سال ۸۸ حضور همسران برخی کاندیداها در انتخابات ریاست جمهوری آغازگر مسیری بود که در دورههای دیگر نیز مورد استقبال نامزدهای انتخابات قرار گرفت. اما تفاوتهای جدی در این میان وجود داشت. که می توانست تاثیرات متفاوتی هم به همراه داشته باشد
سال ۸۸ حضور همسران برخی کاندیداها در انتخابات ریاست جمهوری آغازگر مسیری بود که در دورههای دیگر نیز مورد استقبال نامزدهای انتخابات قرار گرفت. اما تفاوتهای جدی در این میان وجود داشت. که می توانست تاثیرات متفاوتی هم به همراه داشته باشد
به گزارش یوپنا به نقل از فرارو، زمانی که در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری زهرا رهنورد در کنار میرحسین موسوی حضور پیدا کرد و فاطمه کروبی در کنار مهدی کروبی در آن رقابتهای سیاسی رئیس ستاد وی شد، توجه بسیاری را به خود جلب کرد و موجب شد سیاستمداران دیگری هم زمینه را برای حضور همسران خود فراهم ببیند.
این نخستین بار بود که در ایران زنان کنار مردان در فرآیند انتخابات نامزد ریاست جمهوری را همراهی میکردند. البته در کشورهای غربی معمولا همسران سیاستمداران در کنار آنها حضور دارند و این به انتخابات ریاست جمهوری هم محدود نمیشود. ولی میرحسین موسوی و مهدی کروبی نخستین کسانی بودند که این ایده را در داخل کشور عملی کردند. البته در آن دوره (سال ۸۸) محسن رضایی نیز با همسر خود برای نام نویسی در انتخابات به وزارت کشور رفته بود اما حضور وی در همین مسئله خلاصه شد.
محمود احمدی نژاد هم از این ایده در آن دوره استقبال کرد و اعظمسادات فراحی در جریان این انتخابات تلاش کرد نقش موثری داشته باشد و در برخی از برنامههای تبلیغاتی احمدینژاد شرکت میکرد؛ موضوعی که در جریان انتخاب ریاستجمهوری نهم سابقه نداشت؛ گرچه برخی، فضای به وجود آمده در برنامههای تبلیغات انتخاباتی آن سال و حضور همسران رقبای دیگر در این برنامهها را عامل فعالیتهای انتخاباتی بیشتر فراحی میدانند.
سال ۹۲ و استفاده از الگوی دوره قبل
به هرحال این اتفاق در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری هم رخ داد و محمدرضا عارف نیز جز کاندیداهایی بود که با همسر خود تلاش می کرد در انتخابات پیروز شود. حمیده مروج پزشک متخصص پوست است در آن دوره با حضور در نشستهای خبری و برنامه های مردمی، سعی کرد تا عارف را در این کارزار سیاسی حمایت کند.
اما محمدرضا عارف تنها کاندیدایی نبود که حضور همسر خود را در رقابتهای انتخاباتی در کنار خود احساس می کرد. محمدباقر قالیباف نیز از جمله افرادی بود که برنامههای انتخاباتیش را با همسر خود انجام میداد. البته زهرا مشیر در ساختمان بهشت و در مجموعه شهرداری مشاور و مدیر کل امور بانوان شهرداری بود و بنا برگفته قالیباف وی از این پست، حقوقی دریافت نمی کرد. با اینحال تصمیم گرفته بود این بار درکنار همسر خود به فعالیتهای سیاسی بپردازد و برخلاف سال ۸۴ این بار دربرابر دوربینها حضور پیدا کرد.
ولی دیگر، حضور همسران سیاستمداران تبدیل به یک سنت شده است و هرکدام از نامزدهای انتخاباتی برای آنکه نشان دهند تا چه حد به همسران و حقوق زنان اهمیت میدهند، با همسر خود برای ثبت نام به وزارت کشور می روند و یا در روند تبلیغاتی آرام آرام همسر خود را وارد انتخابات می کنند.
ادامه حضور همسران در انتخابات
به همین دلیل در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نیز همان روند دوباره تکرار شد و افرادی مانند کواکبیان، محمدغرضی، کلهر و… با همسران خود به وزارت کشور رفتند. البته بخت با آنها یار نبود و نتوانستند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند.
