، روزهاي جهاني‌شدنش را ميشود جلو انداخت و آنگاه ديري نخواهد پاييد که همه دانشمندان و اهالي علم جهان، آرزوي داشتن اين نشان عالي را در کارنامه زندگيشان در سينه خواهند داشت. وقت آن رسيده است که دنيا بار ديگر بداند که حقيقت آيين مسلماني بر مسير شکوفايي و آرامش و مهرباني استوار است؛ پس بهترين بهانه براي فهماندن اين حقيقت نشان دادن علم نافعي است که پيامبر اعظم حضرت محمد مصطفي(ص) بر آن تاکيد داشته است.