پژمان گرامی
کابینه دولت دوازدهم این روزها محور مباحثات و گفتگوهای فعالین سیاسی اجتماعی و جامعه و عرصه عمومی کشور است.در میان فعالین سیاسی کشور هم عمدتا جریانات و نحله هایی در این بستر سخنان و مواضعی را اتحاذ می کنند که در سه جریان اصولگرایان،اصلاح طلبان و فعالین مدنی صورت بندی می شوند.
اما این روزها زمزمه هایی مبنی بر معرفی اولین جوان دهه شصتی تاریخ پس از انقلاب به عنوان وزیر فناوری و ارتباطات سهم عمده ای در این عرصه پیدا کرده است.دکتر آذری جهرمی جوان ۳۶ ساله ای که معاون یکی از نزدیک ترین چهره ها به دکتر حسن روحانی ست ،دکتر واعظی وزیر ارتباطات و فناوری که این جوان دهه شصتی را به عنوان معاون خود برگزیده است.او را واجد توانایی های فنی و اخلاقی و اجرایی برای نشستن بر کرسی وزرات می داند.
امری بی سابقه و امید بخش که نوید شکستن انحصار حلقه مدیران ارشد کشور را می دهد.نقد های فراوانی در طول سالهای اخیر به روحانی و کلیت کابینه او صورت گرفته است که تحت عنوان پیر سالاری و به کار گرفتن نیروهای سالخورده برای مسولیت های اجرایی در سطح وزارت سهم عمده و نقش برجسته ای در انتقاد های صورت گرفته را به خود اختصاص داده است.اما این بار دولت این نقد ها را جدی انگاشته است و درصدد جبران و کاستن از سن مدیران ،نیرویی را در نظر گرفته است که عمده ترین نقد به او حضور در مراکز امنیتی و صبغه و سابقه امنیتی اوست.و کمتر توان اجرایی وی مورد نقد بوده است.
آذری جهرمی مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره شرکت ارتباطات زیر ساخت بوده است.مجموعه ای که بیشترین توجه و عمده ترین حساسیت از سوی جامعه و حتی فعالین سیاسی به سبب وظیفه و رسالتی که در حوزه فضای مجازی داشته است متوجه آن بود.در دوران مسولیت او نه سرعت اینترنت کاسته شد و نه فیلترینگ محقق شد و بیشترین مقاومت در مقابل فیلترینگ و تحدید فضای مجازی از سوی این مجموعه صورت گرفت. که علی رغم فشارها و تهدید ها مقاومت سرسختانه او و مجموعه وزارت ارتباطات مانع از فیلترینگ شبکه های مجازی و تحدید آن شد.
گفته می شود او سابقه امنیتی دارد و در وزارت اطلاعات نیز خدمت کرده است.یه نظر می رسد این موضوع را باید در آدرس غلط دادن و ارزیابی ناصحیح و جانبدارانه تحلیل کرد. اتفاقا استراتژیست ترین و زبده ترین نیروهای اجرایی و حتی فکری و سیاسی که این روزها از حامیان دولت محسوب میشوند سابقه فعالیت در نهاد های امنیتی را در کارنامه خود دارند .نمی توان به صرف این ویژگی جامعه و دولت را از نیروهای کارامد محروم ساخت.
شجاعت دولت را باید در باز کردن پای جوانان به دولت ستود ،مطالبه ای که سالیان متمادی ست بر زمین مانده و پاسخ درخوری نیافته بود.و در صورت همراهی و رای اعتماد مجلس شورای اسلامی به وی شاهد ورود نسل سوم انقلاب به مصادر و مناصب اجرایی کشور خواهیم بود
نکته دیگری که عدم سابقه آذری جهرمی در جریان اصلاح طلبی ست .این موضوع هم نمی تواند چندان جدی تلقی شود.در سالهای اخیر نیروها و عناصری که ویژگی هایی همچون آذری جهرمی داشته اند عملکردی قابل دفاع داشته اند .حسن روحانی عضو جامعه روحانیت مبارز یکی از محوری ترین مراجع و گروههای اصولگرا ست،که اینک عملکرد مطلوبی داشته است،متحد اصلاح طلبان است و در مواردی ادبیات و سیاست های او تابعی از گفتمان و ایده های اصلاح طلبانه است . یا علی مطهری که به لحاظ تشکیلاتی و سیاسی به اصولگرایان تعلق داشت و سالها نقد های گزنده و تند او به اصلاح طلبان و سیاست های فرهنگی و اجتماعی انان زبانزد بود ، اینک کسی شکی در اعتقاد و التزام او به ارمانهای اصلاح طلبی همچون عدالت ،مردم سالاری و حاکمیت قانون ندارد اما ایا اکنون می توان منکر تاثیر گذاری و تعیین کننده بودن مطهری در راستای حمایت از سیاست های دولت و مطالبات اصلاح طلبان شد و او را غیر اصلاح طلب خواند و الهه راستگو را که اتفاقا عضو حزبی با تم اصلاح طلبانه است را اصلاح طلب خواند ؟
معیار ما عملکرد و اقدام است نه صرفا سابقه همنشینی با اصلاح طلبان که البته تعریض نیست بلکه تفکیک و تمییز کنش و سخن صرف است .این رویش ها و ظهور چهره های سیاسی که سابقه اصلاح طلبانه ندارند نشان روشنی از تنومندی و قدرت گفتمان اصلاح طلبانه است که در آن منافع ملی و مصلحت عمومی نقش و جایگاه رفیعی دارد ،معیار و متر بر اساس کارامدی ست که ارتقا آن هم ثبات سیاسی به دنبال دارد و هم می تواند بستر همواری برای توسعه ترسیم کند.هر اندازه کارامدی ارتقا پیدا کند مشروعیت و مقبولیت حاکمیتی تقویت خواهد شد.
مقام معظم رهبری هم در سخنان اخیر شان با تاکید بر فراهم اوردن زندگی ارام برای ایرانیان راهبرد قابل توجهی را توصیه کردند.راهبردی که از درون آن و با بهره گیری از منطق درونی آن هم می توان اصلاح طلب بود و هم انقلابی ،هم بر اصلاح تاکید داشت و هم از انحصار پرهیز کرد .
*فعال سیاسی اصلاحطلب