توافق هسته ای ایران با کشورهای ۱+۵ پیچیدهترین مذاکره سیاسی و بین المللی بعد از جنگ جهانی دوم بوده است. از اوایل شروع مذاکرات مخالفان دولت یازدهم از هر وسیله ای برای تخریب مذاکرات استفاده کردند.
گروه سیاسی _ شاید بتوان گفت که توافق هسته ای ایران با کشورهای ۱+۵ پیچیدهترین مذاکره سیاسی و بین المللی بعد از جنگ جهانی دوم بوده است.
از اوایل شروع مذاکرات مخالفان دولت یازدهم انتقاداتی را نسبت به برجام داشتند.
به گزارش «خبرگزاری یوپنا» با به ثمر نشستن مذاکرات، برجام بیشتر مورد انتقاد از طرف مخالفین دولت قرار گرفت و همچنان نیز می گیرد. حتی در چند روز اخیر دکتر ظریف مورد هجمه ای از طرف طیف اصول گرا و مخالف دولت قرار گرفته است.
سوال اینجاست که چرا مخالفین دولت اینقدر چنین توافقی را مورد چالش قرار می دهند؟ آیا واقعا چنین توافقی مخالف منافع ملی بوده است؟ هدف مخالفین دولت از این همه تخریب در ماه های آخر دولت چیست؟
اولین نکته در بحث برجام این امر می باشد که چنین مذاکراتی با مشورت و راهنمایی های مستقیم رهبر انقلاب صورت گرفت، و وقتی چنین نظارتی بر برجام بوده لذا نمی شود چنین توافقی را برای کشور منفی ارزیابی کرد.
با اجرای برجام تحریم ها برداشته شد. کشور در مسیر رشد اقتصادی قرار گفت. تحریم های آمریکا و شورای امنیت باعث شده بود که پای اقتصاد کشور بسته شود، و حرکت و تحول اقتصادی بسیار کند و گاهاً رو به پسرفت باشد، با برداشته شدن تحریم ها اقتصاد کشور در مسیر طبیعی وروال عادی خود افتاد.
در طول مذاکرات هسته ای در زمان دولت نهم و دهم فقط تحریم و قطعنامه های شورای امنیت علیه کشور صادر می شد، این تحریم ها وضعیت اقتصادی کشور را با بحران مواجهه کرده بود، و نگرش کشورهای جهان به ایران را منفی تر کرد.
تحریم ها و قطعنامه ها باعث شده بود که سایه جنگ بر کشور مستولی گردد، بحران های مالی و بانکی گریبانگیر اقتصاد و بازار شد، تحریم های دارویی و پزشکی وضعیت بیماران خاص را خطرناک تر کرد، ایران در اقتصاد جهانی به عنوان جزیره ای بی ثبات مطرح شد.
تحریم ها باعث شد که اختلاس هایی از جنس بابک زنجانی فضای مالی کشور را آلوده کند، فساد ساختاری و اقتصادی کشور به واسطه تحریم های همه جانبه دستگاه دیوانسالاری کشور را با اختلال مواجه کرد.
در واقع ذکر این نکته مهم می باشد که مذاکراتی که در زمان دولت احمدی نژاد با سرپرستی سعید جلیلی صورت گرفت، فقط منجر به تحریم جدید و شدید علیه کشور و منافع ملی شد. یعنی نتایج مذاکرات آنها دستاورد تحریم بیشتر برای کشور بود.
برجام توانست بسیاری از این معضلات را تا حدودی از جامعه دور کند و فضای و جو روانی حاکم بر جامعه، را مساعد کند.
تیم مذاکره کننده هسته ای کشور در زمان انجام مذاکرات در سال ۹۲ در موقعیتی نابرابر با دیگر کشورهای ۱+ ۵ قرار داشت چون تحریم ها اثرات خود را بر اقتصاد کشور گذاشت و نتایج تحریم ها به ثمر نشسته بود، این در حالی بود که در زمان مذاکرات سعید جلیلی تحریم ها اجرا شد ولی هنوز بر فضای کشور تأثیر شدیدی را نگذاشته بود. این تاثیر شدید از سال ۹۱ به بعد شروع شد.
مخالفان به این نکته توجه نمی کنند وقتی نتانیاهو برجام را بد می داند، همین بد بودن از نظر نتانیاهو یعنی خوب بودن برجام برای منافع ملی ماست.
