تفکر و نگرش جلیلی نیز قشر محدودی از جامعه را می تواند راضی کند. شاید جریان پایداری از جلیلی حمایت کند ولی این به معنای حمایت همه طیف های اصول گرا از جلیلی نیست، انتخابات سال ۹۲ گویای این واقعیت تاریخی می باشد.
گروه سیاسی – حدود ۵ ماه به انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ باقی مانده، تب و تاب انتخابات در حال افزایش است. رایزنی ها سیاسی برای اجماع بر روی کاندیدای خاص شروع شده، طیف های سیاسی کشور در حال بررسی صلاحیت نامزدهای جریان خود هستند. شور انتخاباتی نیز در بین مردم به صورت آرام در حال جا باز کردن است.
به گزارش «خبرگزاری یوپنا»، آنچه در این بین می توان تا حدودی در مورد آن به صورت شفاف و واضح نظر داد، عدم اجماع اصول گرایان بر روی گزینه واحد است.
برای ورود به عرصه انتخابات باید حمایت همه جانبه و ائتلافی از سمت یک طیف و جریان سیاسی خاصی صورت بگیرد، چیزی که در طیف اصول گرایی تاکنون شاهد آن نبوده ایم.
این عدم ائتلاف در گفتمان اصول گرایی باعث شده که این گفتمان تا حدودی به روحانی برای انتخابات ۹۶ نظر داشته باشد.
برخی از جریانات سیاسی طیف اصول گرا احتمال حمایت مشروط خود را از روحانی اعلام کرده اند؛ محمد رضا باهنر رئیس جبهه سنتی پیروان خط امام، مصباحی مقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز، حسین کنعانی مقدم عضو جبهه ایستادگی، سیدمحمد غروی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و برخی دیگر از جریانات اصول گرا احتمال حمایت از کاندیداتوری حسن روحانی در سال ۹۶ را داده اند.
همچنین دبیر کل جمعیت آبادگران در مورد حمایت اصول گرایان از روحانی اظهار داشت: چنانچه اصولگرایان کاملاً به وحدت نرسند و قالیباف به تنهایی وارد عرصه انتخابات شود، احتمال آن میرود برخی از اصولگرایان و بعضی از طرفداران احمدینژاد به صورت مشروط به روحانی رأی دهند.
طیفی دیگر که در انتخابات ۹۶ احتمال حمایت از حسن روحانی را دارند، جریان لاریجانی و گروه های نزدیک به رئیس مجلس می باشد. در قضیه برجام لاریجانی به عنوان رئیس مجلس حمایت تمام عیاری برای تصویب برجام انجام داد، حسن روحانی و طیف اعتدال نیز برای جبران این حمایت در انتخاب رئیس مجلس بین عارف و لاریجانی نگرش مثبت تری به لاریجانی داشتند و حمایت تلویحی هیئت دولت و حزب اعتدال و توسعه از لاریجانی تا حدودی مشخص بود.
این را نیز باید بیان کرد که طیف تندروی اصولگرا به احتمال زیاد از حسن روحانی حمایت نمی کنند.
جبهه پایداری احتمال اینکه برای انتخابات ریاست جمهوری کاندیدای خاص خود را داشته باشند بسیار زیاد است. این طیف از مدت ها قبل در حال تخریب دولت بوده تا از ثمره این تخریب ها برای انتخابات سال ۹۶ استفاده کند.
برخی دیگر از تئوریسن های اصولگرا بر این باورند که اصولگرایان به شکل تشکیلاتی حمایت چندانی از آقای روحانی نخواهند داشت و این حمایت صرفا در سطح بزرگان و نخبگان جریان اصولگرای معتدل شکل خواهد گرفت.
ولی به طور کلی می توان گفت که احتمال حمایت دکتر روحانی توسط برخی از گروه های سیاسی اصولگرای معتدل به دلایل زیر می باشد:
۱- عملکرد دولت احمدی نژاد در بین سال های ۸۴ تا ۹۲ باعث انشقاق و تفکیک درون خود جریان اصولگرا شد، به طوری که اصول گراها بعد از دوره احمدی نژاد به چندین دسته و جریان تقسیم شدند.
۲- حسن روحانی خود به واسطه حضور در شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز، در طیف سنتیهای جناح اصولگرا قرار دارد؛ یعنی روحانی را برخی از اصولگرایان معتدل و سنتی به عنوان نیروی خود معرفی می کنند، ناطق نوری به عنوان یکی از افراد با سابقه اصولگرای سنتی حمایت های خود را از دولت روحانی دریغ نکرده است.
۳- یکی دیگر از مهم ترین عوامل حمایت طیف اصولگرا از روحانی، نداشتن پایگاه مردمی است. اصولگرایان پایگاه طبقاتی و مردمی خود را تا حدودی از دست داده اند، به نظر می رسد که اکثر گزینه های مورد حمایت اصولگراها به دلیل ضعف استقبال عمومی رد می شوند.
۴- طیفی از اصولگراها در بدنه دولت حسن روحانی حضور دارد، آنها برای حضور مجدد در قدرت نیاز به حمایت از دولت اعتدال دارند، چون حسن روحانی هیچ زمانی خود را اصلاح طلب معرفی نکرد، لذا آنها میدان را برای حضور حداقلی در دولت آینده روحانی مناسب می بینند.
۵- اگر گزینه های احتمالی اصول گرایان افرادی مانند قالیباف یا جلیلی باشد شواهد تاریخی نشان می دهد که این افراد توانایی رقابت با حسن روحانی را ندارند.
قالیباف پایگاه مردمی آنچنانی ندارد و برخی از طیف های اصول گرا تمایلی به حمایت از او را ندارند همانطور که در انتخابات ۹۲ طیف اصولگرا او را به عنوان کاندیدای نهایی معرفی نکرد.
تفکر و نگرش جلیلی نیز قشر محدودی از جامعه را می تواند راضی کند. شاید جریان پایداری از جلیلی حمایت کند ولی این به معنای حمایت همه طیف های اصول گرا از جلیلی نیست، انتخابات سال ۹۲ گویای این واقعیت تاریخی می باشد.
به طور کلی گفتمان اصول گرایی در یک سردرگمی حاد گرفتار شده اند. آنها برای بازگشت مجدد به قدرت، روحانی را انتخاب مناسبی می دانند. هر چند روحانی گزینه ایده آل آنها نمی باشد ولی عدم ائتلاف آنها بر روی یک گزینه خاص باعث شده که نگاهی به روحانی برای امید به بازاندیشی و بازیابی گفتمان اصول گرایی داشته باشند.