به گزارش خبرگزاری یوپنا روزنامه شرق در گفت وگو با بهروز نعمتی عضو هیات رئیسه مجلس در باره موضوعات مختلفی مصاحبه کرده است.

به گزارش خبرگزاری یوپنا روزنامه شرق در گفت وگو با بهروز نعمتی عضو هیات رئیسه مجلس در باره موضوعات مختلفی مصاحبه کرده است.

 بخشهایی از مصاحبه را می خوانید:

گفت‌وگو كرده بوديد كه اگر ما نبوديم، ليست اميدي وجود نداشت. اگر ليست اميد يا پايه رأي اميدي‌ها و در رأس آن تكرار نبود هم شما { به‌عنوان نماينده مجلس} وجود نداشتيد. آيا قبول داريد؟

  من به‌عنوان بهروز نعمتي يك قدم برنداشتم كه در ليست باشم.
‌يعني شما اصلا نمي‌خواستيد و آمدند از شما دعوت کردند؟
آقاي واعظي به‌عنوان متولي موضوع از من خواسته بودند.
‌با آقاي واعظي چطور آشنا شديد؟
در مجلس نهم با هم بوديم. ايشان وزير بودند. ايشان مدير سياسي حزب اعتدال و توسعه است.
‌اما حزب اعتدال و توسعه نسبت به اصولگرايان و اصلاح‌طلبان – تا قبل از آقاي روحاني – حزبي كم‌رونق بود؛ در مقايسه با ديگر احزاب اصلاح‌طلب آن زمان مي‌گويم.
بله؛ بالاخره از ما دعوت شد و قرار بر اين بود ليست ١٠-١٠-١٠ باشد. ١٠ اصلاح‌طلب، ١٠ مجموعه اصولگرايان معتدل و ١٠ صداي ملت.
‌بالاخره نام شما در ليست اميد بوده.
گفتم که ائتلاف اميد.
‌براي اينکه اسمتان در لیست اميد بيايد، هيچ ميثاق‌نامه‌اي در کار نبود؟
اصلا بحثي از تعهد و امضا نبود. حتي زماني كه در دفتر دوستان بودم، گفتم من امضا نمي‌كنم. به آقاي واعظي گفتم اصلا تفاهم ما اين نبود و من امضا نمي‌کنم. والا تا روزي كه ليست بيرون آمد، فقط يك جلسه با دوستان مشترک در ليست اميد داشتيم.

‌آقاي لاريجاني برنامه‌اي براي رياست‌جمهوري دارند؟
فرقي نمي‌كند. يك عده تصور مي‌كنند تمام تفكر ما براي رياست‌جمهوري آينده آقاي لاريجاني است؛ اما اين‌طور نيست.
‌اما گويا همه تلاش‌ها به اين سمت است.
ايشان ممكن است به‌عنوان گزينه بيايد؛ اما چندباری كه با ايشان صحبت كرديم، يك كلمه از ايشان نشنيده‌ايم.
‌بالاخره آقاي لاريجاني براي انتخابات آينده رياست‌جمهوري برنامه‌اي دارد يا ندارد؟
به گذشته و سبقه آقاي لاريجاني کاري ندارم، درباره شرايط كنوني صحبت مي‌كنم. آقاي لاريجاني هم مي‌تواند در دوره‌اي مطالبات اصلاح‌طلب‌ها را نمايندگي كند.
‌چطور به آقاي لاريجاني نزديك شديد؟
از قديم شناختي از هم داشتيم. از قبل از مجلس نهم يكديگر را مي‌شناختيم. هيچ‌گاه اين‌طور نبود كه اصولگراي تندرو باشم. در مجلس نهم بحث رياست دكتر لاريجاني و حداد بود. ديدم تفكر دکتر لاريجاني را بيشتر مي‌پسندم. بنابراين با آقاي لاريجاني هماهنگ كرديم و به‌عنوان نماينده دور اولي، بيش از صد نفر از نمايندگان را به منزلمان در تهران دعوت كرديم. يكي، دو نفر از دوستان كه دوست من بودند، راضي نبودند در جلسه باشند؛ اما بالاخره حضور يافتند و به خاطر من به آقاي لاريجاني رأي دادند. اين رابطه از قبل بود و ادامه داشت. آقاي لاريجاني معناي واقعي اعتدال را دارد. با گذشته ايشان كاري ندارم.
‌منظورتان لاريجاني دهه ٩٠ است؟
لاريجاني از ٩٠ به بعد فردي معتدل است. كسي كه واقعا دلسوز مملكت است و دوست دارد با همه تفكرها كار كند. شايد يكي از دلايلي كه ايشان را با مهر و لنگه‌كفش زده‌اند، به همين خاطر بوده است.
 ‌ پس ماجراي برنامه هويت در دوره رياست صداوسيما و حالا چرخش‌هاي بعدي چه بود؟
بالاخره تجربه خيلي مهم است. ايشان تجربيات خوبي را كسب كردند و شايد يكي از نقاط ضعف كشور اين باشد كه نمي‌توانيم ازهمه توانمندي‌ها استفاده كنيم. ايشان به اين نتيجه رسيده كه بايد از پتانسيل‌هاي مختلف كشور استفاده كند.

