شبکه های مجازی دنیای واقعی افراد را تحت تأثیر فضای خود قرار داده، به طوری که شناخت واقعیت از امر غیر واقعی بسیار سخت می باشد.
گروه فرهنگی _ شبکه های مجازی دنیای واقعی افراد را تحت تأثیر فضای خود قرار داده، به طوری که شناخت واقعیت از امر غیر واقعی را بسیار سخت کرده است.
در این فضا مسائل اجتماعی متفاوتی نمایان می شوند و برخی از این مسائل از نگاه های رسمی رسانه های ملی پنهان می شود و نهاد خاصی به درستی پیگیری چنین مسائلی نمی شود.
به گزارش خبرگزاری «یوپنا» در چند روز اخیر پدیده نصیر آباد و گورخوابی برخی از معتادین و بی خانمان ها، شبکه های مجازی را مملو از تحلیل ها و واکنش ها مثبت و منفی کرده است. تا جائی که حتی رئیس جمهور نسبت به این پدیده واکنش نشان داد.
اولین نکته ای که به ذهن خطور می کند این امر می باشد که آیا تا به حال چنین مسئله ای وجود نداشت؟ آیا چنین مسائلی فقط در تهران بزرگ هستند؟ آیا در سایر شهرستان ها چنین پدیده ای را شاهد نبوده ایم؟ آیا تفاوتی بین کانال خوابی و قبر خوابی از لحاظ محتوایی وجود دارد؟
به نظر می رسد برای شناخت بیشتر چنین مسئله ای ذکر چند نکته حائز اهمیت باشد!
۱- خاصیت شبکه های مجازی بدین صورت می باشد که ابتدا یک مسئله پیدا می کنند، بعد آن را در بین همه احاد جامعه گسترش می دهند، و افراد جامعه چنان بر روی این مسئله بحث و تحقیق و نظر می دهند که بعد از مدتی آن مسئله از موضوعیت خارج می شود و مسئله ای جدیدی پیدا می شود که شبکه های اجتماعی آن را داغ نشان بدهند.
به نظر می رسد مسئله گور خوابی برخی از هموطنان چیزی جز این نباشد. شبکه های مجازی چنان یک مسئله را در طول زمان محدودی داغ می نمایند که همه نسبت به آن واکنش نشان بدهند، و این خود نوعی آسیب می باشد چرا که باعث بدیهی شدن یک مسئله می باشد.
این بدیهی شدن مسئله منجر می شود که مسولان زیربط فقط صورت مسئله را پاک کنند. کاری که فرماندار شهریار برای گورخوابان انجام داده چیزی جز این نبوده است. مسوولان برای محدود زمانی برای این افراد پناهگاهی دست و پا می کنند تا تب و تاب و بار روانی چنین فضایی کم شود.
۲- نکته ی دیگری در مسائل اجتماعی این امر می باشد که یک پدیده معمولا زمانی مسئله می باشد که در حواشی تهران یا خود تهران اتفاق بیوفتد، این نگاه بالا به پایین نسبت به مسائل اجتماعی برای اولین بار نیست که اتفاق افتاده است. مسولان معمولا زمانی به چنین مسائل اجتماعی واکنش نشان می دهند که مسئله مرکز نشینان باشد و باعث واکنش شهروندان مرکز نشین شود. سال ۹۲ خبری درباره گورخوابی در سیستان منتشر شد ولی واکنش مسولان و شهروندان بدین شدت نبوده است. شاید اصلا مسئله شهرستان های محروم مسئله نباشد چون در تهران اتفاق نیوفتاده است.
۳- نکته بعدی در این باره جهت گیری سیاسی نسبت به این مسئله می باشد. در جامعه ای که هر چیزی و هر امری رنگ سیاسی و جناح بندی سیاسی به خود می گیرد، پدیده گورخوابی نیز مستثنی از این سیاست زدگی نیست. در بحبوحه انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ برخی جریانات سیاسی در کشور از پدیده گورخوابی برای تخریب دولت مستقر استفاده می کنند، در واقع چنین گروه های به این مسئله فقط از دید ابزاری و برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند وگرنه هر شهروند مدرنی نسبت به این مسئله آگاهی دارد که چنین مسائلی ریشه های اساسی تری دارند و مختص یک دولت یا جناح خاصی نیست، بلکه مسئله جدی تر و بنیانی تر از این نوع تفسیر می باشد.
۴- نکته آخری درباره مسئله گورخوابی، این امر می باشد که چنین مسأله ای تفاوت محتوایی آنچنانی با کانال خوابی، پل خوابی، خیایان خوابی ندارد. شاید درست به نظر آید که شکل چنین پدیده ای برای اولین بار بوده است ولی محتوای آن با خیابان خوابی و کانال خوابی تفاوت ندارد. که این خود نشان دهنده شکاف طبقاتی وسیع در بین جامعه ما می باشد.