تارنمای اندیشکده نشنال اینترست درگزارشی تحت عنوان «قمار بزرگ عربستان» نوشت: نیروهای عربستان سعودی به رغم تجهیز نظامی مدرن از سوی آمریکا، به احتمال زیاد قادر نخواهند بود با ارتش مستحکم ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مقابله کنند.
تارنمای اندیشکده نشنال اینترست درگزارشی تحت عنوان «قمار بزرگ عربستان» نوشت: نیروهای عربستان سعودی به رغم تجهیز نظامی مدرن از سوی آمریکا، به احتمال زیاد قادر نخواهند بود با ارتش مستحکم ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مقابله کنند.
به گزارش یوپنا به نقل از ایرنا، «محمد ایوب» استاد روابط بین الملل دانشگاه میشیگان و از اعضای اندیشکده «گلوبال پالیسی» می نویسد: ریاض به گونه ای مداوم سعی در اغوای دونالد ترامپ (رئیس جمهوری آمریکا) برای رویارویی نظامی با ایران را دارد و همانطور که یکی از تحلیلگران آمریکایی به تازگی اشاره کرده است، «عربستان می خواهد حتی به قیمت کشته شدن آخرین سرباز آمریکایی با تهران بجنگد».
وی در بخش دیگری می افزاید: علیرغم اینکه ذخایر نفت عربستان سعودی حدود یک پنجم ذخایر جهان را تشکیل می دهند اما تلاش های اخیر ریاض برای نفوذ در منطقه به شکست انجامیده است. از جمله این تلاش ها؛ پشتیبانی از مخالفان سنی مذهب سوری بود … همچنین تلاش عربستان سعودی برای قرنطینه و منزوی کردن قطر (در جهان عرب) نه تنها شکست خورده، بلکه دوحه را به سمت ایران سوق داده است. از همه این موارد گذشته، راه اندازی جنگ یمن برای به زانو در آوردن حوثی ها (جنبش انصارالله) خود شکستی بزرگ دیگری برای عربستان به شمار می آید.
در ادامه یادداشت آمده است: تلاش عربستان سعودی برای تحکیم ایدئولوژی وهابی، در واقع، نتیجه معکوس داده و پادشاهی سعودی را در معرض خطر بیشتری قرار داده است. زیرا شاخه های انشعابی افراطی و خطرناک وهابیت همچون داعش، به دشمنان خطرناک ریاض تبدیل شده اند. عربستان سعودی ممکن است بتواند در کوتاه مدت حمایت برخی گروه ها و کشورها را داشته باشد، اما اثر بخشی ناچیز عربستان نخواهد توانست آن را به قدرت بلامنازع منطقه (خاورمیانه) تبدیل کند. از سوی دیگر، ایران می تواند با داشتن سیاست خارجی موفق و با وجود اعمال تحریم های شدید اقتصادی، به اهداف منطقهای خود دست یابد.
نویسنده می افزاید: موفقیت اتحاد ایران و حزب الله بر این واقعیت متکی است که تهران هیچ تلاشی برای تسلط بر تمام تصمیم های حزب الله ندارد و این جنبش خود یک بازیگر مستقل لبنان است که به دلیل داشتن ایدئولوژی های یکسان با ایران، در خطی موازی همکاری می کند. در نتیجه، سطح اعتماد موجود بین حزب الله و ایران، به طور کیفی در مقایسه با ریاض و حامیان منطقه ای آن بسیار متفاوت است و دومی نه بر مبنای همگرایی اهداف و پذیرش استقلال و خودمختاری متحدان توسط ریاض، بلکه در مسیری یک طرفه و در ازای حمایت مالی و اطاعت محض از ریاض قرار دارد.
در ادامه یادداشت آمده است: مهم ترین کشور غیر عربی و اهل سنت، یعنی ترکیه نیز در حال حاضر در مقایسه با پیش از بحران قطر، به ایران نزدیک تر شده است. به نظر می رسد عمان هم که در حال حاضر روابط خوبی با تهران دارد و دارای جمعیت ۳۰ تا ۴۰ درصدی شیعه است، به همراه کویت، کشور بعدی برای خارج شدن از مدار عربستان سعودی باشد. حملات لفظی اخیر شاهزاده محمد بن سلمان و سخنان تند و تحریک آمیز وی در مقابل تهران، می تواند روند رویارویی ایران و عربستان را با سرعت بیشتری به پیش ببرد.
