میثم خاکپور
به محض این که اینترنت گوشیم را فعال می کنم، صدای زنگ های متناوبی می شنوم که حکایت از ورود انبوهی از پیام ها به شبکه های اجتماعی نصب شده بر روی گوشی هوشمندم داره.
-بدون این که هدف خاصی داشته باشم کارم رو کنار می ذارم و یه چند دقیقه ای شروع می کنم به چک کردن پیام هایی که دریافت کردم. از بین اون ها یکسری که خیلی به نظرم جذب تره رو برای دوستام یا گروه هایی که عضوم می فرستم، الانم که فصل انتخاباته و بازار شایعات داغه داغه موضوع جذاب برای به اشتراک گذاشتن فراوونه.
-چه جالب یکی از دوستای قدیمی آنلاینه، بذار ی احوالی ازش بپرسم.
چشم رو هم میذارم می بینم کلی از زمانم رو که می تونستم کارهای مفید فراوانی رو انجام دادم صرفاً صرف احوالپرسی با دوستام، لایک کردن عکسهایی که تو اینستاگرام برام اومده و یا بازنشر کردن یکسری اخبار و اطلاعاتی کردم که معیار شناخت صحت وسقم آن هم ممکن نیست.
آیا همه این ها اتفاقیه؟
متأسفانه خیر، برنامه ریزان این شبکه ها در آن سوی میدان نشسته اند و هر روز به دنبال یافتن راه هایی هستند که ما را بیش از پیش به خود وابسته کرده و فکر و ذهن ما رو به سمت و سوئی که مورد نظرشونه بکشونن؛ به عبارت دیگر فناوری برای ایجاد کشش در میان کاربران خود به دنبال نقاط ضعف و آسیب پذیر آن ها می رود.
رشد و پیشرفت تکنولوژی شرایطی را فراهم کرده که انسان امروزی بتواند بیشتر کارهای روزمره خود را از راه دور انجام دهد. هر اندازه افراد به انجام امور خود بدین شکل بیشتر وابسته شوند، به همان میزان شرایط برای کاهش تعاملات اجتماعی افراد نیز مهیا می شود.
بنابراین یکی از مهمترین نقاطی که این شبکه های اجتماعی روی آن دست می گذارند فراهم کردن محیطی برای تعاملات اجتماعی در اشکال مختلف و فراهم کردن آزادی عمل گسترده است.
به عنوان مثال دوست شما، یکی از عکس هاتون رو توی اینستاگرام تگ کرده، این موضوع بلافاصله حس تأیید اجتماعی و تعلق رو به ما منتقل می کند، اما آن چه مسلم است همه این ها در کنترل شرکت های فناوری است. فیسبوک و اینستاگرام بهطور خودکار پیشنهاد میکنند چه عکسهایی را باید تگ کنیم و به این ترتیب آنها باعث میشوند افراد در عکسها بیایند. بنابراین وقتی دوستم مرا تگ میکند او در واقع به پیشنهاد فیسبوک پاسخ میدهد و خود انتخاب مستقلی ندارد.
از مهمترین برنامه های این شبکه های اجتماعی که منافع صاحبان آن ها را تأمین می کند افزایش صرف زمان کاربران در این محیط است. یکی از تکنیک هایی که برای رسیدن به این هدف در تلگرام، واتس آپ و مسنجر فیسبوک قطع کلام دیگران در حین مکالمه است
این رسانهها میدانند که اگر کاربر احساس کند قادر به انجام چنین کاری هست احتمال پاسخ دادن او و ماندن در پیج بالاتر میرود. بنابراین به نفع این رسانههاست که احساس ضرورت پاسخگویی را تشدید کنند. به عنوان مثال فیسبوک به طور خودکار به فرستنده پیام اطلاع میدهد که شما پیام او را دیدهاید به جای اینکه به شما امکان دهد بتوانید چنین کاری را پنهان سازید. در نتیجه شما احساس وظیفه میکنید که به پیام پاسخ دهید. مشکل آنجاست که افزایش این نوع دخالتها به نام تجارت باعث میشود دامنه توجهات در سراسر جهان تغییر کند و میلیونها پیام غیرضروری در روز ردوبدل شود.
بروز هر رخداد اجتماعی، همچون انتخابات خود نمونه رویدادهایی است که عموم مردم عطش سیری ناپذیری برای کسب اخبار و اطلاعات دارند.
طبق آخرین اطلاعات به دست آمده حدود ۴۸ میلیون نفر در کشور از شبکه پیام رسان تلگرام استفاده کرده و آن را به عنوان منبع مهمی برای کسب اخبار به حساب می آورند، اما همان طور که از نام آن نیز پیداست این یک شبکه پیام رسان است و مهمترین ویژگی آن سهولت در ارسال پیام و هر چه این پیام ها ساده تر و کوتاه تر باشند امکان و احتمال استفاده و بازنشر آن در میان مخاطبان بیشتر می شود و از آن جا مسائلی همچون انتخابات موضوعی چندوجهی، پیچیده و نیازمند تحلیل است در زمان انتشار –البته در صورتی که مطلب صحت داشته و شایعه نباشد- در این دست از شبکه های اجتماعی مطالب تا حد امکان خلاصه و کوتاه می شود.
لذا شایسته است در زمان کسب اخبار و اطلاعات از منابع مختلف پیش از آن که به آن اعتماد کرده و نسبت به انتشار آن در فضای مجازی اقدام کنیم بدانیم شبکه های اجتماعی نمی توانند منابع موثق و قابل اعتمادی برای کسب دانش و آگاهی باشند.
منابع: