دکتر محمد ابراهیم یاوری استاد دانشگاه شهید بهشتی در نامه سرگشاده ای به رییس جمهور روحانی نکاتی را درباره واقعیت ها و مشکلات اقتصاد ایران با او در میان گذاشت.

این نامه از این قرار است:

جناب آقاي رئيس جمهور!

در اوان دوران رياست جمهوري جنابعالي و با علم به اينكه شما نيز احتمالا همانند روسای جمهور قبلی وقعی برای نظرات کارشناسی نخواهید گذاشت  ولی تنها از روي احساس مسئوليت،  سه نامه سرگشاده خدمت تان تدوين كرده و به چاپ رساندم كه به طور خلاصه سه مورد اساسي را در انها متذكر شدم:

‎- بر خلاف روسای جمهور گذشته تلاش كنيد وزير اقتصاد و رؤساي بانك مركزي و سازمان برنامه در تهیه و تنظیم برنامه های اقتصادی با هم هماهنگ باشند.

‎- اشتباهي كه روسای جمهور قبلی در مورد نرخ ارز و سياست شكست خورده كاهش ارزش پول ملي انجام داده اند مرتكب نشويد و به ژنرال هاي دولت تأكيد فرماييد در مورد متغيرهاي اساسي اقتصاد ايران مثل نرخ ارز حتی المقدور سكوت اختيار كنند كه انتظارات رواني مردم تحت تأثير قرار نگيرد.

‎- به موفقيت هاي بسیار شکنتده ديپلماتيك دولت تان براي سامان دادن به اقتصاد كشور دل نبنديد.

با رعايت اين تذكرات، شايد مي توانستيد با يك ارامش نسبي سرو ساماني اگر چه اندك به اوضاع اشفته اقتصاد ايران مي داديد.

نگارنده سعي بر ناديده گرفتن زحمات و دستاوردهاي اقتصادي محدود دولت شما ندارد، ليكن

‎اين روزها شاهد اين هستيم كه عليرغم تذكرات و نقدهاي متعددي كه كارشناسان اقتصادي به سياست هاي تكراري شكست خورده مدیران اقتصادي شما انجام داده اند، همچنان ناظر بر تكرار خطاهاي گذشتگان به صورت بسيار ناعادلانه تر و آزار دهنده تر باشيم. ليكن متاسفانه جنابعالي، نه تنها به اين نقدها و تذكرات وقعي ننهاديد بلكه عليرغم حمايت ١٥٠ اقتصاددان مطرح كشور از كانديداتوري جنابعالي حتي نتوانستيد يك اقتصاددان عالِم و با جرأت براي سكانداري اقتصاد كشور از بين انها انتخاب كنيد و در کمال تعجب کابینه دوازدهم را بدون اقتصاددانِ آشنا به مشکلات عمیق افتصادی کشور تشكيل داديد.

البته اين روش براي ما غير منتظره و غير قابل تحليل نيست. شما نيز همانند روسای جمهور قبلی خود با استفاده از اين روش، خود را از راهنمايي ها و تذكرات اقتصادي اقتصاددانان مستقل محروم کرده و درعوض نگاه و حوزه تصورات از اقتصاد کشور را تنها به نظرات معدود اقتصادانان شناخته شده و تجربه شده محدود نموده اید۰

از نگاهي به انتصابات اين بخش چنین بر می آید که متاسفانه در بر همان پاشنه قدیمی و همان چهره های آزموده شده و بارنشسته می چرخد این در حالیست که بسیاری از متغیرهای بیرونی و حتی درونی اقتصادی و اجتماعی و سیاسی کشور در همین مدت ریاست جمهوری شما دچار تحولات اساسی شده اند.

‎و از آن طرف آوازه نسل بسیار ورزیده ای از اقتصادانان جوان و دانشمند کشور به بسیاری از مراکز تصمیم گیری اقتصادی جهان و منطقه نیز رسیده است۰

جناب آقاي رئيس جمهور!

