برخی اصولگرایان بر این باورند که باید در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده با نامزد جدید وارد میدان رقابت شوند. حالا سوال این است که اگر به واقع اصولگرایان چنین قصد و نیتی دارند، این فرد چه کسی است.

به گزارش یوپنا نامه‌نیوز نوشت: برخی اصولگرایان بر این باورند که باید در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده با نامزد جدید وارد میدان رقابت شوند. حالا سوال این است که اگر به واقع اصولگرایان چنین قصد و نیتی دارند، این فرد چه کسی است.

امیر محبیان، از چهره های اصولگرا می گوید: از حالا صحبت کردن برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ بسیار دشوار است. معادلات فضای سیاسی ما لحظه به لحظه در حال پیچیده تر شدن است و به نظر می رسد، اضلاع رقابت، از دو ضلع همیشگی که اصولگرا و اصلاح طلب بوده، خارج شده و اضلاع دیگری به آن افزوده شده است و این امر معادلات را چندمجهولی می کند؛ بنابراین قضاوت پیشاپیش ممکن نیست.

وی ادامه می دهد: اما در خصوص اینکه آیا چهره ای در میان اصولگرایان وجود دارد که بر روی او مانور نداده باشند و در هنگام انتخابات او را مطرح کنند، باید بگویم که اگر کسی را هم می خواهند مطرح کنند باید از همین اکنون کار برای معرفی وی شروع شود. افکار عمومی به طور ناگهانی نمی توانند با چهره های جدید مواجه شوند و بایستی در روندی صعودی شاهد شناخته شدن او و در معرض افکار عمومی قرار گرفتن، باشد. لذا همچین مری، امکان دارد و افرادی وجود دارند که بتوانند همچین نقشی را ایفا کنند؛ اما این که چه کسی می تواند چنین نقشی را بازی کند و او دقیقا کیست؛ الآن بهتر است بحثی صورت نگیرد چون پتانسیل ها و ظرفیت های مختلفی هست و باید دید افرادی که می توانند در این جایگاه قرار گیرند، همه شرایط را دارند و نقطه تقاطع همه ظفیت ها و امکانات هست یا خیر.

انتخاب جمنا ناموفق بود، اول باید افراد پشت پرده کنار بروند

بیژن نوباوه ، دیگر چهره اصولگرا می گوید: «در دور قبلی انتخابات، کسانی که مطرح می شدند و افرادی به صحنه آمدند که خودشان در پشت صحنه ساز و کارها را تهیه می کردند؛ آنها بایستی از صحنه خارج شوند. یعنی زمانی اصولگرایان می توانند موفق شوند که چهره های قدیمی که در پشت صحنه هدایت می کردند و غلط هم این کار را نجام می دادند، باید از صحنه خارج شوند و به جای آنها چهره های جوان تر، مقبول تر و کاریزماتیک تر و افرادی که امتحان خودشان را پس داده اند و دارای تجربه هستند به صحنه بیایند. این موضوع را می توانیم به عنوان چشم انداز آینده فرض کنیم.»نوباوه اضافه کرده است:« حالا اینکه با فردی خاص یا آقای الف و ب می آیند، نظری ندارم و درواقع فکری هم درباره اش نکرده ام. ولی مطمئن هستم کشور بایستی از این بحث اصولگرایی و اصلاح طلبی خارج شود و افراد کاریزماتیکی که بتوانند به کشور کمک کنند، بیایند. اگر کشور و نظام به این سمت حرکت نماید، به نظرم موفقیت بیشتری برای کشور در پی خواهد داشت؛ فرقی هم نمی کند که متعلق به کدام جناح باشد. انتخابات را داریم میبینیم، معتقدم به این شکل کشور نمی تواند پیشرفت کند. یک عده افراد ضعیف با شعار های پوشالی به نتیجه نمی رسند.»

