از آنجایی که فرهنگستان زبان هر روز در حال انتشار واژههای معادل جدید است که انصافا خواندن آنها انسان را سرحال میکند، به نظرم بهتر است فکری به حال برخی از ورزشها مانند جودو کنند که در آن اصطلاحاتی وجود دارند که در حین گزارش آدم متوجه هیچکدام از آنها نمیشود.
از آنجایی که فرهنگستان زبان هر روز در حال انتشار واژههای معادل جدید است که انصافا خواندن آنها انسان را سرحال میکند، به نظرم بهتر است فکری به حال برخی از ورزشها مانند جودو کنند که در آن اصطلاحاتی وجود دارند که در حین گزارش آدم متوجه هیچکدام از آنها نمیشود.مثلا تا دیروز هیچکس معنی«نوتلابار» را نمیدانست اما حالا راحت میگوییم«نان داغ، شکلات داغ!» یا همین چند روز پیش فرهنگستان عزیز برای واژه «آنزیم» معادل فارسی«زی مایه» و به جای«باکتری» واژه معادل«ترکیزه» را ارائه داد که بسیار خوب است. همین دیروز که قصد خروج از خانه را داشتم، مادرم گفت: «فرزندم برای خانه یک زی مایه ضد ترکیزه بستان که آن را بِه!» که واقعا نشان داد مشکلات به همین راحتی قابل حل هستند.حال برای ورزش جودو هم باید فکری کرد.گزارشگرهای جودو آنقدر از اصطلاحات عجیب و غریب استفاده میکنند که هر لحظه احتمال پارگی رباط صلیبی زبان و فک شان وجود دارد.هرچند جودوکاران کشورمان یک طوری در المپیک حاضر شدند که فرصت برداشتن یک موز را هم نکردند اما به هرحال این مسائل باید حل شوند (فرهنگستان بیکار بمونه، بدنش سرد میشه!).در یکی از مسابقات جودو گزارشگر اینچنین گزارش کرد«جودوکارها در حالی که جودوگی پوشیدن وارد تاتامی میشن، به داور و قاضی تشک ریتسوری میکنن، قاضی تشک هم به اونها ریتسوری میکنه و هاجیمه میده، مسابقه آغاز میشه، جودوکار ژاپنی روی حریف اوکه میکنه، جودوکار ژاپنی پشت سرهم آشی وازا، آیومی آشی، هانسوکوماکی و تسوکوری میزنه و کی آی میکشه و پس از پیروزی زارِی میکنه!» خب الان شما فهمیدید این مسابقه چی به چی شد؟ کی به چی شد؟ چی به کی شد؟ حالا اگر فرهنگستان زبان زحمت بکشد و برای این واژهها معادل درنظر بگیرد، گزارشگر هم نمیتواند هر چیزی که دلش میخواهد پشت تریبون بگوید و گزارش او بدین صورت میشود«پیکارجویان وارد میدان نبرد میشوند، به داور ادای احترام میکنند، داور نیز به پیروی از این کار به آنان ادای احترام میکند، پیکار شروع میشود، پیکارجوی ژاپنی حریف را شتک میکند و مایه نان داغ و کباب داغ را در دست میگیرد و به گونه ای پیکارجوی دیگر را کتک میزند که با کاردک هم نمیتوانیم وی را از روی زمین جمع گردانیم، پیکارجوی شکست خورده چند آخ میگوید و پیکارجوی پیروز روی زمین زانو میزند و زار زار گریه سر میدهد!».