به گزارش خبرگزاری یوپنا- بحث ساماندهی تعطیلات، با دو معضل سوءتفاهم در کارکرد و ضعف شناخت در مبانی روبهرو است. در بخش اول، عمده دلایلی که در مخالفت با این طرح بیان میشود با استناد با تجربههای جهانی اشتباه است. بررسیها نشان میدهد اکثر کشورهایی که به سمت اجرای این سیاست رفتهاند، حتی با احتساب روزهای تعطیل آخر هفته روزهای تعطیل به مراتب بیشتری نسبت به ایران دارند. علاوه بر این، نداشتن شناخت درست از مبانی و منطق این اصل نیز موجب شده است اجرایی شدن آن، در لایههای بوروکراسی گم شود. به استناد پژوهشهای مختلف از جمله شورای عالی انقلاب فرهنگی، تعطیلات آخر هفته آثار مثبت چند بعدی به خصوص در حوزه سبک زندگی و توسعه انسانی دارد. علاوه بر این موارد، مزیتهای اقتصادی تعطیلی دوروزه آخر هفته بخشی از نتایج عملی شدن این سیاست است. در کنار وجود دو عارضه شناختی به این موضوع، به دلیل آنکه بخشی از نهادهای بوروکراتیک، اقدام به تعطیلی پنجشنبهها کردند، اهمیت این موضوع را برای سایر بخشها، نظیر سایر ادارات و مراکز آموزشی درک نمیکنند. «دنیای اقتصاد» در ادامه گزارش قبلی، بحث تعطیلات آخر هفته را از زاویه مبانی ضروری، بررسی کرده است.
کلیات طرح اصلاح قانون تعطیلات رسمی در کشور که برای بررسی به بهارستان رفته بود در روز کاری نخست هفته جاری در جلسه کمیسیون اجتماعی مجلس رد شد. به نظر میرسد که دو عامل نقش اساسی در عدم تامین نظر نمایندگان مجلس برای تصویب این طرح داشته است: عدم تشریح کامل فواید و دستاوردهای احتمالی طرح اصلاح تعطیلات و ذکر چالشها، اهداف و گام ثانویه این طرح به جای تاکید بر ضرورت برداشتن گام نخست مسیر اصلاح. چه به گواه استدلال بخش عظیمی از کارشناسان کشور و چه به گواه تجربه بسیاری از کشورهای جهان، دو روزه شدن تعطیلات پایان هفته ضرورتی است که از کانالهای مختلفی بر اقتصاد، سلامت اجتماعی و بهبود سبک زندگی اثرگذار خواهد بود. اما برخی سوءتفاهمات موجود در زمینه تعطیلات در ایران و برآوردهای غیرواقعی از اثر سوء دو روزه شدن تعطیلات در کشور، در کنار تردید ناشی از واهمه قانونگذاران از تغییرات اینچنینی، مانع مهر تایید قانون بر مطالبه پارلمان بخش خصوصی، فضای کارشناسی کشور و بخش قابل توجهی از شهروندان کشور شده است.
دو ادعای غیر واقعی
شاید بتوان گفت که دفاعیه اول مخالفان دو روزه شدن تعطیلات پایان هفته، تعداد بالای تعطیلات در ایران در مقایسه با سایر کشورهای دنیا باشد. اما به نظر میرسد اظهار چنین فرضیهای بیش از آنکه مبنی بر واقعیتهای آماری باشد ناشی از یک سوءتفاهم آماری است. ایران با داشتن ۲۶ تعطیلی مناسبتی دارای بیشترین تعطیلات مناسبتی در میان کشورهای جهان است. با این وجود یک روزه بودن تعطیلات پایان هفته در ایران سبب شده است که ایرانیها در مقایسه با میانگین کشورهای عضو اتحادیه اروپا، آمریکا، کانادا و کشورهای ژاپن و کره جنوبی (بهعنوان نمایندگان کشورهای توسعه یافته) حدود یک ماه کمتر در تعطیلات باشند. در صورت افزایش تعطیلات پایان هفته به دو روز، تعداد تعطیلات در ایران با احتساب تداخل بین تعطیلات به ۱۲۵روز خواهد رسید. یعنی رقمی معادل تعداد تعطیلات در کشورهایی مانند ژاپن و برزیل.
