بررسی ترازنامه مالی باشگاه پرسپولیس طی سالهای ۹۴ و ۹۵ نشان میدهد حدود ۶۱ میلیارد از داراییهای ثابت مشهود این باشگاه به یکباره ناپدید شده و در هیچ سند مالی قابل ردیابی نیست.
بررسی ترازنامه مالی باشگاه پرسپولیس طی سالهای ۹۴ و ۹۵ نشان میدهد حدود ۶۱ میلیارد از داراییهای ثابت مشهود این باشگاه به یکباره ناپدید شده و در هیچ سند مالی قابل ردیابی نیست.
به گزارش یوپنا به نقل از ایسنا، باشگاه پرسپولیس سالها و سالهاست که به عنوان یک شرکت زیانده در جامعه اقتصادی ایران شناخته میشود. اگر ترازنامه مالی این باشگاه در سال ۸۴ را مطالعه کنید متوجه میشوید که سرمایه در گردش (دارایی جاری منهای بدهی جاری در یک سال) این شرکت دولتی در این سال منفی ۳ میلیارد و ۶۰۶ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان بوده است. جالب است بدانید طی سالهای اخیر این وضعیت حتی بدتر شده به طوری که وقتی تراز مالی باشگاه پرسپولیس را در سال ۹۵ مشاهده میکنید میبینید سرمایه در گردش پرسپولیس در این سال به منفی ۱۳۱ میلیارد و ۹۵۱ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان رسیده است.
این در حالی است که طبق قانون بازرگانی، شرکتهایی سودده هستند و میتوانند به حیات خود ادامه بدهند که سرمایه در گردش آنها همیشه مثبت باشد. البته در این بین نسبت سرمایه در گردش شرکتها همیشه باید دو برابر بدهی آنها باشد. یعنی اگر باشگاهی سرمایه در گردشش دو برابر بدهیهایش بود، میتوان آن باشگاه را یک باشگاه سودده و مناسب قلمداد کرد، این در حالی است که طی سالهای اخیر نسبت سرمایه در گردش باشگاه پرسپولیس نه تنها دو برابر نبوده بلکه همیشه منفی بوده است.
البته بررسی گزارش مالی باشگاه پرسپولیس نشان میدهد این باشگاه طی سالهای ۹۵-۹۴، ۷۴ میلیارد و ۱۳۱ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان نیز بدهی مالیاتی دارد. بررسی حسابهای باشگاه پرسپولیس زیانده بودن این باشگاه را به طور کامل اثبات میکند اما ما در این گزارش قصد نداریم بیش از پیش به این مسئله بپردازیم اما در اسناد مالی باشگاه پرسپولیس نکته بسیار مهمی وجود دارد که سوالهای زیادی را در ذهن ایجاد میکند.
طبق این اسناد داراییهای ثابت مشهود (املاک و داراییهای قابل مشاهدهای است که به صورت بلندمدت در اختیار آن مجموعه قرار میگیرد) در سال ۹۴، ۶۱ میلیارد و ۵۸۳ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان بوده است که این مبلغ با کاهش بسیار چشمگیری در سال ۹۴ به ۵۰۲ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان رسیده است. اینکه در فاصله یک سال مبلغ ۶۱ میلیارد و ۶۳ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان از داراییهای ثابت مشهود باشگاه به یکباره کسر میگردد، نکته جالب و حائز اهمیت این سند است.
در این میان سوالی که مطرح میشود این است که به راستی چرا باید مبلغی به این اندازه از داراییهای ثابت باشگاه کاسته شود؟ آیا مدیران وقت دست به فروش اموال و داراییهای باشگاها زدهاند؟ اگر این اتفاق رخ داده پس چرا بدهیهای باشگاه را پرداخت نکردهاند و این پول دقیقا در کجا هزینه شده است؟ اگر هم اموالی به فروش نرسیده، پس چرا به یکباره حدود ۶۱ میلیارد تومان از داراییهای ثابت باشگاه کسر شده است؟
وقتی به قسمت بدهیهای انباشته که در این جدول با عنوان جمع بدهیها آورده شده، میرسیم متوجه میشویم کل بدهیهای باشگاه پرسپولیس در سال ۹۴، ۱۲۹ میلیارد و ۱۴۰ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان بوده که این مبلغ در سال ۹۵ به ۱۴۲ میلیارد و ۷۲۹ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان رسیده است.
به راستی باشگاهی که به یکباره و در فاصله یک سال ۶۱ میلیارد تومان از داراییهای ثابتش کسر میشود و چرا به جای اینکه شاهد کم شدن بدهی باشیم، شاهد افزایش مبلغ ۱۳ میلیارد و ۵۸۸ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان باشیم. اگر از محل داراییهای ثابت باشگاه بدهیهایی که باید پرداخت شود، پرداخت نشده این پول در کجا هزینه شده است.
مطابق اسنادی که خبرنگار ایسنا به آنها دست یافته، گزارش ترازنامه مالی – گزارش ذیل – که توسط حسابداران تحت مدیریت علی اکبر طاهری تهیه شده با گزارشی که توسط حسابرسان رسمی موسسه حسابرسی شاخص اندیشان برای راستیآزمایی امور مالی باشگاه در مدت مشابه انجام شده متفاوت و اختلافهای فاحشی در کسورات و تزارهای منفی و هزینهها دارد.
تمام اعداد و ارقام موجود در گزارش شرکت حسابرس با گزارش تهیه شده توسط باشگاه مغایرت دارد که این مسئله سوالهای بیشماری را در ذهن ایجاد میکند.
سوال این است، آیا برای نهادهای نظارتی و سازمان بازرسی چنین اختلاف آمارهای مالی اهمیت دارد؟ آیا این نهادها به موضوع مالی باشگاه پرسپولیس ورود کردهاند یا خواهند کرد؟
چرا هیچ مقام قضایی دلش برای بیتالمال و پولهای هدر رفته و سرمایههای تلف شده در باشگاههای دولتی مانند استقلال و پرسپولیس نمیسوزد و پیگیر ماجرا نیست؟
چرا هیج فردی تاکنون برای سوء مدیریت مالی در این باشگاهها و کلا مجموعه فدراسیون و فوتبال ایران بازداشت و زندانی نشده است؟
آیا این اعداد و ارقام فقط برای انتشار خبرگزاریها و خنده مخاطبان و ناظران است؟
براستی چه کسی مسوول این سوء مدیریتهاست؟
چرا هیچ گوش شنوایی نیست؟!