امسال نیز مطابق سنت هرساله توسط رهبر انقلاب نامگذاری شد. «حمایت از کالای ایرانی» نام و راهی بود که معظمله برای امسال برگزیدند. سالهاست که مقام رهبری، دست بر مفاهیمی میگذارد که عناصر تشکیل دهنده پازلِ اقتصاد مقاومتی است.
به گزارش یوپنا به نقل از ابتکار محمد علی وکیلی عضو هیات رئیسه مجلس در روزنامه ابتکار نوشت: امسال نیز مطابق سنت هرساله توسط رهبر انقلاب نامگذاری شد. «حمایت از کالای ایرانی» نام و راهی بود که معظمله برای امسال برگزیدند. سال هاست که مقام رهبری، دست بر مفاهیمی میگذارد که عناصر تشکیل دهنده پازلِ اقتصاد مقاومتی است.
حمایت از کالا و تولید داخلی را میتوان ذیل الگوی اقتصاد مقاومتی قرائت کرد. اقتصادی که باید علیالاصول یک اقتصاد ملی باشد. طبیعی است که رونق تولید و کالای ملی میتواند اقتصاد ملی را تقویت کند.
به نظر میآید یکی از حلقههای مفقوده حمایت از کالای ایرانی، عدم وجود اندیشه ایرانی است. سالیانی است که ما امضای ملی خود را از دست دادهایم. اصولا برای این امضا دیگر اعتباری هم قائل نیستیم.
ما فکر و اندیشه ایرانی نه تولید می کنیم و نه اگر هم تولید شود کسی به آن بها میدهد. اگر فکر و اندیشه کسی ایرانی نشد دستان او هم نمیتواند کالای ایرانی تولید کند. ایران خودروی ما توسط متخصصان ایرانی اداره میشود اما آیا واقعا تولیدات آن ایرانی و ملی است؟
پایان نامههای ما توسط دانشجویانی با ژن کاملا ایرانی نوشته میشوند اما آیا میتوان تولیدات آنها را ایرانی نامید؟
ما چون فکر ایرانی نداریم، مصنوع ایرانی نیز نداریم و در این مسیر چندان سرخورده شدهایم که غرور ملی خود را باختهایم و برای امضای ایرانی بر کالاها، غیرت ملی خرج نمیکنیم.
در واقع، مهمتر از تولید هر کالایی، فکر و اندیشه ایرانی است که باید گرامی داشته شود. اگر تولیدات اذهان و افکار ما ایرانی شود، دستان ما نیز کالای ایرانی تولید میکنند. به عبارت دیگر، داناییِ ایرانی، بناییِ ایرانی نیز تولید میکند. تا جسارت اندیشیدن در ما دمیده نشود و تا از این اندیشه حمایت نشود، اساسا نمیتوان کالای ایرانی تولید کرد. پرایدِ بیستویک میلیونی، توسط متخصصان ایرانی ساخته شده ولی اصلاً و اساساً نمیتوان نام کالای ایرانی بر آن نهاد.
وقتی اندیشمندان ما قدرت نیابند، صنعت ایرانی، تنها یک خیال خام است. البته بدیهی است که تولید فکر ایرانی با تخفیف سایر اندیشهها و اندیشمندان، قابل دستیابی نیست. فکر ایرانی با گفتوگو با سایر اندیشهها قابل تولید است. «امکان»، در «گفتوگو» متولد میشود. بستن مرزها راهِ تقویت خودیها نیست. شک دارم که بتوان کالای ایران خودرو را، که با رانت انحصار بازار حیات دارد، «ایرانی» نامید. اساساً علم و صنعتِ ایرانی، در مواجهه با سایرین معنا پیدا میکند. هر خط و سخنی که نمیتواند امضا به حساب بیاید؛ خطی که ما را میان اغیار برکشد و بشناساند، نام و امضا و نشانه ما است.
لذا راهِ حمایت از کالای ایرانی، از راهِ حمایت از اندیشه ایرانی میگذرد. مسئله این است که ما ابتدا باید کالای ایرانی «تولید» کنیم.یکی دیگر از الزامات تولید داخل ارج یافتن سرمایه گذاری است اما دیوانسالاری حاکم وسوءظن به سرمایه دار امنیت روانی سرمایه گذاری را به حداقل رسانده است. متاسفانه هم اکنون بخش مهمی ازصاحبان سرمایه وکارآفرینان درزندان به سرمیبرند و این وضعیت بامنویات رهبری فاصله معناداری دارد.