كمتر از يك ماه تا انتخابات رياست‌جمهوري ٩٦ باقي مانده است و معادلات انتخاباتي كم‌كم تصاوير واضح‌تري از انتخابات آتي را به نمايش مي‌گذارند. اصلاح‌طلبان از مدت‌ها پيش حمايت خود را از كانديداتوري حسن روحاني اعلام كرده‌اند اما جناح راست روزهاي سختي را براي رسيدن به كانديداي مورد حمايت خود پشت سر مي‌گذارد. به گزارش […]

كمتر از يك ماه تا انتخابات رياست‌جمهوري ٩٦ باقي مانده است و معادلات انتخاباتي كم‌كم تصاوير واضح‌تري از انتخابات آتي را به نمايش مي‌گذارند. اصلاح‌طلبان از مدت‌ها پيش حمايت خود را از كانديداتوري حسن روحاني اعلام كرده‌اند اما جناح راست روزهاي سختي را براي رسيدن به كانديداي مورد حمايت خود پشت سر مي‌گذارد.

به گزارش یوپنا، چند وقتي است كه برخي طيف‌هاي اصولگرا از اجماع بر سر كانديداتوري سيد ابراهيم رييسي صحبت مي‌كنند. فردي كه به اعتقاد صادق زيباكلام، استاد دانشگاه مي‌تواند شانسي براي وحدت و اجماع اصولگرايان باشد و حتي اصولگراياني كه با او مخالف هستند نيز لنگان‌لنگان پشت سر او قرار خواهند گرفت. اين فعال سياسي همچنين معتقد است كه اگر ابراهيم رييسي كانديداي انتخابات رياست‌جمهوري نيز باشد، نمي‌تواند پيروز ميدان رقابت باشد.

ارزيابي تان از فضاي سياسي كنوني كشور چيست؟ چرا اصولگرايان و جمنا اصرار بر كانديداتوري آقاي رييسي دارند؟ آيا آقاي رييسي مي‌تواند ناجي جناح راست باشد؟
اصلاح‌طلبان در انتخابات آتي يكپارچه حاضر خواهند شد و از آقاي روحاني حمايت خواهند كرد. در حالي كه اصولگرايان برخلاف رقباي‌شان توان و ظرفيت رسيدن به وحدت و اجماع را ندارند. افراد زيادي از اين جناح سياسي خود را در قد و قامت رياست‌جمهوري مي‌بينند و ايجاد وحدت بين آنها نيز كاري بسيار مشكل خواهد بود. حجت‌الاسلام رييسي تنها نامزد اصولگرا است كه مي‌تواند مخرج مشترك اصولگرايان باشد. اگر آقاي رييسي به عرصه انتخابات بيايد و رسما اعلام كانديداتوري كند، به استثناي طرفداران آقاي احمدي‌نژاد، مابقي اصولگرايان از ايشان حمايت خواهند كرد. حتي كساني كه قلبا حاضر به حمايت از او نيستند، دست كم سكوت مي‌كنند. بنابراين اين تنها راهي است كه مي‌تواند اصولگرايان را از اين وضعيت آمپاس و بن بستي كه به آن گرفتار شده‌اند، بيرون بياورد. بايد در نظر داشت كه در حال حاضر حداقل ١٤ نامزد انتخاباتي در صف كانديداتوري از سوي اصولگرايان قطار شده‌اند. اين در شرايطي است كه آقاي رييسي بپذيرد كه نامزد انتخاباتي شود. مشكل اساسي‌تري كه بايد به آن پاسخ داده شود اين است كه شانس آقاي رييسي در برابر آقاي روحاني چقدر است؟من فكر مي‌كنم حتي اگر آقاي رييسي هم كانديداي اصولگرايان شود و همه اصولگرايان پشت سر او قرار بگيرند، باز هم او در برابر آقاي روحاني شانسي براي پيروزي ندارد و به احتمال خيلي زياد شكست خواهد خورد. در واقع آمدن آقاي رييسي تنها يك مشكل را حل مي‌كند و آن هم حل اختلافات و شكاف‌هايي است كه درون جريان اصولگرايي وجود دارد. به اين معنا كه به جز جريان آقاي احمدي‌نژاد، مابقي اصولگرايان حتي آنهايي كه موافقش هم نيستند، اين مساله را ابراز نمي‌كنند و لنگ‌لنگان پشت سر آقاي رييسي قرار مي‌گيرند. از جهت ايجاد وحدت، آمدن آقاي رييسي براي اصولگرايان يك نسخه شفابخش است و او مي‌تواند از اين منظر ناجي جناح راست باشد. ليكن براي شخص آقاي رييسي، اعلام كانديداتوري خيلي وضعيت جالبي را رقم نخواهد زد. به اين دليل كه به احتمال خيلي زياد آقاي رييسي از آقاي روحاني شكست خواهد خورد و نمي‌تواند راي بياورد. اگر قرار باشد آقاي رييسي بعدها در مناصب مهم‌تري به عنوان يك گزينه جدي مطرح شود، اين مساله سابقه خوبي در پرونده شخص آقاي رييسي نخواهد بود. بسياري خواهند گفت كه كسي كه در انتخابات رياست‌جمهوري شكست خورده است و مردم به او راي نداده‌اند، مي‌تواند مناصب بالاتري داشته باشد؟اگرچه كه قانونا منعي وجود ندارد اما از نظر پرستيژ اجتماعي و افكار عمومي براي آقاي رييسي چندان خوب نيست كه در اين موقعيت قرار بگيرد. لذا او ترديدهايي جدي دارد كه وارد مبارزه انتخاباتي شود يا خير. در عين حال خيلي از اصولگرايان او را به سمت كانديداتوري در انتخابات هول مي‌دهند و به او مي‌گويند كه معلوم نيست كه از آقاي روحاني شكست بخورد و ثانيا اگر چنين شود آن برنامه همچنان سرجاي خود محفوظ است. ضمن اينكه به او مي‌گويند كه آمدنش باعث مي‌شود اصولگرايان از وضعيت آشفته، بلاتكليف و اختلافاتي كه به آن دچار شده‌اند، خارج شوند.