ولی آنها همصدا با نتانیاهو برجام را مورد انتقاد قرار می دهند و اینکار نشان می دهد که آنها در عمل به منافع ملی توجه آنچنانی نمی کنند، تضاد بین عمل و نظر آنها در قضیه برجام کاملاً هویداست.
مخالفان دولت روحانی از قبل انتخابات آمریکا، ترامپ را گزینه مناسبی برای برهم زدن برجام می دانستند. آنها با رئیس جمهور شدن ترامپ مسرورتر و تخریبانه گر به برجام انتقاد می کنند چون ترامپ برجام را یکی از بدترین توافقات تاریخ آمریکا بیان کرد، ولی همین بیان ترامپ نشان دهنده مناسب بودن برجام برای منافع ملی بلند مدت ما می باشد، در واقع در اینجا این سوال پیش می آید که اگر برجام بد می باشد و بر خلاف منافع ملی کشور است چرا ترامپ چنین توافقی را بدترین توافق می داند؟! نکته ای که مخالفان دولت باید بیشتر بر آن تمرکز کنند.
در قضیه ترامپ و پاره کردن برجام، مخالفین برجام باید توجه بیشتری به این امر کنند که ترامپ یک فرد کاملا اقتصادی با نگرشی بیزینسی می باشد، چیزی که برای ترامپ مهم است میزان سود اقتصادی است که به آمریکا سرازیر می شود. پس احتمال اینکه ترامپ معاملات تجاری بیشتری با ایران داشته باشد بیشتر است تا فرد دیگری.
در زمینه پاره کردن برجام باید اضاف کنیم که چنین کاری هزینه های سیاسی بالایی برای آمریکا و اعتبار این کشور دارد، چون برجام توافقی است چند جانبه و یک کشور به تنهایی نمی تواند آن را از بین ببرد.
یکی دیگر از استراتژی های مخالفین برای تخریب دولت این قضیه می باشد، که آنها اعتقاد دارند تحریم ها فقط بر روی کاغذ برداشته شده است، ولی در عمل کار خاصی صورت نگرفته است.
این استراتژی با دو قرارداد جدیدی که وزارت نفت و وزارت راه انجام داده است به شکست منجر شده است. زنگنه با بستر مناسبی که برجام به وجود آورده است توانست سطح فروش و قیمت نفت ایران را به قبل از تحریم ها گسترش دهد و همچنین وزارت راه با خرید هواپیما از شرکت بوئینگ و ایرباس بعد از ۴۰ سال موجب بالندگی و شکوفایی صنعت هوایی ایران خواهد شد.
این قرادادها به صورت مستقیم منجر به باز شدن روابط بانکی و ورود سرمایه گذاری های خارجی در کشور می شود.
همچنین برجام باعث شده است تبادلات سیاسی و بینالمللی ایران با کشورهای مهم جهانی و منطقهای در یک دوره کوتاه چشمگیر بوده باشد و در همین دوره کوتاه حجم تبادل هیأتها در سطح عالی رؤسای کشورها و دولتها به نحو مقتدری نقش ایران را در تصمیمسازیهای بینالمللی افزایش داده است.
یکی از چالشهایی که در مسیر اجرای برجام، مخالفین دولت از آن نهایت استفاده را برده اند، بالا بردن انتظارات عموم از برجام به عنوان چارچوبی برای حل همه مسائل و مشکلات جاری کشور است. لذا اتاق فکر دولت باید چنین انتظاراتی را تعدیل کند و برجام را نه توافقی اقتصادی، نه توافقی مالی یا بانکی یا تجاری معرفی کند، بلکه این توافق را نوعی تفاهم برای رفع محدودیتهای تحمیلی و تحریمی تعریف کند.
شاید بتوان گفت که مهم ترین دستاورد دولت روحانی برجام می باشد، مخالفین با تخریب برجام سعی دارند این دستاورد ملی را در فضای عمومی جامعه ضعیف نشان بدهند و از این طریق مردم را نسبت به دولت بدبین کنند. و با بدبین کرده مردم نسبت به برجام خودشان را برای انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ آماده تر کنند.
نکته ی دیگری که مخالفان دولت در قضیه برجام از خود نشان داده اند بحث منافع ملی است. آنها منافع ملی کشور را به جناح بندی های سیاسی تنزل دادند و نشان دادند که چیزی که در عمل برای آنها مهم می باشد جناح بندی سیاسی است تا منافع ملی.