تاثیر کاهنده افزایش تعداد روزهای تعطیلات بر تولید ناخالص داخلی کشور نیز یکی دیگر از ایراداتی است که نسبت به نظام تعطیلات دو روزه پایان هفته مطرح شده است. برخی از کارشناسان نیز اقدام به محاسبه این اثر کاهنده بر تولید ناخالص داخلی کردهاند. در این بین حتی عدهای از صاحبنظران با محاسبه میانگین تولید ناخالص داخلی روزانه در کشور، این رقم را ضرر واقعی افزایش هر روز تعطیل به تقویم میدانند. اما بررسی پژوهشهای صورت گرفته نشان میدهد که اولا محاسبه اثرگذاری افزایش تعطیلات بر میزان تولید ناخالص داخلی متضمن در نظر گرفتن هارمونی بخشهایی است که تولید ناخالص داخلی کشور را تشکیل میدهند. تاثیر تعطیلات بر مجموعه بدنه اقتصاد نیازمند محاسبه برآیند تاثیرات فزاینده و کاهنده افزایش تعطیلات بر هریک از بخشهای اقتصادی است. ضرورتی که لااقل در نگاه اول، اظهار نظر برخی از کارشناسان در رابطه با عوارض جانبی افزایش تعطیلات بر بدنه اقتصاد را غیرکارشناسانه جلوه میدهد.
پژوهشهای بسیاری بر این نکته تاکید دارند که میزان خسارت وارد شده به مقدار تولید ناخالص داخلی در ازای هر روز تعطیلی بستگی به ساختار اقتصادی هر کشور دارد. برای مثال در کشور اندونزی که اقتصادی مبتنی بر توریسم دارد؛ در هر روز تعطیلی حدود ۶/ ۰ درصد به تولید ناخالص داخلی افزوده میشود. حدود ۲۰ درصد از تولید ناخالص داخلی ایران را نفت و کشاورزی تشکیل میدهند که میتوان گفت مجزا از تعطیلات کار میکنند. حدود ۱۳ درصد از تولید ناخالص داخلی مربوط به هتلداری و گردشگری و رستورانداری است. در صورت افزایش تعداد روزهای تعطیل علاوه بر رونق گردشگری و ایجاد اشتغال در مناطق کمتر توسعه یافته این بخش میتواند به سهم بالاتری در تولید ناخالص ملی دست یابد. شبیه اتفاقی که در برخی از کشورهای در حال توسعه آسیای میانی نیز رخ داده است. فعالیتهای ساختمانی نیز با سهم ۶ تا ۷ درصدی خودمستقل از تعطیلات رسمی عمل میکنند. در بخش خدمات نیز حملونقل، انبارداری و ارتباطات با سهم ۱۶ درصدی و خدمات شخصی و عمومی با سهم ۹ درصدی خود مستقل از تعطیلات عمل میکنند. بنابراین میتوان گفت بیش از ۶۰ درصد از بخشهای اقتصادی تا حدود زیادی مستقل از تعطیلات فعالیت میکنند. در بخشهای دیگر نیز با زمانبندی صحیح شیفتها به منظور افزایش بهرهوری و استفاده حداکثری از زمان کاری میتوان این تاثیر را تا حدود زیادی تعدیل کرد. بنابراین میتوان گفت همانطور که برخی از بخشهای اقتصادی ممکن است از افزایش تعداد روزهای تعطیل آسیب ببینند، اما ایجاد تحرک در سایر بخشها نه تنها این اثر را تعدیل میکند، بلکه ممکن است زمینهای را برای تحرک بخشی به میزان تولید ناخالص داخلی نیز ایجاد کند.
