رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری گفت: رای سیاه در کشورمان، یعنی کسانی که نظام و اسلام را قبول ندارند و طرفدار آمریکا و اسراییل هستند که شاید پنج میلیون باشند.
به گزارش خبرگزاری یوپنا، قانون نوشت: رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری گفت: رای سیاه در کشورمان، یعنی کسانی که نظام و اسلام را قبول ندارند و طرفدار آمریکا و اسراییل هستند که شاید پنج میلیون باشند.
محمدرضا باهنر درباره حذف جدول ۱۷ در لایحه بودجه گفت: از روز اولی كه این روند (كمك به نهادهای فرهنگی خاص) شروع شد، كار خوبی نبوده است؛ به خصوص اینكه سالیان سالحوزههای علمیه و مراكز فرهنگی، به مردم و كمكهایی كه آنها میكردند، وابسته بودند و از آن راه اداره میشدند. شاید از روز اول این مسیر، مسیر درستی نبود و قابل نقد است اما یك پروپاگاندای بیخودی این روزها راه افتاده و متاسفانه كسی نیز به میدان نمیآید پاسخ دهد.
اهم اظهارات باهنر به شرح زیر است:
*امروز یك طلبه درس خارجخوان كه همتراز دكتری دانشگاه میشود، ۴۰۰ هزار تومان شهریه دریافت میكند؛ البته این دریافتی دولت نیست و از كل مراجع و سهم امام و دیگران است كه به او میدهند. ولی یك دكتری در دانشگاه جیرفت كرمان دست كم ماهی دو و نیم میلیون میگیرد كه این مبلغ از بودجه دولتی است.
*من موافق گفتوگوی ملی هستم و به نظرم شروع این گفتوگو میان جریانهای سیاسی كشور لازم و ضروری است. نظرات جریان اصولگرا و اصلاحطلب و معتدل در بسیاری از موارد منطبق بر هم است. البته نباید به خاكی زد. برای مثال در رابطه با فتنه ۸۸ گفتوگویی در حال حاضر نداریم. ممكن است یك زمانی قابل مذاكره باشد ولی امروز امكانش نیست و نباید مذاكره كرد. برخی درباره موضوع رابطه با آمریكا نیز ممكن است در یك جمع خصوصی بنشینند و صحبت كنند آیا منافعی دارد یا ندارد؛ اما این نباید یك گفتوگوی ملی شود. بازهم میگویم كه گفتوگوی ملی را قبول دارم و لازم میدانم. اما خواهش من این است كه دوستان اصلاحطلب یا دوستانی كه پیشنهاد میدهند، فوری وارد خطوط قرمز نشوند. برای مثال بحث موشكی قابل مذاكره نیست زیرا ما درباره مسائل هستهای گفتوگو كردیم و نتیجه را دیدیم. من معتقدم كه در بسیاری از مسائل ما اصولگرایان با اصلاحطلبان وحدتنظر داریم. اگرعقلای اصلاحطلب و اصولگرا در بسیاری از مسائل نیم ساعت با یكدیگر گفتوگو كنند، درخواهند یافت كه با هم وحدتنظر دارند.
*من در انتخابات طرفدار دولت فعلی نبودم و موضع دیگری داشتم اما اینكه یك عده به آقای روحانی رای ندادند و بخواهند قدرت دولت آقای روحانی را كاهش بدهند، خیانت به مردم، انقلاب و نظام است و خیانت ملی به حساب میآید. اگر كسی قصد رقابت دارد سه سال دیگر انتخابات است با یكدیگر رقابت كنیم ولی این راهكارش نیست.
* اگر برخی بخواهند به دلیل آنكه امروز در مجلس دهم نیستند كاری كنند كه خانه ملت خدای نكرده تحقیر، كوچك و ناكارآمد شود خیانت است. من در مجلس نیستم ولی همه توانم را برای كمك میگذارم. نمایندگان به دفتر ما میآیند با یكدیگر مشورت میكنیم و به آنها راهنمایی میكنم كه چگونه باید به دولت كمك كنند.
*در ایران بسیاری هستند كه میگویند آقای روحانی و رئیسی چه فرقی دارند ولی نظام را قبول دارند. در مجلس میخواهند رای دهند میگویند باهنر را در مجلس دیدیم عارف را هم دیدیم ولی اینها هیچ كدام گلی به سر ما نمیكارند. این معنا و مفهومش این نیست كه نظام را قبول ندارند. برای مثال اگر یك رفراندوم برگزار شود و در همین مملكت بگوییم قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس باشد یا نباشد فكر میكنید چند درصد رای میدهند؟ حاج قاسم سلیمانی سنبل امنیت نظام است. حاج قاسم سلیمانی نه طرفدار رضاخان است كه بعضیها در این اعتراضات اخیر شعار میدادند و نه طرفدار ترامپ؛ ایشان یك سرباز مخلص ایثارگری است كه برای حفظ نظام و تبعیت از رهبری آرزو دارد شهید شود. رای سیاه در كشورمان یعنی كسی كه نظام و اسلام را قبول ندارد و طرفدار آمریكا و اسراییل است. شاید پنج میلیون باشد. در همین اغتشاشات دیدید به دلایل مختلف آنها كه دلخور بودند بیشتر مخالف نظام نبودند. برای مثال در صندوق فرشتگان پول گذاشته یا در شاندیز ضرر كرده بودند و اعتراض داشتند؛ ولی وقتی شلوغی شد، كنار كشیدند. مجموع آنهایی كه ایستادند و شعار دادند در كل كشور ۴۰ هزار نفر بودند. كه از این بین ۳۰ هزار نفر نیز نه به دلایل مخالفت با نظام بلكه به دلایل مشكلاتی كه داشتند آمده بودند. این كه شما بخواهید تحلیل كنید كه آنها پای صندوق نمیآیند چون نظام را قبول ندارند، این گونه نیست.
* برخی نیز میگفتند كه جناب آقای شاهرودی بیمارند و شاید ریاست مجمع تشخیص نتوانند انجام دهند. ایشان بیماری داشتند و به درمان نیاز بود. بعد كار به جایی كه قرار شد عمل جراحی انجام دهند رسید. در عمل جراحی كه انجام شد غدهای كلیه ایشان را گرفته بود. در اتاق عمل قرار بود غده را بردارند كه كلیه را برداشتند. یعنی پزشكان چارهای نداشتند و لحظه ای باید تصمیم میگرفتند اما در هر صورت كلیه را اشتباه برداشتند و پاتولوژی كردند و مشاهده شد كه كلیه سالم است و میشد همان غده را بردارند. آنجا بود كه یك عده از پزشكان اصرار كردند ایشان به خارج از كشور بروند و درمان شوند این تصمیم پزشكان بود ولی اینكه در بیت رهبری، شورای نگهبان یا مجمع این تصمیم گرفته شده باشد، صحت نداشت. البته برخی میگویند كه اگر ایشان نمیرفتند بهتر بود ولی برخی نیز معتقدند كه اینكه رفتند بهتر شد. من نیز اعتقاد داشتم كه اگر این اتفاق نمیافتاد مناسبتر میبود ولی خب در این فضا تصمیمگیری ساده نیست.
* احمدینژاد در مجمع فعالیتی ندارد. مدتی در برخی كمیسیونهای جمعی تخصصی میآمد و فعال بود ولی در حال حاضر كه میآید، فقط مینشیند.