دکتر محمدعلی وکیلی عضو هیات رئیسه مجلس در سرمقاله ابتکار نوشت این روزهاداغترین اخبار رسانهها پیرامون چرایی استعفا و گمانه زنی گزینههای جایگزین است. مقصد این نوشته البته چند نکته پیرامون انتخاب وزرای جانشین است. معیار انتخاب این وزرا، تا حد زیادی به چالشهای امروز وزارت خانههای مربوطه بستگی دارد. در واقع شایسته است که […]
دکتر محمدعلی وکیلی عضو هیات رئیسه مجلس در سرمقاله ابتکار نوشت
این روزهاداغترین اخبار رسانهها پیرامون چرایی استعفا و گمانه زنی گزینههای جایگزین است. مقصد این نوشته البته چند نکته پیرامون انتخاب وزرای جانشین است. معیار انتخاب این وزرا، تا حد زیادی به چالشهای امروز وزارت خانههای مربوطه بستگی دارد.
در واقع شایسته است که دکتر روحانی در شاخصهای انتخابش، این چالشها را مد نظر قرار دهد. چالشهایی که کار را به استعفای وزیر کشاند.
در حوزه وزارت ورزش و جوانان، با بحران کارآمدی مواجه هستیم. عملکردها در این حوزه نه جدیتی دارد و نه کارگر میافتد. بزرگترین اتفاقات ورزشی هم، حمیت و جدیتی نمیانگیزدکانتکس دکترگودرزی برغم همه محاسن اماباکانتکس جامعه ورزش ناسازگاربود. حوزه جوانان نیز مغفول و مهجور افتاده است. این وزارتخانه، به نوعی روزمرگی مبتلا شده است. وزارت فرهنگ نیز حال و روز خوبی ندارد. قصه فرهنگ و مدیریت فرهنگی در این کشور قصه پرآب چشمی است. هنوز تکلیف ما با خیلی چیزها مشخص نشده است. نه حدود و تعریف فرهنگ مشخص شده است و نه حدود اختیارات وزیر آن. خلاصه فرهنگ نیز مبتلائاتی دارد که باید مد نظر قرار گیردیکی ازمبتلائات این حوزه عدم امنیت گفتمانی است بشدت نیازمند برقراری گفتمان فرهنگی هستیم براین اساس بایست رفت درخانه کسی که قادربه برقراری امنیت گفتمان فرهنگی نه امنیتی کردن فرهنگ باشد. وزیر مستعفی سوم، وزیر آموزش و پرورش است. ما در این حوزه با انباشت مطالبات روبرو هستیم. آموزش یکی از مهمترین حوزهها و در عین حال مظلومترین است. معلمان که بار این آموزش را به دوش میکشند، فشار معیشت آنان را خمیده و خمود کرده است. خلاصه این حوزه، وزیری مطالبه گر میطلبد تا مطالبات بر زمین مانده را جبران کند.
دکتر روحانی برای عبور از این چالشها، باید دامنه اطلاعات خود را پیرامون این حوزهها بیشتر کند. دیدیم که تخصص او در مسایل بین الملل چندان به کار آمد که به شگفتی منجر شد و اشراف او بر مسائل سیاست خارجی به انتخاب دقیق و آگاهانه وزیر مربوطه انجامید. اطلاعات کافی او در سایر حوزهها نیز میتواند گره گشا باشد. او باید بانک اطلاعاتی از مدیران متخصص و کارآمد در هر حوزه ایجاد کند تا با چشمانی بازتر و دستی گشادهتر به انتخاب دست بزند. البته طبیعی است که او نتواند در همه حوزهها متخصص باشد. روحانی نباید بگذارد که ندانستن مساوی نبودن انگاشته شود! این یک مغالطه است. برای حذر از آن میتوان به متخصصین رجوع کرد.
اصناف مربوط به حوزه هر وزارتخانه بیش از همه به چالشهای این وزارت خانهها آگاهی دارند. آنان البته خبرههای حوزه خود را نیز بهتر از هر کسی میشناسند. آنان میتوانند متر و معیار تشخیص درد و درمانگر باشند. رجوع به آنان برای دولت هیچ ضرری ندارد!