در کنار دو ادعای مطرح شده، باید توجه کرد که سوءتفاهمی مبنی بر تعطیلی روز پنجشنبه در کشور وجود دارد. سوءتفاهمی که به نظر میرسد ناشی از تعطیلی برخی نهادها و ادارات دولتی در این روز (مانند ستادهای پایتختنشین) باشد. این سوءتفاهم به سادگی و تنها با توجه به حضور بخش قابل توجهی از کارکنان بخش خصوصی و بخشهای عمومی غیرتعطیل در محل کار طی این روز نیمه تعطیل برطرف خواهد شد. علاوه بر این توجه به زمان صرف شده برای حضور در محل کار از سوی کارکنان، این روز نیمه تعطیل از لحاظ صرف وقت کارکنان در عمل تفاوت چندانی با بقیه روزهای غیرتعطیل هفته ندارد.
هدررفت زمانکار در بهرهوری پایین
در رابطه با آمار مربوط به ساعات اشتغال در کشور دو نکته حائز اهمیت وجود دارد: بالاتر بودن ساعات کار کارکنان در ایران در مقایسه با میانگین جهانی و پایین بودن معنادار ساعات کار مفید در ایران در مقایسه با کشورهای توسعهیافته. بر مبنای قانون میانگین ساعات کار هفتگی در ایران معادل ۴۴ ساعت در هفته است. در ردهبندی کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی در سال۲۰۱۴، کشور ایران با فرض قرارگرفتن در این ردهبندی، از لحاظ بیشترین ساعت کاری در هفته، در بین ۵ کشور اول حاضر در این ردهبندی ۴۳ کشوره قرارمیگرفت. با وجود این ایران از لحاظ «سرانه کار مفید» در وضعیت مناسبی قرار ندارد. به عقیده کارشناسان این امر ریشه در «بهرهوری» پایین نیروی کار در محیط کاری در ایران دارد. آمارهای موجود نشان میدهد که در حال حاضر بهرهوری در کشورهای توسعهیافته بین ۲ تا ۳ برابر بهرهوری در ایران است. به عبارت سادهتر هر فرد شاغل در این کشورها به ازای زمان و هزینه مساوی با هر نیروی کار در ایران بیش از ۳ برابر ارزش افزوده ایجاد میکند.
افزایش تعطیلات، محرک بهرهوری
یکی از راهحلهای جهانی در حل چنین تناقضی کاهش ساعات کار و مدیریت تعطیلات در قالب تعطیلات همگون توزیع شده در طول سال است. استفاده از علم و تکنولوژی جدید نیاز به مزمن شدن زمان شیفت کاری را کاهش داده است. از سوی دیگر با توجه به تایید اثر فزاینده تعطیلات چندروزه بر صعود بهرهوری پس از بازگشت به کار، کشورهای توسعهیافته در یک دادوستد بین کار بیشتر کارکنان یا کارکنان دارای بهرهوری اما با ساعت کار کمتر، گزینه دوم را انتخاب کردهاند. با افزایش ساعات کاری «بهرهوری نهایی» کاهش پیدا میکند. بسیاری از مطالعات نشان میدهد که بهرهوری نهایی در بازه بین ۴۵ تا ۵۰ ساعت کار در هفته شروع به کاهش شدید میکند و در محدوده ۶۰ ساعت کاری در هفته، بهرهوری نهایی شروع به منفی شدن خواهد کرد. در بررسی رابطه بین ساعت کاری و میزان تولید در کشورهای اروپایی عضو OCED در سال ۲۰۱۱، پس از مرز ۱۹۳۵ ساعت کار در سال، به ازای هر یک درصد افزایش در مقدار کار یک درصد افت در تولید اتفاق افتاده بود. این در حالی است که هر کدام از کارکنان ایرانی حدود ۲۰۰ ساعت بیشتر از این مرز کار میکنند. بر مبنای نتایج این بررسی میتوان گفت که در واقع سالانه ۲۰۰ ساعت از ساعات کاری هر فرد در محدوده بی بهرهوری و حتی بهرهوری منفی قرار میگیرد، یعنی تفاوت چندانی بین این حالت و یک مرخصی ۲۵ روزه وجود ندارد.
