دو سال پس از اجرای برنامه جامع اقدام مشترک، اعضای حاضر در توافق هستهای با هم به اختلاف خوردهاند. تهران و واشنگتن در راس این هرم اختلافها ایستادهاند و اروپا در حالت تعلیق میان ایران به عنوان بازیگری بانفوذ در منطقه و ایالات متحده به عنوان متحد سنتی و دیرین خود قرار گرفته است.
به گزارش یوپنا به نقل از اعتماد، محمد جواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان در گفتوگویی اروپاییها را به افراطگرایی برای حفظ برجام متهم میکند و البته هشدار میدهد که تهران در برابر تحرکات مشترک بروکسل – واشنگتن بیتفاوت نخواهد بود. رییس دستگاه دیپلماسی کشورمان در این گفتوگو به اروپاییها یادآوری میکند که ایران خاطره تلخ تلاش اروپا را برای راضی کردن امریکا به توافق انجام شده هستهای با ایران در سال ٢٠٠٥ فراموش نکرده است و اینبار نیز در زمان مقتضی تصمیم براساس منافع ملی خود را اتخاذ خواهد کرد. بخشهایی از گفتوگوی تفصیلی با وزیر خارجه به شرح زیر است:
طرح قطعنامه یمن، در صحن شورای امنیت حاوی بندهای ضدایرانی پیشنهاد شده از سوی انگلیس که مورد حمایت آلمان، فرانسه و ایالات متحده قرار گرفت، با وجود وتوی روسیه، نشانه خوبی در روابط دیپلماتیک میان ایران و اروپا نیست و به خصوص در دوره پسابرجام چنین توقعی نمیرفت. آیا ما شاهد تنشهای جدید میان تهران – بروکسل هستیم؟
کشورهای اروپایی برای حفظ امریکا در برجام، دچار افراط شدهاند و این افراط در نهایت به سیاست خود اروپا ضربه خواهد زد. طبیعی است که در این زمینه اروپاییها انتخاب خود را دارند اما باید بدانند که جمهوری اسلامی در برابر این تحرکات بیتفاوت نخواهد بود. آنچه در قطعنامه یمن اتفاق افتاد در واقع توهین به شعور جمعی جهانی بود که در نتیجه آن گروهی از کشورها رسما قطعنامهای در دفاع از متجاوز صادر کردند. البته اروپاییها در گذشته نیز دست به چنین رفتارهای اشتباهی زدهاند و ما سابقه این کار آنها درباره عراق (جنگ تحمیلی عراق به ایران) را فراموش نکردهایم. اعضای شورای امنیت در آن زمان به مدت ٨ سال، استفاده عراق از سلاح شیمیایی علیه ایران را نادیده گرفتند و به جای آن ایران را در چند قطعنامه از جمله قطعنامه ٥٤٠ محکوم کردند. آنها میتوانند در صورت تمایل قطعنامه ٥٤٠ شورای امنیت را یک بار دیگر مرور کنند. اروپاییها قبلا هم دست به انتخابهای اشتباه زده و پشیمان شدهاند. امروز نیز در حال تکرار همان اشتباه هستند و قطعا از این اشتباه نیز پشیمان خواهند شد. جمهوری اسلامی سیاست اصولی خود را داشته و این سیاست را دنبال میکند. کسانی که مرتکب چنین اشتباههای راهبردی در گذشته شده و امروز نیز میشوند نتیجه آن را در منطقه تاکنون دیده و بعد از این هم خواهند دید.
آیا نخستین وتوی روسیه به نفع تهران در شورای امنیت نشان از فصل جدیدی در روابط ایران – روسیه آنطور که در تحلیلهای غربی و منطقهای دیده میشود، نشان از آغاز فصلی جدید در رابطه ایران و روسیه دارد؟
شورای امنیت باید از روسیه متشکر باشد که مانع از به خطر افتادن دوباره حیثیت این شورا شد. ما ضمن اینکه از اقدام روسیه تقدیر میکنیم اما احساس میکنیم که روسیه به عنوان یک عضو دایم شورای امنیت با وتوی خود مانع از تصویب قطعنامهای در شورای امنیت شد که در سالهای آینده به عنوان قطعنامه دفاع از متجاوز شناخته شود.