‌شما اصلاح‌طلب هستيد يا اصولگرا؟
من اصولگراي معتدل هستم.
‌گاهي گفته مي‌شود اصولگراهايي كه خودشان را ميانه معرفی مي‌كنند، شكل چندنبشي پيدا مي‌كنند و مي‌توانند به هر سمتي بچرخند.
اينها حرف‌هايي است كه شما در توييت‌ها و سايت‌هايتان مي‌گوييد. من بر يك‌سري اصول اعتقاد راسخ دارم؛ اينكه كشور نيازمند استفاده از همه تفكرات است.
‌اما قبول داريد اعتدالي‌بودن هم با چندنبش‌بودن فرق دارد؟
هرگز به‌دنبال دو نبش و سه‌نبش نبوديم و نيستيم. هيچ‌وقت هم دنبال تحميل خودمان به كسي نبوده‌ايم. بنابراين در اين زمينه اعتقاد جدي داريم كه اگر دست‌به‌دست هم دهيم، قطعا موفق خواهيم بود. هرگاه به اين سمت رفتيم كه يك مجموعه، كشور را اداره كند، حتما با شكست مواجه شديم. آقاي احمدي‌نژاد همه طيف اصلاح‌طلب‌ها را كنار گذاشت و نتيجه‌اش خسراني بود كه عايد كشور شد. قبل از آن هم آقاي خاتمي در دولتش اصولگراها را داشت، اما باز هم همين است. همه مصيبت‌هاي ما از جايي شروع شده كه فقط و فقط دنبال يك تفكر هستيم. اشكالي ندارد كه تفكرهاي گوناگون وجود داشته باشد، اما اينكه بگوييم من خوبم و اصولگراها بد هستند، درست نيست.
‌بحث خوب‌بودن من و بدبودن ديگري نيست. مثلا براي آقاي مطهري كه شايد از خيلي از اصولگراها، اصولگراتر باشند، اين تعبير استفاده نمي‌شود چون ايشان در حركت‌هايش خيلي محكم هستند.
چون در فراكسيون اميد آمدند.
‌شما چرا نيامديد؟
نمي‌توانم برخلاف تفكرم حركت كنم.
‌اصلاح‌طلبي برخلاف تفكر شماست؟
روز اول به آقاي عارف گفتم فراكسيوني تشكيل دهيم كه ٢٤٠ نفري باشد، اما نشد.
‌شما در هيئت‌رئيسه سال دوم نتوانستيد با دوستان به ائتلاف برسيد كه همه نمايندگان فهرست اميد آمدند و گفتند بر يك‌سري اسامي توافق كرده بوديم و فراكسيون مستقلين داستان ديگري درست كردند.
والله چنين چيزي نبود.

‌گفته مي‌شود شما هيئت‌مديره يك‌سري شركت‌هاي زيرمجموعه وزارت كار در دوره آقاي احمدي‌نژاد و دوره‌اي از آقاي روحاني بوديد؛ درست است؟
هرگز در وزارت كار و شستا نبودم.
‌زماني كه نماينده بوديد، هيچ كاري به‌صورت موازي انجام نداديد؟
در زمان نمايندگي‌ام عضو هيچ هيئت‌مديره و مؤسسه‌اي نبودم. در فدراسيون كشتي هستم و نه جاي ديگري.
‌بحث ديگری كه مطرح مي‌شود، ماجراي برادرتان است. در زمان رأي اعتمادها، شما در صحن جنب‌و‌جوش زيادي براي رأي‌آوردن آقاي جهرمي داشتيد كه انكار‌شدنی نيست.
به آقاي جهرمي معتقد هستم.
‌خيلي‌ها هم نقد دارند. برادر شما معاون وزير شدند که باعث مي‌شود در افكار عمومي ماجراي ژن خوب مطرح شود. چه صحبتي در اين مورد داريد؟ نوابغ زيادي در ايران داريم كه به جايي نمي‌رسند؛ چطور برادر شمايي كه براي رأي‌آوري آقاي جهرمي خيلي تلاش كرديد، معاون همان وزير شدند؟
با اينكه برادرم مديرعامل پست شود، صددرصد مخالف بودم.
‌آقاي لاهوتي هم گفتند نمي‌خواستم پسرم شهردار شود؛ ولي شد.
من مستنداتم را نشان دادم كه مخالف بوده و هستم.
‌به برادر شما اصرار كردند؟
بيشترين تجربه را در هيئت‌مديره پست، برادر من دارد. ايشان قائم‌مقام آن مجموعه هم بوده و اين‌طور نبوده كه يكباره مديرعامل شود. پس ژن خوب هم مطرح نيست.

