به گزارش یوپنا، روزنامه آرمان در گزارشی با عنوان« آیتا… هاشمی میخواست مردم راضی باشند » نوشت:« چند روز قبل همسرآیت ا… هاشمی را ملاقات کردیم. خسته بود و هنوز هم قبل از اینکه نام آیتا… هاشمی بر زبان جاری شود، قطرات اشک که حکایت از دلتنگی داشت، بر گونههایش جاری شد. او هنوز همان […]
به گزارش یوپنا، روزنامه آرمان در گزارشی با عنوان« آیتا… هاشمی میخواست مردم راضی باشند » نوشت:« چند روز قبل همسرآیت ا… هاشمی را ملاقات کردیم. خسته بود و هنوز هم قبل از اینکه نام آیتا… هاشمی بر زبان جاری شود، قطرات اشک که حکایت از دلتنگی داشت، بر گونههایش جاری شد. او هنوز همان شیرزن آن روز است که برای حفاظت از جان همسرش خود را سپر کرد. تلاش میکرد اشکهایش چنان نباشد که توجه همگان را جلب کند. پس بیصدا سر تکان میداد و از حرکت شانههایش مشخص بود که اشک میریزد. پیش از هر سوالی خود اینچنین آغاز کرد: «سخت است!» وقتی برای دلداری به او گفتیم: «میدانیم نبود آیتا… هاشمی سخت است و شما را درک میکنیم.» سر تکان داد و گفت:«نه؛ شما نمیدانید که نبود او که صبور بود، چقدر سخت است!» ترجیح این بود که سکوت شود تا خانم عفت مرعشی آنچه در دل دارد، بر زبان آورد تا شاید کمی هم سبک شود. او ادامه داد: «نمیدانید؛ مردم را خیلی دوست داشت و مردم هم او را دوست داشتند. بعضیها هم او را اذیت کردند.» همسر آیتا… هاشمی از سختیهایی روایت کرد که همسرش برای سازندگی تحمل کرد و گفت: «هر آنچه داشت، برای کشور گذاشت و میخواست مردم راضی باشند.» به عکس همسرش بر روی دیوار خیره شد و با بغض گفت: «سخت است؛ نمیدانید… خیلی سخت است!» مشخص است که او بیش از سایرین به حکمت خدا ایمان دارد و نبود یاری را که ۵۸ سال با او همراه بود، باور دارد.»