البته در این دوره ماجرا به وزارت کشور صرفا محدود نشد و بعد از مدتی اولین فیلم انتخاباتی ابراهیم رئیسی منتشر شد که به زندگی خصوص او پرداخته بود (حداقل همان بخشی را که قصد داشت مخاطبانش ببینند) در آن فیلم از همسر خود صحبت کرد. اینکه وی شاغل است و بعضا در خانه حضور ندارد. همین موضوع باعث شد توجه ها به سمت وی متمرکز شود و این سوال مطرح شود که وی کیست؟ بعد از این ماجرا معرفی کوتاهی از او بر روی خروجی رسانههای حامی رئیسی قرار گرفت و نوشتند: جمیله علمالهدی، دختر امام جمعه مشهد و استادیار دانشگاه شهید بهشتی است.
ولی گویا این آغاز داستان بود. یعنی شروع حضور وی درعرصه تبلیغات انتخاباتی با نخستین فیلم رئیسی شروع شد. زیرا مدتی بعد یکی از خبرگزاریهای حامی رئیسی گفتوگوی تفصیلی با وی انجام داد که نکات جالبی در آن مطرح شد. به عنوان مثال علم الهدی در یک وی گفت که بعد از تصمیم کاندیداتوی رئیسی فرزندان وی گریه کردند و او نیز در بیمارستان بستری شد. یا گفت به رابطه با مصباح یزدی افتخار می کنند. او البته دربخش دیگر این مصاحبه به نکته عجیبتری اشاره کرد و گفت دولت اصلاحات از بازرسیهای رئیسی بسیار میترسید. هرچند بعد از اینکه این اظهارات با واکنشهای عمومی و سیاسی مواجه شد، ستاد ابراهیم رئیسی به جای علم الهدی این گفتوگو را تکذیب کرد و از خروجی رسانه ها حذف شد.
اما نکته قابل توجهی که در این میان که شاید به نوعی از سوی سیاستمداران نادیده گرفته شده، این است که آنها از آنچه که در سال ۸۸ از سوی میرحسین موسوی و مهدی کروبی انجام دادند، برداشت درست و مشخصی ندارند. زیرا اگر میرحسین زهرا رهنورد را در کنار خود داشت، او فردی بود که تا حدود زیادی با سیاست آشنایی داشت و آن را لمس کرده بود. او سردبیر نشریه راه زینب، رئیس دانشگاه الزهرا، عضو کمیسیون ملی یونسکو و مشاور سیاسی ریاست جمهوری در دوره خاتمی بود.
فاطمه کروبی نیز شرایط مشابهی داشت. وی رسما به عنوان یک سیاستمدار شناخته می شود و در کارنامه فعالیت های سیاسی خود نماینده مجلس و دبیر کلی مجمع اسلامی بانوان و معاونت وزارت کار و امور اجتماعی را ثبت کرده بود. همین نکته باعث میشد رفتار و اظهار نظرهای سیاستورزانه داشته باشند. یعنی اگر به عنوان همسر رئیس جمهور نیز به فعالیت های خود ادامه می دادند، به خوبی با فضا و شرایط آشنا بودند. اما بعد از این دو، هیچ کدام از همسران سیاستمداران از همسر محمدرضا عارف تا همسر ابراهیم رئیسی حضور و سابقه خاصی در این این عرصه نداشتند.
همسران غیرسیاسی
در این میان حسن روحانی با علم به این مسئله که حضور همسران در عرصه سیاست باید با آگاهی تجربه آنها در این حوزه همراه باشد، تا به امروز تلاش نکرده است مانند مرحوم آیت الله هاشمی، همسر خود را وارد عرصه سیاست کند. به همین دلیل هم هست که نه در دوران انتخابات و نه بعد از آن هیچگاه حضور جدی در رسانه ها یا فضای سیاسی کشور نداشته است. البته او به اقتضای همسر رئیسجمهور بودن در برخی مراسم رسمی حضور پیدا میکند. به عنوان مثال وی در بهمن ماه سال ۹۲ به همراه جمعی از همسران مقامات دولتی و سفرای خارجی مقیم تهران در مراسم افتتاحیه بازارچه خیریهای که در برج میلاد برگزار شده بود شرکت کرد و در پایان بازدید از برج میلاد در دفتر یابود آن که به نام «صاحبه روحانی» امضا کرده بود.