تعطیلات و سبک زندگی
فواید اصلاح نظام فعلی تعطیلات در کشور تنها در حوزه اقتصادی قرار نمیگیرد بلکه اصلاح این الگو بهطور مستقیم بر سبک زندگی ایرانی و اسلامی تاثیرگذار خواهد بود. «شورای عالی انقلاب فرهنگی» در گزارشی که در تابستان سال جاری به انتشار رسید، ضمن بررسی وضعیت تعطیلات در کشور به بررسی مهمترین آثار غیر اقتصادی و احتمالی افزایش تعداد روزهای تعطیل پایان هفته پرداخته است. این گزارش در توضیح ابعاد غیراقتصادی ساماندهی تعطیلات بر افراد، به آثار مثبت تعطیلات مانند انجام اعمال مذهبی، استراحت، تفریح، گردش و سفر، صله رحم و دید و بازدید، انجام کارهای شخصی، انجام کارهای عقبافتاده و شرکت در مراسم ملی اشاره کرده است. بر مبنای این گزارش در صورت مدیریت صحیح، آثار مثبت تعطیلات در فرد و رضایتمندی وی قابل مشاهده خواهد بود. همچنین این گزارش، از زاویه نگاه دیگری به بررسی آثار تعطیلات مدیریتشده بر زندگی اجتماعی پرداخته است. بر این اساس این اثر در «ابعاد و آثار فرهنگی، دینی و مذهبی»، «ابعاد و آثار اجتماعی و سیاسی» و «ابعاد و آثار اقتصادی» متجلی خواهد شد. این گزارش در بررسی «ابعاد و آثار فرهنگی، دینی و مذهبی» تاکید میکند: «مردم ایران در ایام تعطیلات مناسبتی به کار و فعالیت و امور مهمتری میپردازند که در عرصه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و دفاعی مورد نیاز کشور است و ارزش افزوده این امور بسیار فراتر از فعالیت صرف اقتصادی است.» همچنین دو روزه شدن تعطیلات میتواند آلودگی و ترافیک موجود در کلانشهرهای کشور را نیز کاهش دهد.
نقدی بر الگوی فعلی
با نگاه به تقویم سال ۹۵، بیشترین فراوانی تعطیلات در کشور مربوط به تعطیلات یکروزه است. دو روز از این تعطیلات به علت همجواری با روز تعطیل پایان هفته تبدیل به تعطیلات دو روزه میشود.
در یک بررسی برای کمیسازی تاثیر اقتصادی تعطیلات در دانشگاه مونیخ، محققان به رابطه معناداری بین تعداد تعطیلات و تاثیر آن روی تولید ناخالص داخلی نرسیدند. از سوی دیگر در این بررسی مشخص شد تعطیلات یک روزه بر تولید ناخالص داخلی اثر منفی دارد. تعطیلاتی که حدود ۷۰ درصد تعطیلات در کشور را تشکیل میدهند. در حالی که تعطیلات چند روزه تاثیرات مثبتی در حدود ۳/ ۰ درصد روی میزان تولید ناخالص داخلی روزانه دارد. اگرچه بررسی آثار جانبی تغییر تعطیلات بر روند حرکت اقتصادی کشورهای مختلف علاوه بر ساختار و جایگاه بخشهای مختلف اقتصادی به مجموعهای از عوامل فرهنگی نیز وابسته است، اما پژوهشهای مختلف نشان میدهد که چه از منظر بهرهوری و چه از منظر نقش گردشگری تعطیلات در توسعه مناطق کمتر توسعهیافتهتر، نتایج توزیع تعطیلات چندروزه در سال نه تنها تهدیدی برای رشد اقتصادی کشورها نیست بلکه در صورت مدیریت صحیح میتواند نیروی محرکه شتاب اقتصادی باشد.
