گروه سیاسی_ پسر محمود احمدی نژاد در پیامی توئیتری هفته گذشته اعلام کرده بود ۱۵ اسفند بیاد ماندنی خواهد شد، این توئیت کوتاه باعث شد بسیاری از کاربران مجازی شروع به گمانه زنی کنند و حتی رسانه ها موارد مختلف را پیش بینی کنند، برخی نوشتند شاید قرار است ۱۵ اسفند محمود احمدی نژاد نامه […]
گروه سیاسی_ پسر محمود احمدی نژاد در پیامی توئیتری هفته گذشته اعلام کرده بود ۱۵ اسفند بیاد ماندنی خواهد شد، این توئیت کوتاه باعث شد بسیاری از کاربران مجازی شروع به گمانه زنی کنند و حتی رسانه ها موارد مختلف را پیش بینی کنند، برخی نوشتند شاید قرار است ۱۵ اسفند محمود احمدی نژاد نامه ای دیگر بنویسد و یا بیانه ای متفاوت به سبک خود را منتشر کند.
۱۵ اسفند در تقویم رسمی جمهوری اسلامی، روز درخت کاری می باشد. همواره در این روز برخی برای حفظ محیط زیست به کاشت نهال میپردازند. در این بین مسئولان کشوری، لشگری، سیاسی و هنرمندان نیز به این امر اهتمام دارند و روز گذشته خبرها و عکسهای متفاوتی از مسئولان در حال کاشت نهال منتشر شد.
به گزارش یوپنا، در این بین رییس جمهور سابق در کنار دو یارش که مشهور به سران جریان انحرافی هستند، نهالی سه شاخه را کاشتند. کاشت نهالی که به جای پیام محیط زیستی آن، پیامهای سیاسی را به نمایش میگذاشت. پس از این اتفاق که شاید برای پسر رئیس جمهور سابق به یاد ماندنی بود، خبری را در رسانه های طرفدار محمود احمدی نژاد منتشر شد مبنی بر حضور او در شبکه اجتماعی توئیتر، محمود احمدی نژاد حتی فیلمی را هم تویئت کرد تا برای کاربران این شبکه اجتماعی ثابت شود این اکانت، اکانت اصلی است. در این فیلم کوتاه، احمدینژاد در حال صحبت درباره شاهنامه و فردوسی و فرهنگ ایرانی است، زاویه دوربین به سمت بقایی و مشایی است و در همان ابتدای فیلم مشایی دست بقایی را میگیرد و به سمت دوربین میکشد و ادامه سخنان احمدینژاد را درباره تمدن ایرانی پی میگیرد و میگوید وقتی ما به نام نامی ایران میرسیم، ایران معادل بخش اصلی جهان است. ایران خودش جهان بوده است.
این سبک کاشتن یک نهال یادآور اقدام سه چهره بزرگ و شناخته شده فلسفه و ادبیات آلمان است. در سال ۱۷۸۹ وقتی خبر انقلاب کبیر فرانسه به آلمان میرسد هگل، شلینگ و هولدرلین در حیاط مدرسهای که درس میخواندند، درختی را به نام «درخت آزادی» کاشتند. بعدها هگل و شلینگ به فیلسوفان و اندیشمندان بزرگی تبدیل شدند و هولدرلین نیز شاعری بزرگ شد. آنها به نوعی توانستند در تغییر جهان نقش آفرینی کنند. به نظر می رسد احمدی نژاد، بقایی و مشایی هم سودای تغییر جهان و ایران را داشته باشند ولی به نظر می رسد این سودای تعییر چندان مثبت به نظر نمی رسد.
همچنین ۱۵ اسفند با حضور محمود احمدی نژاد در توئیتر واکنش های بسیاری را به همراه داشت برخی از کاربران نوشتند او نوشته بالای پروفایل خود را از نوشته بالای صفحه اجتماعی اوباما کپی کرده است. گاردین هم در توئیتی نوشت احمدی نژاد در توئیتر حاضر شده است.
به طور کلی می توان گفت که این همه سرو صدای تیم احمدی نژاد که منتظر یکشنبه پانزدهم اسفند بودند، چیز جز پروپاگاندای رسانهای نبوده است. اگر روش تبلیغات رسانهای حامیان احمدینژاد را در این یکی، دو سال دنبال کنیم، از این مثالها فراوان است. عبدالرضا داوری فعال رسانهای این جریان، بهویژه از این شیوهها زیاد استفاده میکند. با هیجان خبر از رخدادی در آیندهای نزدیک میدهد که بعدا مشخص میشود یک اتفاق معمولی بوده است. بااینحال برخی میگفتند قرار است احمدینژاد رئیس مجمع تشخیص مصلحت شود و ١٥ اسفند احتمالا اعلام رسمی آن است. برخی هم میگفتند احتمالا ١٥ اسفند احمدینژاد قرار است درخت بکارد!
احمدی نژاد طی این سالها نشان داده است که تمایل بسیار زیادی برای دیده شدن دارد. او دوست دارد در اذهان عمومی باقی بماند. برای احمدی نژاد بیش از جایگاه این اهمیت دارد که در تاریخ سیاسی اجتماعی ایران همیشه ماندگار باشد. به همین دلیل است که می بینیم یک بار با اعلام کاندیداتوری خود را وارد اخبار می کند، یک بار با علنی کردن این مسئله که مقام معظم رهبری گفته اند که از حضور در انتخابات خودداری کند. احمدینژاد حتی از این موقعیت هم استفاده کرد به نوعی مقام معظم رهبری را در شرایطی قرار داد تا ایشان مسئله تذکرشان به احمدینژاد را در جلسه درس خارج فقه، رسانه ای کند. البته اینها تنها دو مورد از اقدامات رئیس دولت های نهم و دهم است. می توان در کنار اینها به سفرهای استانی، بیانیه انتخاباتی در خصوص عدم حمایت از کاندیداها، اعلام کاندیداتوری بقایی و اظهار نظرهای او و اطرافیان درباره احمدی نژاد یا نامه نگاری با روسای جمهور ایالات متحده آمریکا و… هم اشاره کرد.