با  نگاهي از بيرون از مجموعه دولت، به سياست هاي اقتصادي دولت دوازدهم، به راحتي مي توانيد شاهد ارائه طرح هاي بي مصرف و شكست خورده و بعضا بی هدف و روزمره و البته با عناوین فریبنده به شکل ها و روشهای متفاوت باشيم كه همگي صرف توزيع و تزريق پول نقد به جامعه اي هستند، كه فاقد كمترين نظم و نسق در بخش اقتصادي برای تحریک بخش تولید است. جامعه اي كه از حداقل ساختارهاي منطقي تحریک تولید در بخش اقتصادي اش بي بهره است.

‎لاجرم نتایج تزریق پول پرقدرت در اطاقهای در بسته بانک مرکزی شما (که رییس آن بانک بی جهت هنوز منصوب دولت هاست) تنها منجر به تنوع واردات کالاهای غیر ضروری شده و دقیقا ضد بنیانهای تولید ملی عمل کرده و تنها منجر به فربه شدن بدنه غیر مولد جامعه شده است ۰ این در حالی است که نواوران و کارافرینان غیر متصل به چنین منابعی متاسفانه میبایست دانش نهفته در تجربیات با ارزش خود را در اختیار بیگانگان قرار دهند چون توان رقابت با واردات بی هدف و نظام اداری غیر مدرن و نفوذ تفکرات کهنه و تکراری وزیران و مشاوران بازنشسته شما را ندارند

‎قطع به يقين بدانيد كه اين طرح هاي ظاهرا جذاب و تحريك كننده دولت دوازدهم نيز همانند طرح هاي جذابي كه گذشتگان شما از انها استفاده كردند، محکوم به شكست هستند چراكه ساختار مريض و فاسد اقتصاد كشور توان تحریک تولید ملی و حتی اجراي همین طرحهای مصوب  شما را هم ندارد

جناب اقاي روحاني!

يقين داشته باشيد كه تمام اين طرح ها اعم از ازادسازي قيمت ها از جمله حامل هاي انرژي ، تبلیغ صوری ايجاد بازارهاي به ظاهر رقابتي، مداخلات و تعییرات غیر علمی نرخ ارز، هیچکدام منجر به شفافيت قيمت ها نشده و همه تنظیمات غیر علمی دولت در نرخ پایه بهره و کارمزد بانکها و سایر طرح هاي از اين دست بدون ايجاد ملزومات انها كه همانا توسعه ساختارهاي بخش واقعي (تولیدی) اقتصاد مبتنی بر تشویق سرمایه گذاری و حضور عموم مردم است هم محكوم به شكست هستند.

و بدانيد كه اين طرح هاي جذاب و تحريك كننده دولت دوازدهم نيز همانند طرح هاي جذابي كه اسلافتان از انها استفاده كردند، محتوم به شكست هست چراكه ساختار مريض و فاسد اقتصاد كشور توان اجراي انها را ندارد.

جنابعالي اشراف كامل علمي داريد كه بحث فلسفي تقدم و تأخر در همه علوم از ملزومات نتيجه گيري است و اين اصل فراموش شده در كشور ما مايه مصيبت و شكست هاي مفتضحانه طرح هايي است كه در بسياري از كشورهايي كه ان را رعايت كرده اند، با موفقيت انجام شده.

مشاوران اقتصادي شما به خوبي مي دانند كه چنانچه زمينه سازي مناسبي براي اجراء و موفقيت اين طرح ها وجود نداشته باشد اين طرح هاي به ظاهر منطقي به نتيجه نخواهد رسيد. انها به خوبي مي دانند و بارها طعم تلخ شكست خفت بار اين طرح ها را چشيده اند و همچنان اصرار بر تدوين و اجراي اين طرح ها با نام ها و اشكال مختلف را دارند.