فراوانی بالای تعطیلات یک روزه در تقویم فارسی و روند متغیر پراکنش تعطیلات قمری در تقویم فارسی چند نتیجه مستقیم در پی دارد. بر مبنای تحقیقات در حوزه ارگونومی، تعطیلات یک روزه عملا تاثیری بر افزایش کارآیی نیروی کار در روزهای بازگشت از تعطیلات ندارد. علاوه بر این اثر تعطیلات بدون توجه به طول زمانی آن معمولا پس از ۷۲ ساعت بهطور کامل حذف خواهد شد. بنابراین اگر در مدیریت تعطیلات، رهاورد اقتصادی و رفاهی تعطیلات مد نظر باشد، بهترین الگوی احتمالی توزیع تعطیلات چند روزه در طول سال است. امری که با دو روزه کردن تعطیلات پایان هفته تا حدود زیادی محقق خواهد شد. به عقیده کارشناسان مکمل چنین طرحی حذف برخی تعطیلات مناسبتی موجود برای افزایش تعداد روزهای کاری مطابق با میانگین جهانی است.
در شرایط توزیع یکنواخت تعطیلات در طول تقویم، از تمرکز موج مسافرتها در تعطیلات اندک چند روزه فعلی کاسته خواهد شد و نمودار توزیع سفر در طول محور زمان یکنواخت خواهد شد امری که علاوه بر افزایش امنیت و لذت سفر، تعداد تجمعی سفر و در نتیجه آن سرعت ایجاد اشتغال ناشی از تعطیلات در مناطق کمتر توسعه یافته با کاربری توریستی افزایش خواهد یافت. بنابراین با کاهش دامنه موجهای مسافرتی مخاطرات کمتر و آسایش بیشتری در انتظار مسافران خواهد بود.
یکی از مهمترین تاثیرات دو روزه شدن تعطیلات را میتوان در تاثیر کاهنده این الگوی تعطیلاتی بر حجم آلایندگی جستو جو کرد. به عقیده کارشناسان، یکی از پدیدههای طبیعی اثرگذار بر کاهش حجم آلایندگی در شهرهای بزرگ پدیده «خود پالایندگی» است. در این صورت تنفس ۴۸ ساعته لایههای جوی، بخش زیادی از آلایندگی تجمع یافته در پایان هفته جو بالای شهرهای بزرگ را ترک خواهد کرد. این در حالی است که در نبود چنین فرصت تنفسی آلایندههای باقیمانده بهصورت تجمعی بر هم افزوده خواهند شد. شاید بتوان مهمترین اثر این پدیده جوی را با مقایسه وضعیت هوا در صبح شنبه پس از دو روز تعطیلی به چشم دید.
شنبه یا پنجشنبه؛ مساله این نیست
با توجه به اهمیت روز جمعه در دین اسلام، در تمام کشورهای مسلمان به جز لبنان و پاکستان جمعه روز تعطیل محسوب میشود. در اکثر قریب به اتفاق کشورهای مسلمان روزهای تعطیل، شامل روزهای جمعه و شنبه است. در میان کشورهای مسلمان تنها در ایران و پاکستان تعطیلات پایان هفته یک روزه است. یکی از بحثهای مطرح شده پس از زمزمه وجود تمایل برای دو روزه کردن تعطیلات، انتخاب همسایه تعطیل جمعه موضوع بحث پرتکراری در فضای کارشناسانه کشور بود. در این بین برخی عقیده داشتند که مقتضیات فرهنگی و دینی ایرانیان خواهان تعطیلی پنجشنبه در کنار جمعه است. اما در سوی دیگر عدهای از کارشناسان عقیده دارند که تعطیلی پنجشنبه و جمعه در ایران و تعطیلی شنبه و یکشنبه در بسیاری از طرفهای مبادله با ایران عملا به معنای قطع ارتباط تجاری در بیش از نیمی از هفته است. یافتههای سازمان همکاری و توسعه در رابطه با نحوه توزیع تعطیلات در بین کشورهای اروپایی در سال ۲۰۱۴ نیز موید این نتیجه است که در میان کشورهایی که بیشترین