محمد محسن صدر_ ثبت نام افراد مختلف در انتخابات ریاست جمهوری حاکی از ظرفيت بالاى حاكميت و مردمسالارى را نشان مى دهد.
گروه سیاسی_محمد محسن صدر_طبق برنامه اعلام شده توسط وزارت کشور، ۲۲ فروردین دستور شروع انتخابات توسط وزیر کشور صادر و از همان روز نیز هیئت اجرائی توسط فرمانداری ها تشکیل و ثبت نام از داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری شروع شد. در طی چند روز اخیر آمار نشان از ثبت نام گسترده اقشار متفاوت جامعه را دارد.
به طوری که تا روز جمعه ۱۰۴۵ نفر در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده اند و پیش بینی می شود با توجه به اینکه امروز آخرین روز ثبت نام داوطلبان می باشد این آمار بالاتر نیز رود.
بررسی آمار داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری در ادوار گذشته نشان از افزایش قابل توجه ثبت نام کنندگان دارد. دوره ششم_۱۱۵ نفر، دوره هفتم_۲۳۸ نفر، دوره هشتم_۷۵۶ نفر، دوره نهم_۱۰۱۵ نفر، دوره دهم_۴۸۲ و بالاخره دوره یازدهم_۶۸۶ نفر ثبت نام کردند.
در زمینه قوانین و مقرارت و شروط لازم برای دواطلبین ریاست جمهوری اقدامات جرئی از طریق مجلس شورای اسلامی صورت پذیرفت که این اقدامات با واکنش شورای نگهبان مواجه شد. شورای نگهبان به عنوان یک نهاد نظارتی معتقد است که تفسیر اصل ۱۱۵ به عهده اعضای این شورا می باشد و آن شرایطی که مجلس به شورای نگهبان برای تغییر برخی معیارهای دواطلبین ریاست جمهوری داده، به نوعی در چارچوب این اصل قرار نمیگیرد.
اصل ۱۱۵ قانون اساسی با صراحت مقرر میدارد: «رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد: ایرانی الاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور.
این قوانین و معیارها باعث ثبت نام وسیع همه اقشار جامعه برای ریاست جمهوری شده است، ثبت نام افراد مختلف در انتخابات ریاست جمهوری حاکی از ظرفيت بالاى حاكميت و مردمسالارى را نشان مى دهد. ولی به طور کلی باید گفت که این سیل عظیم ثبت نام برای رسیدن به کرسی مهمترین مقام اجرایی کشور حاوی نکات محتوایی و کلیدی می باشد که در زیر به برخی از آنها پرداخته می شود:
۱- اولین نکته به نداشتن احزاب قوی و کارآمد برمی گردد. عدم وجود احزاب سیاسی که گروه ها و طبقات اجتماعی مردم را درون خود هضم کنند یکی از آسیب های سیاسی جامعه ایران به شمار میاید. این تعدد کاندیدا نیز به ضعف جامعه مدنی، دموکراسی و احزاب بر می گردد.
۲- به نظر می رسد نوع گفتمان و ادبیات سیاسی که در بین نیروهای قدرت وجود دارد خود عاملی برای ثبت نام توده های مردم در انتخابات ریاست جمهوری باشد. ادبیات فاقد تخصص سیاسی و غیر دیپلماتیک که برخی از نیروهای سیاسی از آنها استفاده می کنند، مردم را به این فرضیه واداشت که وقتی چنین ادبیات و نظراتی در سطح بالای جامعه وجود دارد، قطعاً ما با ادبیات خودمان می توانیم نقشی در تحولات سیاسی جامعه داشته باشیم.
۳- جامعه ایرانی نیاز به دیده شدن دارد. حادثه پلاسکو و بسیاری دیگر از این پدیده ها این فرضیه را تقویت می کند که ما در جامعه ای زندگی می کنیم که شهروندان آن برای جلب توجه قرار گرفتن خود از هر وسیله ای استفاده می کنند، از سلفی گرفتن در حادثه پلاسکو گرفته تا کاندیدا شدن برای انتخابات ریاست جمهوری.
۴- جامعه ایرانی نتوانست مسیر گذار از مشارکت توده ای به مشارکت مدنی را هموار کند. مشارکت توده ای در برهه ای از زمان کارکرد مثبت برای جامعه ما داشت مانند اوایل انقلاب و دوران جنگ. ولی در حال حاضر نمی تواند برای جامعه دهه ۹۰ ما مناسب باشد چرا که ارزش های ما به نسبت زمان تغییرات اساسی کرده اند. لذا این نوع ثبت نام در انتخابات شاید ریشه در مشارکت توده ای مردم داشته باشد در صورتی که در این برهه از زمان به مشارکت مدنی شهروندان نیازمندیم.
۵- به نظر می رسد مجریان و مسولین باید در این زمینه قوانین و نظارت های بیشتری وضع کنند، مثلاً قانون اساسی شرایطی مانند رجل سیاسی مطرح می کند، ولی به طور دقیق و مشخص منظور از رجل سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری را بازگو نمی کند. لذا می توان گفت که در زمینه قوانین و نظارت بر کاندیدای ریاست جمهوری نیازمند به بازنگری و دگرگونی بیشتر در قانون اساسی هستیم.