قطعاً بدانيد كه ايجاد فضاي مناسب براي اجراي اين طرح ها شرط اصلي و اساسي براي موفقيت انهاست ولي متأسفانه سيستم فاسد اقتصادي كشور، دخالت دولت و اذناب دولت در تمامي بخش هاي مختلف اقتصادي و رقابت انها با بخش خصوصي براي كسب درامد بيشتر، انحصارات دولتي و شبه دولتي، منافع گروه هاي سياسي و باندهاي رفاقتي و فاميلي و… موجب مي شود كه فضاي لازم براي ايجاد موفقيت ايجاد نشود و نتيجه تكراري معلوم و نيازي به توضيح نيست.

به طور مثال مواردي را به طور خلاصه متذكر مي شوم:

سال هاست كه دولت هاي مختلف به بهانه افزايش صادرات، كسري بودجه، ايجاد بازار رقابتي ارز و ده ها دليل غير منطقي و غير اقتصادي كه همگي توسط صدها تز كارشناسي ارشد و دكتري از نظر علمي رد شده، دنبال افزايش نرخ ارز و كاهش ارزش پول ملي بوده اند اما مردم ما در اجراي اين سياست هاي مفتضحانه فقط شاهد شوك هاي بي اثر در اقتصاد ايران بوده اند و تنها نتيجه اين حركت سخيف و منفعت طلبانه كاسبان ارز چيزي جز ايجاد تورم براي كشور نبوده است.

سال هاست كه به بهانه قيمت هاي واقعي حامل هاي انرژي دانشمندان اقتصادي شما و اسلاف شما با زور  قيمت هاي تمام شده وزارت نف و وزارت نيرو را به جاي قيمت واقعي كه محل شكل گيري ان در بازار رقابتي (كه هرگز در بازار حامل هاي انرژي كشور وجود نداشته است)، به ملت شريف ايران تحميل كرده اند و هرگز حاضر نشده اند كه براي اصلاح مصرف سوخت كوچكترين فشاري به سازندگان و مافياي انحصارگر خودرو بياورند! مگر مردم ما سوخت خودرو را مي خورند كه بايد رژيم بگيرند و كمتر مصرف كنند؟ مردم ما سوخت را براي مصرف در خودروهايي مي ريزند كه فاصله انها با استاندارد هاي جهاني غير قابل باور است! هرگز شما و اسلاف تان به فكر اين بوده ايد كه ضرب الاجلي براي اين مافياي قدرتمند تعيين كنيد و بعد از ضرب الاجل به مردم ايران اجازه بدهيد كه از حق قانوني خود مبني بر استفاده از خودروهاي ارزان قيمت و استاندارد استفاده كنند؟ اگر بهانه كهنه و غير معتبر اشتغال را مورد سوء استفاده قرار مي دهند، توجه جنابعالي را به تجارب بسياري از كشورها مثل مالزي جلب ميكنم كه مي تواند نشان دهد كه ميتوان با حفظ اشتغال، خودروهاي استاندارد هم توليد كرد.

جنابعالي بعد از حضور نزديك به چهل سال در مناصب عالي نظام و اطلاع از بسياري از معضلات كشور مستحضر هستيد كه مطالب فوق الذكر رسماً در كشور وجود دارد و با امار و ارقام و اطلاعات كافي مي دانيد كه شرايط امروز كشور شرايطي نيست كه به دنبال ريسك جديدي باشيد. موقعيت شكننده اقتصاد ايران، نارضايتي مردم و عدم وجود ساختارهاي منطقي نتيجه اي جز تخريب بيشتر به همراه ندارد.

به شما اطمينان مي دهم كه ادامه اين روند جز فلاكت براي كشور چيزي به ارمغان نخواهد اورد و مجبوريد حداقل در بخش اقتصادي كشور و فارغ از دغدغه مافياهاي مختلف و منافع گروه هاي سياسي رنگارنگ، طرحي نو در اندازيد.

منبع: عصر ایران