حجم از مبادلات را دارند یکسانسازی تعطیلات تقویم سبب صرفه جویی در هزینه تعطیلات خواهد شد. با توجه به نیمه تعطیل بودن روز پنجشنبه در کشور، مراسم مذهبی در پایان این روز و شرایط فرهنگی کشور، عدهای با اشاره به دورکاری و استفاده از تکنولوژی تولید و همچنین تغییر و تطبیق برنامه زمانبندی بانکها با تعطیلات دنیا اعتقاد دارند که روز پنجشنبه بهعنوان روز تعطیل در کشور در نظر گرفته شود. اما تغییر تعطیلات در کشور به روزهای جمعه و شنبه در محاسبات هزینه و فرصت منطقی تر به نظر میرسد. در نشست سران کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در سال ۲۰۱۰ مقرر شد که تمامی این کشورها، تعطیلات پایان هفته خود را به دو روز افزایش دهند. پس از عمان، در آغاز ماه جولای ۲۰۱۳، عربستان آخرین کشور عربی بود که این تغییرات را درتقویم کاری خود اعمال کرد. همچنین افغانستان نیز بهعنوان آخرین همسایه ایران در سال گذشته میلادی اقدام به افزایش تعطیلات پایان هفته خود به دو روز کرد. به نظر میرسد یکی از نگرانیهای موجود در زمینه تغییر تعطیلات کیفیت واکنش جامعه به روزهای سرخ جدید تقویم است. بررسی تجربه سایر کشورها نشان میدهد در بستر اجرایی مناسب اجرای این الزام با چالش چندانی همراه نیست. برای مثال، حکم حکومتی دو روزه شدن تعطیلات عربستان در سال ۲۰۱۳، در حالی ابلاغ شد که مردم عربستان در تعطیلات پیش از ماه رمضان به سر میبردند و مدارس و دانشگاهها منتظر آغاز ترم تحصیلی جدید بودند، در نتیجه اصطکاک ناشی از عدم تطابق سریع جامعه با این تغییر جدید به حداقل رسید. بر اساس شنیدهها بسیاری از سازمانها و نهادهای دولتی عملا در روزهای پنجشنبه بهصورت شبه تعطیل فعالیت میکنند. امری که توجه به آن نگرانی ناشی از سوءاثر دو روزه شدن تعطیلات بر عملکرد بخش عمومی را تاحدود زیادی کمرنگ میکند. به عقیده کارشناسان انتخاب روز دوم تعطیل در پایان هفته، در شرایط فعلی یک اولویت ثانویه در مدیریت تعطیلات است. ساماندهی تعطیلات بر اساس استانداردهای پذیرفته شده در بسیاری از کشورهای جهان، نیازمند نخستین گام اجرایی اصلاح تعطیلات یعنی اجماع بر سر مطالبه عمومی، خواسته پارلمان بخش خصوصی و توصیه بخش عظیمی از فضای کارشناسانه کشور است.
به منظور اجرای تعطیلات دو روزه، دو مسیر را میتوان طی کرد. مسیر اول حفظ ساعات کار هفتگی است؛ به این شکل که ساعت کار هفتگی همان ۴۴ ساعت در هفته باقی بماند و میزان کاری پنجشنبه به تناسب در روزهای دیگر تقسیم شود. مسیر دوم کاهش ساعت کاری هفتگی به ۴۰ ساعت است. با توجه به اینکه هم اکنون ساعت کار هفتگی در بسیاری از کشورها ۳۶ ساعت است، این میزان ساعت کار(۴۰ ساعت در هفته) نیز نسبت به دیگر کشورها رقم بالاتری محسوب میشود. مکمل طرح دو روزه شدن تعطیلات، ساماندهی برخی تعطیلات مناسبتی و تعطیلات نیمه دوم نوروز است. این امر کمک میکند که مساله تمرکز تعطیلات بر فصول و ماههای مشخص، رفع شود و تعطیلات در طول سال توزیع شود. جامعه به این طریق از تمرکز روزهای تعطیل رهایی پیدا میکند.
منبع: خبر آنلاین