‌براي اينكه برادرتان معاون وزير شود، هيچ لابي‌اي نكرده‌ايد؟
براي هيچ‌كدام از برادرهايم لابي نكرده‌ام.
‌پس چطور شما را به‌عنوان چهره لابي‌گر در مجلس مي‌شناسند؟
اين برداشت شماهاست.
‌اما در صحن خيلي جنب‌وجوش داريد و انرژي زيادي داريد. روز قبل از رأي اعتماد با نمايندگان خوزستان گعده‌اي كرده بوديد و در اينستاگرام هم پست گذاشته بوديد. حالا به‌هر‌حال از برادرتان نخواستيد كه اين پست را قبول نكند؟
گفتم حسين جان حتما قبول نکن. ايشان گفتند من سرباز هستم، هر جا به من بگويند، مي‌روم. برادر من ژن خوب نيست. پدر من كشاورز است و مادرم خانه‌دار است.
‌اما برادرشان نماينده مجلس است.
حداقل سه سال قبل از اينكه بهروز نعمتي نماينده مجلس باشد، حسين نعمتي هيئت‌مديره پست بوده. ايشان ١١ سال سابقه مدیریت در آن مجموعه دارد. خواهش مي‌كنم از دوستانتان پرس‌و‌جو كنيد كه اين آقايي كه گفته مي‌شود يك‌شبه معاون وزير شد، توانمندي دارد يا نه.

 خب، برادر شما چرا بايد معاون وزير شود؛ آن هم با کارشناسي ارشد پدافند غيرعامل.
حسين نعمتي اگر اخوي من نبود، واقعا جايگاه بالاتري داشت.
‌ بالاتر از اين يعني وزير مي‌شدند؟
توانمندي‌اش بسيار بالاتر است.
‌شما جلوي اين كار را گرفته‌ايد؟
هميشه خودم و اسمم مانع رشد ايشان شده است.
‌روايت غريبي است.
اصلا غريب نيست. آقاي كرباسيان وزير اقتصاد است و آقاي مهدي كرباسيان هم معاون وزيرند. جايگاه يکديگر را اشغال نكرده‌اند. هر دويشان افراد توانمندي هستند.

‌روز رأي‌گيري آقاي جهرمي شما ازجمله نمايندگاني بوديد که در لابي براي ايشان سنگ‌تمام گذاشتيد. اين‌طور روايت شده كه رأي چند نفر را به‌زور برگردانديد. واقعا چقدر به آقاي جهرمي اعتقاد داريد که اين ميزان براي ايشان لابي مي‌کنيد؟
ايشان را مديري توانمند مي‌دانم.
‌ اينكه جواني در اين سن به سمت وزارت برسد خوب است، اما نقدهايي به پيشينه ايشان بود.
اينكه كسي در وزارت اطلاعات بوده يعني پيشينه‌اش خوب نيست؟ مورد ديگر اينكه محال ممكن است كسي بتواند از نماينده‌اي يك رأي را به‌زور بگيرد.
‌اما وقتي گفت‌وگو كنيد تحت تأثير قرار مي‌گيرند.
بله گفت‌وگو حتما انجام مي‌شود.
‌آن روز با گفت‌وگو توانستيد رأي چند نفر را جلب كنيد؟
نمي‌دانم چند نفر اما گفت‌وگو حتما اثرگذار است اما اينكه بخواهيم به‌زور رأي كسي را برگردانيم اين‌طور نيست.
‌اسم همين كار لابي نيست؟
لابي به معناي بد نه.
‌هرچه كه شما نامش را مي‌گذاريد.
من مي‌گويم گفت‌وگو، مذاكره كه مثبت است.
‌آقاي بيطرف هم خيلي مؤثر بود؟
ايشان نمي‌خواست وزير شود.
‌شما در جلسه دفتر آقاي تاجگردون بوديد؟
بله.
‌چه اتفاقي افتاد؟
از آقاي بيطرف در آن جلسه دعوت شد و بنا بود به ايشان کمک کنيم. آقاي بيطرف چند موضوع را مطرح كردند؛ اول اينكه مي‌گفت از من خواسته‌اند و من بايد با همسرم و دكترم مشورت كنم. من به ايشان گفتم اگر مي‌خواهيد رأي بياوريد با نمايندگان صحبت كنيد. بالاخره بحث آب در خوزستان و كهگيلويه‌وبويراحمد و چهارمحال و بختياري وجود داشت و همه اينها دست‌به‌دست هم داد و اينكه آقاي بيطرف نيامده بود وزير شود. در آن جلسه گفتم اگر با اين تفكر مي‌خواهيد وزير شويد حتما رأي نمي‌آوريد.
‌براي آقاي بيطرف سعي نكرديد رأي جمع كنيد؟
گفتم حاضرم آقاي بيطرف به استاديوم آزادي بيايد، همه چراغ‌ها را هم روشن كنيم و در حضور همه با هم مناظره كنيم كه بگويم من چه خدمتي به آقاي بيطرف كرد