نسرین وزیری
درباره اینکه در سومین مناظره تلویزیونی نامزدهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، چه کسی پیروز شد؛ تحلیلهای مختلفی در انواع و اقسام رسانهها نوشته شده است. تحلیلهایی که برآمده از خاستگاه این رسانههاست و هر یک نامزد مورد حمایت خودشان را پیروز قلمداد میکنند.
چه آنها که از لوله شدن قالیباف توسط روحانی ذوق زده شدهاند، چه آنها که برای اسناد قالیباف علیه روحانی و جهانگیری سوت و کف زدند؛ چه آنها که منتظر بودند یکبار هم شده از سوابق قضایی رئیسی سوال شود، چه آنها که میرسلیم را مرد نجیب و منطقی مناظرهها میدانند و چه آنها که معتقدند هاشمیطبا بی حاشیه و آرام، متینترین دفاع را از دولت داشت.
اما آنچه در مناظره دیروز جایش خالی بود، رعایت اخلاق و نگاه به منافع ملی بود. قطعا مجادلات انتخاباتی منجر به تهییج افکار عمومی و بیدار شدن آرای خاکستری میشود. کما اینکه «بگم بگم»های سال ۸۸ هم موج آفرین شد. اما این بار مجادلات فراتر از آن سال پیش رفت. متاسفانه برخی نامزدهای این دوره در طول تبلیغات خود چنان به نقد گذشته پرداختهاند که نه فقط دولت یازدهم که کل سه دهه گذشته را زیر سوال بردهاند. گویی در تمام این سالها کس دیگری بر مسند امور بوده و این آقایان مسئولیتی نداشتهاند که همچون منتقدین سینمایی فقط نقد میکنند!
بماند که از هر تریبونی با هر تعداد مخاطب، چه نسبتها که برخی حواله دیگران نکردند؛ اما واقعا جای این حرفها در تریبون صداوسیما هم بود؟ آن هم با میلیونها مخاطب؟
کاش آقایان خودشان را جای یکی از همین مخاطبینی که ۹۶ درصدی و بدبخت خطابشان میکنند میگذاشتند. همانها که با دهان باز به قاب جادوی تلویزیون خیره شده و میدیدند که رئیس جمهور و معاون اولشان دروغگو و پررو خطاب میشوند؛ شهردارشان خلاف گو و تولیت آستان هم قاضی نامیده میشود که علما از او گلایه دارند!
هرچقدر هم آتش تهیه دو جناح در توجیه پایگاه اجتماعیشان در سایتها و فضاهای مجازی پر باشد از اسنادی که صحت و سقمش را کمتر کسی میتواند تایید کند؛ اما آنچه مردم عادی دیدند این بود که برخی رجال سیاسی برای کسب رای بیشتر حاضرند متراژ خانه یکدیگر را اعلام کنند یا پروندههای پیشین را رو کنند! این اخلاق مداری بود؟ مستمسک شدن هر بخش از این سخنان در رسانههای خارجی، منطبق با منافع ملی بود؟ درست است که وسط دعوا حلوا خیرات نمیکنند اما کاش یکی مادری میکرد و دامن کودک را رها میکرد!