البته بعد از آنکه در سال ۹۲ مراسمی با حضور زنان در کاخ سعدآباد برگزار کرد، تا مدتی نامش در رسانهها مطرح میشد. این پس از آن بود که خبرگزاری فارس در خبر خود مدعی شده بود که تالار حافظیه سعدآباد در شب میلاد حضرت زهرا(س) محل برپایی جشن همسر رئیسجمهور برای همسران وزرا، سفرای خارجی مقیم تهران و زنان دولتی بوده و این مهمانی زنانه با رقص دختران و شوی لباس همراه بوده است. البته این خبرگزاری در خبر اولیه خود که بعد آن را از روی خروجیش حذف کرد مدعی شده بود که به هر یک از شرکتکنندگان در این جشن سکههایی نیز اهدا شده است.
این روند درباره همسر رئیس دولت اصلاحات نیز صدق می کند. زهره صادقی اگرچه در خانوادهای فرهنگی و سیاسی بزرگ شده(خواهرزاده امام موسی صدر) اما هیچ وقت به صورت جدی وارد فعالیتهای سیاسی نشده و ترجیح داده بیشتر در کارهای اجتماعی و امور خیریه مشارکت داشته باشد.
یک سیاستورز تمام عیار
اما عفت مرعشی شرایط متفاوتی دارد. او بنا بر گفته خودش بعد از ترور ناموفق مرحوم هاشمی رفسنجانی وارد عرصه سیاست شد البته حضور پررنگ تر وی به بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ برمی گردد. حالا او چه در زمان حیات رئیس دولت سازندگی و چه بعد از آن از زنان پرنفوذ در کشور بشمار می آید. او حتی خود را در مقدمه کتاب «پا به پای سرو» اینگونه معرفی می کند: «من، عفت مرعشی، همسر عالم مجاهد، روحانی وارسته، سیاستمدار نامی ایران زمین، تربیتیافته مکتب اهل بیت (ع)، انسان شریف و بزگوار حضرت آیتالله آشیخ اکبرهاشمی رفسنجانی هستم. مردم عزیز مرا اغلب با دو حادثه و دو روایت میشناسند. اول حادثه ترور همسرم در سال ۱۳۵۸ که در نجات معجزهوار ایشان صاحب نقش بودم و دوم حوادث تلخ بعد از انتخابات ریاستجمهوری در سال ۱۳۸۸ و صحنه رای دادن در حسینیه جماران که جملاتی از من در رسانهها انتشار یافت و بهانهای برای تخریب همسر و فرزندانم توسط تندروها شد.»
تلاش بی نتیجه همسر احمدی نژاد
همانطور که دربالا به آن اشاره شد همسر محمود احمدینژاد هم بعد از حضور وی در پاستور تلاش کرد تا به نوعی وارد عرصه سیاست شود. وی طی هشت سال دولت نهم و دهم در بسیاری از سفرهای داخلی و خارجی همراه با همسرش حضور داشت و در جریان سفرهای استانی از برخی از موسسات خیریه و بهزیستی نیز بازدید میکرد. او در جریان حملات رژیم صهیونیستی به غزه در سال ۱۳۸۷ نامهای به «سوزان مبارک» همسر حسنی مبارک، دیکتاتور سابق مصر در ارتباط با اهمیت رفع حصر غزه، تلاش در راستای کمک به مردم فلسطین و بازکردن گذرگاه رفح جهت جلوگیری از وقوع یک فاجعه انسانی نوشت؛ نامهای که در سایت ریاست جمهوری در ۲۹ دی ماه منتشر شد.
او نیز مدتی به جمع زنان تصمیمگیرنده در شورای فرهنگی اجتماعی زنان که زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی فعالیت میکند پیوست. همچنین در شانزدهمین اجلاس سران جنبش غیر متعهدها که در تابستان سال ۹۱ در تهران برگزار شد، میزبان همسران برخی از مقامات شرکتکننده در این اجلاس بود. او در تالار آینه وزارت خارجه برای همتایان خود ضیافت ناهار ترتیب داد و به همراهی آنها از نمایشگاه صنایع دستی که در برج میلاد برگزار شده بود بازید کرد و با تعدادی از آنها هم دیدارهای دوجانبه داشت. اما بعد از سال ۹۲ عمر فعالیت سیاسی وی مانند همسرش به پایان رسید و دیگر خبری از او نشد.
اما چالش برای کاندیداهای ریاست جمهور آنجاست که باوجود اینکه ایده حضور همسران در کنار مردان سیاست بسیار مفید و مثبت است اما لزوما تاثیرگذار نخواهد بود چرا کم تجربگی زنان در عصر بازی سیاست ممکن است موجب مشکلات جدی در کمپین انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری شود.