فكر مي‌كنيد ايشان به عرصه انتخابات مي‌آيد يا خير؟
من فكر مي‌كنم همچنان نگران است كه اگر بيايد و از آقاي روحاني شكست بخورد، از نظر پرستيژ اجتماعي برايش خوب نباشد. به نظر من فشارها روي ايشان ظرف يك هفته آينده افزايش پيدا خواهد كرد تا ايشان در انتخابات رياست‌جمهوري دوازدهم ثبت نام كند. فكر مي‌كنم ترجيح مي‌دهد كه وارد رقابت انتخابات رياست‌جمهوري نشود.

از حيث رقابت انتخاباتي، كانديداتوري آقاي رييسي به نفع روحاني است يا به ضررش؟ اين مساله رقابت را براي روحاني سخت مي‌كند يا خير؟
اگر آقاي رييسي در انتخابات آتي كانديدا شود، بعد از آقاي احمدي‌نژاد جدي‌ترين رقيب خواهد بود. او مي‌تواند از سوي جناح راست آقاي روحاني را مورد چالش قرار دهد. هيچ‌يك ١٤ نامزد اصولگرا، يعني نه آقاي قاليباف، نه آقاي سعيد جليلي و نه آقاي عزت‌الله ضرغامي از شانس حجت‌الاسلام رييسي براي راي‌آوري برخوردار نيستند. بنابراين اگر آقاي رييسي نامزد شود، آقاي روحاني مجبور است كه او را خيلي جدي بگيرد و تلاش خيلي مضاعفي براي تبليغات انتخاباتي به كار ببندد. از اين منظر مي‌توان گفت كه كانديداتوري آقاي رييسي وضعيت انتخابات را براي آقاي روحاني جدي مي‌كند.

كانديداتوري آقاي رييسي تاثيري براي مشاركت مردمي در انتخابات آتي هم خواهد داشت؟
حضور آقاي رييسي به عنوان كانديدا در انتخابات، مشاركت مردمي را بيشتر خواهد كرد. براي آنكه انتخابات به سمت دو‌قطبي شدن مي‌رود. يك قطب اصولگرايان و يك قطب ديگر طرفداران مرحوم آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني و رييس دولت اصلاحات و طرفداران اصلاحات و ميانه‌رو خواهند بود. يك انتخابات كاملا دوقطبي به وجود خواهد آمد و همين دو قطبي شدن انتخابات است كه مشاركت مردمي را بالا مي‌برد.

برخي تحليلگران معتقد بودند كه بخشي از پايگاه اجتماعي جناح راست در انتخابات ٩٤ مايوس شده و پاي صندوق راي حاضر نشده است. آيا آقاي رييسي مي‌تواند اين پايگاه اجتماعي را پاي صندوق راي بكشاند يا خير؟
به جز طرفداران آقاي احمدي‌نژاد مابقي پايگاه اجتماعي اصولگرايان پاي صندوق راي مي‌آيند و به آقاي رييسي راي مي‌دهند.

هدف احمدي‌نژاد و جريان نزديك به او از حضور در انتخابات و فعاليت در اين زمينه را چه مي‌دانيد؟
اگر موافقت مي‌شد كه شخص آقاي احمدي‌نژاد در انتخابات شركت كند، قطعا يك نامزد جدي در مقابل آقاي روحاني محسوب مي‌شد. آقاي احمدي‌نژاد خيلي بيشتر از حجت‌الاسلام رييسي پايگاه اجتماعي دارد. در صورت حضور احمدي‌نژاد يك رقابت خيلي تنگاتنگي شكل مي‌گرفت اما با نيامدن او مساله كانديداتوري آقاي بقايي تنها يك مانور سياسي و يك برنامه تبليغاتي است. براي اينكه شخص آقاي بقايي هم مي‌داند كه شوراي نگهبان با كانديداتوري‌اش موافقت نخواهد كرد. البته مقصود من به هيچ‌وجه اين نيست كه آقاي بقايي نبايد در انتخابات شركت كند بلكه كاملا مخالف هستم كه آقاي بقايي ردصلاحيت شود. اين مساله جزو حق و ابتدايي‌ترين حقوق شهروندي آقاي بقايي و هر يك از شهروندان است كه در انتخابات شركت كنند. بنابراين به هيچ‌وجه با ردصلاحيت او موافق نيستم. با اين حال فكر مي‌كنم شوراي نگهبان آقاي بقايي را ردصلاحيت خواهد كرد و خود آقاي بقايي هم اين مساله را مي‌داند. علت اين تحركات انتخاباتي هم انجام مي‌دهند فقط و فقط مانور سياسي براي اين است كه خود را در فضاي سياسي كشور زنده نگه دارند. مي‌دانند كه در مقام واقعيت شانس زيادي براي تاييدصلاحيت آقاي بقايي وجود ندارد.

كاركرد آقاي جليلي را براي جناح راست چه مي‌دانيد؟ ضمن اينكه او همكاري با جبهه مردمي نيروهاي انقلاب اسلامي و سازوكار وحدت اصولگرايان را نپذيرفته است.
هيچ شانسي براي آقاي دكتر جليلي نمي‌بينم و فكر مي‌كنم او حتي چهار ميليون راي سال ٩٢ را نيز نخواهد آورد. به جز بخشي از اصولگرايان تندرو، فرد ديگري به ايشان راي نخواهد داد.