نوباوه تاکید کرد :«جمنا کارآمدی خودش را نتوانسته به اثبات برساند؛ علی الخصوص کسانی که پشت این جریان هستند. آنها نمی توانند کارآمدی خودشان را اثبات کنند. انتخاب خوبی نداشتند و نحوه عملکردشان نتوانست اجماعی را پدید آورد، چراکه بسیاری از اصولگرایان و متدینین آنها را قبول ندارند. اساساً باید همانطور که رهبری معظم فرمودند باید یک نگاه انقلابی حاکم باشد. باید جامعه به این سمت برود که یک اجماع فکری و عقیدتی بر اساس کاریزمای افراد پدید آید. فردی باید انتخاب شود که مرضی الطرفین باشد و اگر در همان بازی های سال های ۹۲ و ۹۶ ادامه پیدا کند، نتیجه اش می شود همین دولت فعلی. چقدر می توانیم بگویم موفق بوده است؟»

مطرح کردن اسامی ، گزینه سوزی است

حجت السلام علیرضا سلیمی – دبیر دوم کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هم گفت:« چه آقای خاتمی، چه آقای احمدی نژاد و چه آقای روحانی تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری، هیچکس تصور نمی کرد پیروز انتخاب شوند و بر سر زبان ها نبودند. حتی پس از ثبت نام و کاندیدا شدن هم کسی فکر نمی کرد رأی بیاورند ولی شاهد بودیم که هر سه رأی آوردند. بنابراین از الآن نمی توان پیش بینی کرد که نتیجه انتخابات ریاست سال ۱۴۰۰ چه خواهد شد. دلیل دوم هم اینکه سرعت فعل و انفعالات در سپهر سیاسی کشورمان خیلی بالاست. تنها چندماهی از انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم گذشته، و می بینیم که موج «من پشیمان» راه افتاده است. این سرعت بالای اتفاقات را نشان می دهد. این موج پشیمانی هم جدی است و به نظرم اگر امروز انتخابات برگزار شود، یقین دارم نتیجه اردیبهشت ماه، تکرار نخواهد شد. پس با توجه به سابقه رأی آوردن روسای جمهوری سابق و سرعت رخدادهای سیاسی در کشور، واقعاً از الآن برای انتخابات ۱۴۰۰ نمی توان پیش بینی کرد.»

وی افزود:« اگرچه دارای تفکرات انقلابی هستم ولی وابستگی حزبی ندارم که بخواهم در چارچوب حزب فکر کنم. به هر حال گمانه زنی در مورد چهره های احتمالی کاندیداتوری ریاست جمهوری را زود می دانم. چرا که اگر اسامی مطرح شوند، خواهند سوخت و چه بسا، فرصت سوزی صورت بگیرد.»

فتاح و نیکزاد گزینه های مناسبی هستند

جبار کوچکی‌نژاد ، نایب رئیس دوم کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی می گوید : معتقدم در معادلات آینده باید به رفتار رقیب نگاه کنیم و از آن تحلیل درستی را به دست آوریم و از سوی دیگر رفتار اصولگرایان با خودشان هم باید هماهنگ باشد. آنچه که مشکل ماست، عدم وحدت اصولگرایان است و در انتخابات گذشته، وحدتی بین جریان های مختلف اصولگرایی نبود؛ جبهه پایداری به یک سمت می رفت، حزب مؤتلفه یا جبهه متحد اصولگرایان هر کدام به یک سمتی می رفتند و اگر اختلافات به همین شکل ادامه داشته باشد، کار سخت خواهد شد.

این نماینده مجلس ادامه می دهد:چهرهایی که در گذشته آمده اند، مثل آقای لاریجانی، قالیباف و یا افراد دیگر که نتوانسته اند در گذشته اجماع اصولگرایان را به دست آورند و هم رأی قابل قبولی نیاورده اند، موفق نخواهند شد؛چهره های جدید اصولگرایان، باید به عرصه بیایند؛ هم اجماع میان اصولگرایان را موجب شوند و هم تحرک جدیدی بین نیروهای انقلاب ایجاد کنند. چهره ای مثل آقای فتاح یا آقای نیکزاد و افرادی اینچنینی که هم دارای وجهه مردی و قابل قبول مستضعفین هستند و هم کارنامه قابل قبول اجرایی دارند می توانند گزینه های مناسبی باشند.