احمد جعفری چمازکتی
تکاپوهای روز گذشته “حسن روحانی” نامزد دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ، نشان داد که او علاوه بر اینکه یک دیپلمات مبرز است، از کارکرد رسانه ای نیز مطلع بوده، به گونه ای که قدرت دارد در این فضا، تهدید را به فرصتی مسلم تبدیل کند.
عملکرد روحانی از گرگان تا ارومیه نشان داد که شخص ایشان، به تنهایی یک “ابررسانه” است.
او زمانی در جمع دلشکستگان خانواده معدنچیان حاضر شد، که از مسوولان استانی تا کشوری، موافق این حضور نبودند.
چه انتظاری هست از زنی که سرپرست خانواده او ، پدر فرزندانش، چند روزی زیر آوار محبوس است و زن ، همه این روزها، با چشمانی اشکبار جلوی معدن نشسته و زمین و زمان برای او تیره و تار است ؟؟ روحانی خوب می دانست که چه استقبالی انتظار او را می کشد، اما رفت.
رفت تا بگوید در مشرب او ، رییس جمهوری هم که باشی ، حتی در حد دشنام شنیدن ، باید آلام دردهای مردم ات باشی.
رفت تا بگوید روحانی برفراز خرابه های پلاسکو عکس تبلیغاتی نگرفت اما حاضر است، سیلی قشر ضعیف جامعه را، برگونه های خود تحمل کند، به امید قدری همدردی، کمی آرامش و شاید حداقل امیدی به آینده.
روحانی در گرگان پرچم اخلاق برافراشت تا بی اخلاقان، بزرگترین فرصت رسانه ای زمان انتخابات را، برای او رقم بزنند.
وقتی ماشین تخریب اردوگاه انتخاباتی رقیب، با انتشار فیلم های حضور روحانی در محل معدن حادثه دیده ، فضای مجازی را برای جستجوی کلمه ” روحانی” مهیا کرد، او در ارومیه تهدید را به یک فرصت بی بدیل تبدیل کرد.
رییس دولت یازدهم در عمل ثابت کرد “پروپاگاندا” را می شناسد، روحانی دیروز از نردبان رقیب بالا رفت تا کلید موفقیت در انتخابات را در قفل بداخلاقان فرو کند.
حسن روحانی ” ابررسانه ای ” است که فنون مذاکره، اقناع ، برجسته سازی و شیوه های نفوذ را می شناسد و برخلاف رقبا ، هدفمند و زمانبندی شده ، پله به پله تا فتح قلوب مخاطبانش به پیش می رود.
