رفتارهای پیش بینی ناپذیر احمدی نژاد ادامه دارد وی در جدیدترین اقدام خود به رهبری نامه نوشت و خواستار برکناری رئیس قوه قضائیه و برگزاری انتخابات ریاست جمهور و مجلس شد. فضای رسانه ای کشور نیز در تحلیل تیم احمدی نژادیسم دچار بهت و شوک قرار دارد. نه می توان رفتارهای تیم سیاسی وی را […]
رفتارهای پیش بینی ناپذیر احمدی نژاد ادامه دارد وی در جدیدترین اقدام خود به رهبری نامه نوشت و خواستار برکناری رئیس قوه قضائیه و برگزاری انتخابات ریاست جمهور و مجلس شد. فضای رسانه ای کشور نیز در تحلیل تیم احمدی نژادیسم دچار بهت و شوک قرار دارد. نه می توان رفتارهای تیم سیاسی وی را پیش بینی کرد و نه می توان گفت پایگاه اجتماعی وی برای حمایت از این اظهارنظرهای ساختارشکنانه کدام طبقه اجتماعی و سیاسی می باشد.
به گزارش خبرگزاری یوپنا، نامه جدید احمدی نژاد برای کسی که ۸ سال رئیس جمهور منتخب مردم بود، کمی تامل برانگیز می باشد، احمدی نژاد در این نامه سنت شکنانه علاوه بر برکناری رئیس قوه قضائیه خواستار انتخابات مجدد و سریع ریاست جمهوری شد، در صورتی که مردم حدود ده ما قبل در یک انتخابات دموکراتیک و مشارکت حداکثری رئیس جمهور خود را تا سال ۱۴۰۰ انتخاب کردند، این اظهار نظر احمدی نژاد نشان می دهد که وی نه تنها به سازوکارهای دموکراسی و رای مردم اعتقادی ندارد بلکه اظهار نظرهای وی تا حدودی حاوی مشی فاشیستی است.
احمدی نژاد در حال حاضر به عنوان یک چهره سیاسی سوخته و ناتمام در سپهر سیاسی ایران قرار دارد، وی خواستار به رسمت شناختن در بطن قدرت سیاسی کشور است، ولی به نظر می رسد سیستم های نظارتی و فیلتری اجازه ورود وی به قدرت را نمی دهند شاید هم بتوان گفت اقبال عمومی از وی بعد از عملکرد ۸ ساله بسیار منفی باشد و مردم اجازه ورود مجدد وی به قدرت را ندهند.
به طور کلی در زیر به چرایی و چگونگی رفتارهای احمدی نژاد پرداخته می شود!
۱- احمدی نژاد وعده شرایط بهتر را می دهد، وی به گونه ای اظهار نظر می کند که مردم فکر کنند وی منجی جامعه است، وی سعی دارد با سیاه نمایی کردن اوضاع کشور به خصوص در بحث عدالت این بار روانی را در مردم به وجود بیاورد که نیاز به یک ابر انسان برای گسترش عدالت در کشور هست، و آن ابر انسان کسی نیست جز احمدی نژاد.
۲- به نظر می رسد احمدی نژاد با پدیده کیش شخصیت مواجه شده است. در این پدیده یک شخص با استفاده از رسانههای گروهی و تبلیغات سیاسی از خود وجهه عمومی آرمانی و قهرمانانهای ارائه میدهد. این پدیده با استفاده از تعریف و تمجید در رسانهها و نیز ایجاد جوی که در آن شخص فارغ از پاسخگویی و یا مصون از اشتباه است بوجود میآید. لازم به ذکر است که کیش شخصیت الزاماً در سطوح وسیع و گسترده مثل حکومت ها و کشورها اتفاق نمیافتد بلکه میتواند خیلی ساده در یک اجتماع کوچک هم رخ بدهد.کیش شخصیت احمدی نژاد باعث شده که خود را به عنوان یک قهرمان معرفی کند.
۳- احمدی نژاد دچار بحران سیاسی شده، همین امر باعث شده که مشروعیت سیاسی وی به پایین ترین سطح تنزل پیدا کند لذا وی درصدد است برای خارج شدن از این چالش ها شیوه های جدید برای انحراف از موضوعات اصلی به وجود بیاورد. مثلاً فسادهای اقتصادی از سوی همکاران نزدیک وی در دو دوره دولت گذشته به وجود آمده، اما احمدی نژاد برای آنها پاسخ ندارد. لذا سعی می کند با این نامه ها نکات اصلی را از دور خارج کند.
۴– احمدی نژاد احساس می کند برای اینکه در فضای سیاسی کشور محبوب و ماندگار باشد، به دنبال دست یافتن به پایگاه اجتماعی جدیدی است که فارغ از جریان اصولگرا و اصلاح طلبی است. این طبقه اجتماعی خاکستری که احمدی نژاد به دنبال آنهاست نه به اصولگرایان اعتقاد دارد و نه به اصلاح طلبان. احمدی نژاد سعی دارد خود را به عنوان نیروی سوم در سیاست معرفی کند که فارغ از جناح بندی های سیاسی رایج، هم در سپهر سیاسی جای داشته باشد و هم در آینده قدرت را در دست بگیرد و هم خود را تحقق بخش مطالبات اشباع شده ی برخی از طبقات اجتماعی بداند.
۵- به نظر می رسد شعار حفظ نظام برای احمدی نژاد به هیچ وجه معیار نیست، وی در طول ماه های اخیر نشان داد که منافع افراد حامی وی به خصوص حمایت از بقایی و مشائی برای وی خط قرمز هستند و ترجیحاً منافع فردی و گروهی بر منافع ملی برای وی ارجحیت دارند، حتی اگر بقایی فساد مالی داشته باشد باز وی حمایت از وی را بر هر چیزی ترجیح می دهد.
به طور کلی احمدی نژاد و تیم وی با یک پارادوکس بزرگ دست و و پنجه نرم می کند از یک طرف خود را حامی عدالت و منجی گسترش عدالت می داند، و از بی عدالتی در کشور می نالد ولی بیشترین فسادهای مالی در دولت وی اتفاق افتاد و شکاف طبقاتی در دولت های وی بیشتر شد.
از طرف دیگر می خواهد خود را به عنوان یک اصلاح گر امور و حامی ارزش های مدنی و آزادی های سیاسی معرفی کند اما در دولت های وی شاهد افت شدید جامعه مدنی، تعطیلی روزنامه ها و به طور کلی فضای بسته سیاسی بودیم. همچنین احمدی نژاد سعید مرتضوی عامل فاجعه کهریزک را به عنوان رئیس سازمان تامین اجتماعی معرفی کرد. پس به نظر می رسد این شعارهای پوپولیستی احمدی نژاد صرفاً برای کسب پایگاه عمومی جدید می باشد وگرنه تفکر و جهانبینی احمدی نژاد نه به آزادی های سیاسی و مدنی اعتقاد دارد و نه به مشی دموکراسی.
در آخر می توان گفت که احمدی نژاد نه می تواند منجی برای کشور باشد و نه کشور به چنین منجی نیاز دارد. عملکرد ۸ ساله وی جهانبینی و مشی حکومت داری را برای همه شهروندان ثابت کرد.