اروپا تا ١٢ ماه مه برای پاسخ دادن به شروط رییسجمهور امریکا درباره برجام فرصت دارد. گفته میشود که در این زمینه تاکنون دو دور گفتوگو میان نمایندگان تروییکای اروپایی و هیات امریکایی برگزار شده است. آیا نتیجه این گفتوگوها به تهران منتقل شده است؟ آیا این گفتوگوها ممکن است به برجام آسیب بزند؟
حتما هر اقدامی برای خشنود کردن طرفی که تاکنون بیشترین موارد نقض برجام را در کارنامه دارد، بیفایده است. در حال حاضر دو گروه برجام را نقض کردهاند؛ امریکاییها و اروپاییها. امریکاییها به دلیل سیاستهای واشنگتن و اروپاییها به دلیل سیاستهای امریکا. اروپاییها در برخی موارد به دلیل سیاستهای امریکا نتوانستند تعهدهای برجامی خود را به ویژه در حوزه روابط بانکی اجرا کنند. بنابراین این دو گروه (اروپا و امریکا) در شرایطی نیستند که برای کشوری که برجام را به طور کامل اجرا کرده شرط و شروط بگذارند. ورود آنها به این حوزه خطرناک است و طبیعی است که ایران واکنش مناسب نشان خواهد داد. برداشت ما این است که فعلا ترامپ شعارهایی را مطرح کرده که هیچ کدام آنها جنبه عملیاتی ندارد. اروپاییها در بسیاری از موارد نمیدانند که معنای شعارهای رییسجمهور امریکا چیست و البته شاید در برخی از این موارد خود امریکاییها هم ندانند که معنی این شعارها چیست.
برخی در موضع شعار، حرفهای بسیاری را مطرح میکنند ولی وقتی وارد مرحله عملیاتی کردن این شعارها میشوند با مشکل روبه رو میشوند. برخی از این حرفها تنها کاربرد شعاری دارد مانند نگرانی از نقش منطقهای ایران؛ ایرانی که در صف مقدم مبارزه با تروریسم در منطقه ایستاده، ایرانی که تمام انتخابهای آن در منطقه، برخلاف تمام انتخابهای غلط طرفهای مقابل، درست بوده است یا در بحث انتقاد از برنامه موشکی ایران، شعار دادن برایشان هزینهای ندارد اما زمانی که به قطعنامه ٢٢٣١ مراجعه میکنند، میبینند که در این قطعنامه به صراحت آزمایش موشکهایی که برای حمل سلاح هستهای طراحی شدهاند، منع شده است اما خود آنها نیز به خوبی میدانند که ایران سلاح هستهای ندارد و نخواهد داشت که موشکی را برای آن طراحی کند. در مرحله بعد نگاهی به لیست خریدهای تسلیحاتی در منطقه میاندازند و میبینند که تنها در یک سال گذشته در منطقه ما، عربستان سعودی ٦٧ میلیارد دلار خرید تسلیحاتی و مجموع کشورهای شورای همکاری ١١٦ میلیارد دلار خرید تسلیحاتی داشتهاند؛ تسلیحاتی که فروشنده آنها به این کشورها خود اروپاییها و امریکا بودهاند. برخی از سلاحهای در اختیار کشورهای منطقه که تازه هم خریداری نشدهاند شامل موشکهایی با برد ٢٥٠٠ کیلومتر است لذا زمانی که آنها از مرحله شعار دادن عبور میکنند و وارد مرحله عملیاتی کردن این شعارها میشوند، سردرگم میشوند و نمیدانند که چه باید بکنند. اخیرا در گزارشی سعی کردهاند، توضیح بدهند که منظور ما از موشک و توانایی موشکی چیست و این نشان میدهد که هیچ کدام از این بحثها، قابلیت عملیاتی شدن را ندارد چرا که اگر در چنین مرحلهای قرار بگیرد باید ابتدا تناقضهای موجود را حل کنند که نمیتوانند.
من احساس میکنم که اروپاییها راه بسیار بیفایدهای را آغاز کردهاند البته برخی از آنها با قرار گرفتن در این مسیر به دنبال راضی کردن رییسجمهور امریکا هستند اما اروپا یک بار دیگر هم در گذشته این روند راضی کردن امریکا را تجربه کرد اما به نتیجه خوبی نرسید.
