گروه سیاسی – دی ماه امسال بود که جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی فعالیت خود را رسما آغاز کرد. به گزارش خبرگزاری «یوپنا»، این جبهه سیاسی با حمایت ۲۱۰ نفر از اصولگرایان شکل گرفت و اعضای موسس آن محمدحسن رحیمیان؛ یحیی آل‌اسحاق؛ مهدی چمران؛ حمیدرضا حاجی‌بابایی؛ مرضیه وحید دستجردی؛ رضا روستاآزاد؛ محمود خسروی‌وفا؛ مهدی محمدی؛ […]
گروه سیاسی – دی ماه امسال بود که جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی فعالیت خود را رسما آغاز کرد.
به گزارش خبرگزاری «یوپنا»، این جبهه سیاسی با حمایت ۲۱۰ نفر از اصولگرایان شکل گرفت و اعضای موسس آن محمدحسن رحیمیان؛ یحیی آل‌اسحاق؛ مهدی چمران؛ حمیدرضا حاجی‌بابایی؛ مرضیه وحید دستجردی؛ رضا روستاآزاد؛ محمود خسروی‌وفا؛ مهدی محمدی؛ علیرضا مرندی و نادر طالب‌زاده هستند.
اگر چه پیش بینی می شد با وجود حضور برخی چهره های شاخص در تیم اعضای موسس این جبهه و خط و نشان برای انتخابات ریاست جمهوری، خیلی زود شعبات استانی آن نیز عضو گیری کند اما تصور اینکه با وجود احزاب سیاسی نوپای دیگر اصولگرایی همچون یکتا و عدالت خواهان، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی بتواند اصولگرایان شاخص را جذب خود کند کمی دور از انتظار بود.
این اتفاق در برخی استان ها همچون البرز، زنجان، گیلان، کهگیلویه و بویراحمد، بوشهر و آذربایجان شرقی، گلستان و چند استان دیگر با جذب نیروهای مطرح اصولگرایی و که برخی از آنها هم نمایندگان ادوار هستند، پایگاه استانی این جبهه از لحاظ انسجام قوی تر و کار انتخاباتی آنها تشکیلاتی تر خواهد بود.
همین مساله باعث شد تا سیدمحمد حسینی سخنگوی جبهه یاران کارآمدی و تحول ایران اسلامی(یکتا) از آمادگی دو نفر از تشکل متبوعش برای معرفی به جبهه مردمی نیروهای انقلاب سخن بگوید؛ موضوعی که کمتر دیده می شود که یه یک جبهه قدیمی تر اینچنین برای نظر جبهه جدیدتر اهمیت قائل شود و خود را بنوعی زیرمجموعه آن متصور کند.
البته سوای حضور بزرگان کم حاشیه و بعضا در حاشیه اصولگرایی در راس این جبهه و دو عامل دیگر که یکی از آنها همان جذب موفق در مراکز استان ها بوده است و عامل دیگر یعنی حمایت گسترده رسانه ای و بخصوص خط ویژه خبری دو خبرگزاری مطرح اصولگرا، باعث شده تا تحلیل ها به این سمت برود که جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی خواهد بود که رقیب اصلی روحانی را برای انتخابات معرفی خواهد کرد.
اگر این تفاسیر درست باشد و این حساب سرانگشتی سیاسی درست از آب دربیاید، بعید است افرادی همچون قالیباف خروجی نهایی تصمیم آنها باشد و شانس ضرغامی، جلیلی، فتاح و حتی مرضیه دستجردی برای کاندیداتوری بالاتر می رود که به مراتب افرادی که کمتر خودمحور هستند و بنوعی در قالب تشکیلات بهتر می گنجند این شانس را بیشتر خواهند داشت.
البته با توجه به احساس تکلیف برخی افراد و انشقاق به وجود آمده در میان اصولگرایان در سال های اخیر نمی توان براحتی ادعا کرد اصولگرایان کاندیدای واحد در انتخابات حضور پیدا خواهند کرد و بر همین اساس نمی شود بسادگی برای آنها دستاورد بزرگی برای این جبهه های نوظهور متصور گشت و حتی اگر کاندیدای واحد معرفی کنند نیز رقاب دشواری با روحانی خواهند داشت.
شاید معقول ترین حرکت از سوی اصولگرایان این باشد که افق انتخاباتی خود را برای ۱۴۰۰ طراحی کنند و از این رو یک شکست معقول در انتخابات آتی برای آنها می تواند مقدمه یک موفقیت مهم در انتخابات های بعد باشد و از این رو مسئولیت طی این طریق باید بر عهده کسی قرار بگیرد که کمتر در کانون انتقادات قرار بگیرد.
این سیاست بردباری که نیاز به آرامش سیاسی دارد را گویا جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی مدنظر قرار دارد اما شاید در برخی شعبات استانی بخاطر حضور برخی چهره ها که مقبولیتشان کم شده است، انتخاب صحیحی نداشته اند و این برداشت که اصولگرایان در تشکیلات جدید خود فقط اسم عوض کرده اند هم وجود دارد.