نویسنده ادامه می دهد: آخرین حرکت عربستان سعودی برای رویارویی با ایران، دوستی با اسرائیل (رژیم صهیونیستی) است که خود شکستی دیگر برای ریاض محسوب می شود، چرا که عربستان از سوی دیگر همواره ادعای رهبری جهان اسلام و عرب را داشته است. حال اگر شاهزاده محمد بن سلمان، لفاظی های تند خود را ادامه دهد، شکستی دیگر برای عربستان رقم خواهد زد و خاورمیانه را در آتشی بزرگتر فرو خواهد برد. در این صورت ممکن است نبرد کربلای دوم بین نیروهای یزید و حسین بن علی (ع) رخ دهد، هر چند احتمال دارد این بار پایان متفاوتی داشته باشد.
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: در سال ۶۸۰ میلادی، کمتر از پنجاه سال پس از وفات پیامبر اسلام(ص)، ارتشی با بیش از سی هزار مرد جنگجو تحت خلافت یزید سی و سه ساله، به جنگ حسین بن علی (ع) نوه پیامبر و ۷۲ تن از یارانش که مشروعیت حکومت موروثی «امویان» به چالش کشیده بود، رفتند. در نتیجه این نبرد که در کناره رود فرات در شهر کربلای عراق امروزی رخ داد، حسین بن علی (ع) و تمامی همراهانش کشته شدند. این رویداد در نخستین سال های تاریخ اسلام رخ داد و منجر به تثبیت هویت سیاسی شیعیان علوی، اولین امام شیعیان شد.
نویسنده می افزاید: وارث فعلی خلیفه «یزید بن معاویه»، «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی است که او نیز سی و سه ساله است و به نظر می رسد در حال حاضر مبارزه برای پایان دادن به حضور شیعیان در خاورمیانه را همانند یزید در سال ۶۸۰ میلادی، در برنامه کار خود دارد. «محمد بن سلمان» با توجه به تعادل قدرت در منطقه، به ویژه بین عربستان سعودی و قدرت پیشرو ایران شیعه، حزب الله لبنان را به عنوان اولین هدف خود انتخاب کرده است و قصد دارد با تکرار داستان کربلا و نابود کردن حزب الله که در مقایسه با ارتش عربستان، یک نیروی نظامی کوچک بشمار می آید، همان کاری را که یزید با حسین (ع) و یارانش کرد، با حزب الله کند. حصر خانگی «سعد حریری» نخست وزیر لبنان در ریاض، شلیک نخستین تیر برای آغاز این نبرد بود.
در ادامه یادداشت آمده است: از دیدگاه سعودی ها، گناه بزرگ حریری این بود که در حالی که از پشتیبانی عربستان استفاده می کند، حزب الله را به عنوان بخشی از دولت وحدت ملی لبنان پذیرفته است. در صورتی که حریری این سیاست را در قبال حزب الله در پیش نمی گرفت … این امر می توانست پشتیبانی شیعه های لبنان را که کمتر از نصف جمعیت کشور را تشکیل می دهند، از دولت از بین ببرد.
نویسنده ادامه می دهد: هدف واقعی محمد بن سلمان این است که ایران را عقب براند و برتری سعودی را در خلیج فارس اثبات کند. همانطور که یزید امتناع حسین بن علی (ع) از خلافت اموی را چالشی برای حکومت خود می دانست، وهابیت سعودی امروزه معتقد است که مشروعیت مذهبیاش تا زمانی که ایران، کشور پیشرو شیعه باشد و برنامه های خود را به عنوان الگوی حکومت اسلامی، پیاده کند، در معرض خطر قرار دارد.
به گزارش ایرنا؛ نشنال اینترست در سال ۱۹۸۵ کار خود را با تمرکز بر سیاست خارجی آغاز کرده و در طول چند دهه فعالیت خود با متفکران و دولتمردانی همچون «هنری کیسینجر» ارتباط داشته است. گرچه سیاست های بین المللی در چند دهه گذشته بطور قابل توجهی تغییر کرده، اما اساسنامه این اندیشکده در سومین دهه فعالیت آن همچنان بدون تغییر باقی مانده و این نهاد تمرکز خود را بر روی سیاست خارجی در راستای منافع ملی آمریکا قرار داده است.