گفته میشود که گفتوگوهای منطقهای با ابتکار تروییکای اروپایی به اضافه ایتالیا میان ایران و اروپا آغاز شده است. آیا شکلگیری این روند گفتوگوهای غیــربـرجامی را تایـید میکنیـد؟این گفتوگوهای جدید چه حوزههایی یا پروندههایی از منطقه را شامل میشوند؟
گفتوگوهای ما با اتحادیه اروپا از دهه ٧٠ شمسی با «گفتوگوهای انتقادهای» آغاز شد و در سالهای بعد به «گفتوگوهای جامع» رسید که این روند برای مدتی متوقف بود و سپس به «گفتوگوهای سطح بالا» تبدیل شد. در تمام این گفتوگوها ما همه موضوعات بینالمللی از جمله موضوعات منطقهای، مسائل مربوط به حقوق بشر، خلع سلاح جهانی و تقریبا همه موضوعات روز را مورد بحث و بررسی قرار میدادیم. بنابراین گفتوگوها میان ما و اروپا از بیش از ٢٠ سال پیش مطرح بوده و در دولتهای مختلف به شکل جدی دنبال شده است. اما این روزها اروپاییها تلاش میکنند برای راضی کردن امریکا در واقع موضوعات را به گونهای دیگر مطرح و به دنیا عرضه کنند. گفتوگوی میان ایران و اروپا همواره انجام شده و جمهوری اسلامی با حسن نیت اعتقاد داشته که اروپا باید نقش سازندهتری را در منطقه ما بازی کند. ما برای تشویق اروپا به ایفا کردن نقش سازندهتری در منطقه، سالهاست با آنها درباره مسائل این منطقه صحبت میکنیم اما اگر اروپاییها تمایل داشته باشند این پروسه را با عنوان دیگری در دنیا عرضه کنند ما هم براساس آن تصمیم خواهیم گرفت که آیا این گفتوگوها ارزش پیگیری دارد یا خیر؟
با توجه به نقش حمایتی سیاسی و تسلیحاتی برخی کشورهای اصلی اروپایی از عربستان سعودی در جنگ یمن، آیا جایگاه مستقلی برای بروکسل در تلاش برای پایان دادن به بحران یمن قایل هستید؟
اگر اروپا بخواهد نقش مثبتی در پایان دادن به بحران یمن ایفا کند ایران میتواند به اروپا کمک کرده تا اشتباهات گذشته را تکرار نکند، تهیهکننده و ارایهدهنده سلاح برای کشتار مردم یمن نباشد و به دسترسی انسانی و ارسال کمکهای انساندوستانه به یمن را تسهیل سازد. در حال حاضر یک میلیون مردم یمن قربانی وبا شدهاند و بسیاری از مردم این کشور از قحطی و گرسنگی رنج میبرند. در این شرایط اگر اروپا مایل به ایفای نقش مثبت باشد جمهوری اسلامی میتواند به اروپا کمک کند. جمهوری اسلامی در همه گفتوگوهایی که با اروپا دارد با آمادگی کامل و با اراده سیاسی برای کمک شرکت کرده است. ما در گفتوگوها با مسوولان یمنی در تهران نیز تاکید کردیم که به اعتقاد ایران، بحران یمن راهحل نظامی ندارد. جمهوری اسلامی چند روز پس از آغاز بحران یمن طرح چهارمادهای خود را برای پایان این بحران داد و بارها آن را به اروپاییها اعلام کرد. در همین راستا، از اروپاییها خواستیم که در زمینه این طرح فعال شوند. هنوز هم طرح ایران روی میز است و هنوز هم جمهوری اسلامی آمادگی دارد که در این زمینه نقش فعالی را ایفا کند. اروپا هم اگر تمایل داشته باشد نقش واقعی را ایفا کند میتواند، اما اگر اروپاییها تمایل دارند در یک بازی تبلیغاتی برای راضی کردن ایالات متحده وارد شوند، ایران علاقهای برای ورود به این بازیها ندارد.
اختلاف میان ایران و اروپا درباره مسائل موشکی ایران به اصرار بروکسل و انکار تهران بدل شده است. آیا ممکن است پرونده ایران را به بهانه امنیتی شدن آزمایشهای موشکی به یک بحران امنیتی بینالمللی تبدیل کنند؟
در حال حاضر این بحثها در حد شعار برای راضی کردن ایالات متحده است. اگر اروپاییها به دنبال عملیاتی کردن این شعارها باشند خواهند دید که حرف زیادی برای گفتن در برابر ایران نه از بعد قانونی و نه از بعد تاریخی ندارند. هیچ کس سابقه کشورهای اروپایی و غربی در حمایت از صدام در جنگ میان ایران و عراق و جلوگیری از دسترسی ایران به کمترین امکانات دفاعی را فراموش نکرده است. اگر روزی قرار باشد گفتوگویی میان ایران و اروپا در این خصوص صورت بگیرد این اروپاییها هستند که باید پاسخگو باشند. امروز نیز سرازیر کردن صدها میلیارد دلار ادوات جنگی از جمله موشکهای متفاوت به منطقه ما توسط اروپاییها صورت میگیرد بنابراین اگر اروپاییها بخواهند این شعارها را عملیاتی کنند دچار تناقضی خواهند شد که قابلیت ارایه در هیچ بحث جدی را ندارد.