
یاسمن صادق شیرازی در گزارشی در روزنامه ایران نوشت: «سن یک میلیون و۳۰۰ هزار مجرد در کشور از حد متعارف ازدواج گذشته است» این خبری است که «شیرین احمدنیا» مدیرکل پیشگیری از آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی به رسانه میدهد و اعتقاد دارد: «افزایش سن بلوغ تا ازدواج و مجرد ماندن افراد باعث افزایش رفتارهای پرخطر […]
البته این آمار جدید نیست و پیشتر هم از سوی سازمان ثبت احوال اعلام شده بود. نخستین سؤالی که با این شرایط به ذهن مخاطب میرسد این است که چطور میتوان بدون هیچ برنامه حمایتی قوی و با این حجم از مشکلات اقتصادی و اجتماعی از نسل جوان توقع داشت که مسئولیت یک خانواده را بپذیرد؟ دکتر «مصطفی آبروشن» نیز در گفتوگو با «ایران»، نسبت به این موضوع ابراز نگرانی میکند و میگوید: «در شرایطی که بسترهای مشروع و مقبول اجتماعی امکان ازدواج را مهیا نکند نسل جوان ترجیح میدهد تن به روابط خارج از چارچوب خانواده بدهد تا از این طریق به خلأهای عاطفی و جنسیاش پاسخ بدهد.»
اگرچه تعداد مجردان قطعی یک میلیون و سیصدهزار نفر است اما تنها ۳۲۰ هزار نفر از این آمار مرد هستند. بنابراین تعداد زنان هرگز ازدواج نکرده بالای سن متعارف و قبل از تجرد قطعی، سه برابر مردان با این شرایط است.مریم ۳۹ سال دارد و در یک شرکت بازرگانی کار میکند. او هم به این موضوع اشاره کرد و گفت: «متاسفانه تعداد پسران نسلی که من در آن متولد شدم بسیار کم بوده و این موضوع یکی از عوامل اصلی تجرد من محسوب میشود.»
نازنین۳۲ ساله است و در یک آژانس هواپیمایی کار میکند. او معتقد است که ازدواج باعث محدودیتش در زندگی میشود، چراکه اغلب مردانی که به خواستگاریاش آمدهاند مخالف کار کردن او بودهاند. او در ادامه عنوان میکند: «بیبند و بار نیستم اما دختر آزادی هستم. به واسطه کارم هم از لحاظ مالی مشکلی ندارم. بنابراین نمیخواهم ازدواج کنم تا یک مرد برایم تعیین تکلیف کند.»
دکتر آرزو بلالی جامعه شناس
نگاه یک جوان به مقوله ازدواج انعکاس آن چیزی است که در جامعه میگذرد. سیاستگذاری فرهنگی یک جامعه باید به گونهای باشد که نگاه جوانان به ازدواج نگاهی عاطفی و معناگرا باشد نه نگرشی مادی و مبادله ای. نگاه معاملهای به ازدواج پیامدهایی خواهد داشت چون تعیین مهریههای بالا، مراسم پرهزینه، جهیزیههای سنگین و بده بستانهایی که پیامدهایی جز بیمهری و کینه ورزی ندارند. اگر نگرش و تلقی ما از ازدواج درست و عاطفی باشد هیچ گاه مباحثی چون چشم و هم چشمی، هزینههای سرسام آور، تجملگرایی، شرط و شروطهای غیرمنطقی و بیاعتمادی به وجود نمیآید. بسترسازیهای این گام فرهنگی در سطح خرد از خانوادهها و در سطح کلان اقدامات دولتی و مسئولان را میطلبد.