سوای سهولت مشارکت ایرانیان در بازار ارز، بُعد مهم دیگری در این رفتار سرمایهگذاری وجود دارد. بسیاری از افراد که کاهش ارزش ریال از ماه سپتامبر را میبینند، میگویند تیترها درباره چالشهای بانکی ایران، اعتراضات مداوم و البته سرسختی آمریکا در قبال ایران هم نقشی در این مسئله ایفا میکنند.
کاهش ارزش ریال در برابر دلار بیانگر ضعف اقتصاد ایران نیست بلکه نتیجه رفتار سرمایهگذاران است.
به گزارش یوپنا، در سال گذشته ریال تقریبا یک سوم ارزش خود را از دست داد. کاهش ارزش ریال نگرانکننده است، اما بیانگر ضعف اقتصادی واقعی نیست. در همین رابطه، وبگاه المانیتور طی یادداشتی به قلم اسفندیار باتمنقلیج به بررسی دلایل سقوط ارزش ریال پرداخت و این سقوط را به حبابی تشبیه کرد که ایرانیان با هیجان در آن سرمایهگذاری میکنند.
پیشتر همین وبگاه شش عامل کاهش ارزش ریال را برشمرد که در رأس آنها عواملی مانند تفاوت نرخ رسمی و آزاد تبادل دلار، خروج ارز از کشور و مداخلات پر دردسر بانک مرکزی در بازار ارز به منظور جلوگیری از کاهش ارزش ریال قرار داشت. باتمنقلیج با اشاره به این عوامل نوشت: “اینها را میتوان عوامل ‘جانب عرضه’ کاهش ارزش ریال دانست، زیرا با موجودیت ارز در بازار مرتبط هستند. در آنچه ما آن را ‘جانب تقاضا’ مینامیم، فشار فزاینده، تقاضای بازده سرمایهگذاری و حالت روانی بازار وجود دارد.”
برای فهم بهتر این عوامل میتوان به دادههای بانک مرکزی درباره تورم، نوسانات بازار مسکن، قیمت ریالی طلای عیار ۱۸ و مقایسه نرخی رسمی دلار با نرخ آزاد بازار ارز توجه کرد.
جدولبندی و نمایهسازی این دادهها در دوره ۱۲ ماهه نشان میدهد که ارزش ریال آشکارا کمتر شده است. قیمت طلا به مقدار ۳۰.۱۵ افزایش یافت. این در حالی است که قیمت دلار در بازار آزاد به میزان ۳۰.۷۵ افزایش یافت. این افزایش تقریبا دو برابر افزایش نزخ رسمی تبادل دلار در این دوره بوده است.
طبق آمار بانک مرکزی، نرخ تورم فقط یک درجه بالا رفت و به ۹.۶ درصد رسید. حتی اگر ارقام بانک مرکزی را تقلیلدهنده نرخ واقعی تورم بدانیم، روش آن، به طور معقول میتواند پایدار فرض شود. به طور مشابهی، قیمت مسکن هم نسبتا، ثابت باقی ماند. در سال گذشته، میانگین قیمت هر متر مربع در تهران فقط به مقدار ۱۲ درجه افزایش یافت. این معادل یک وضعیت بینظیر در بازار است که در آن افزایش قیمت اخیر ناشی از تقاضای بیشتر نبود، بلکه ناشی از شکوتردید فروشندگان از نقدی کردن داراییها و متضرر شدن از کاهش ارزش پول میشد.
با در نظر گرفتن این عوامل میتوان گفت که ثبات نسبی نرخ تورم و میانگین قیمت مسکن، نشان میدهد که قدرت خرید ریال برای مصرف روزانه، نسبتا ثابت باقیمانده است. بدین ترتیب، کاهش ارزش اخیر ریال، با توضیح عموما پذیرفتهشده درباره کاهش ارزش کوتاه مدت ناسازگار است. پژوهش عباس ولدخانی، اقتصاددان، به دنبال این است که با استفاده از دادههای زمانی سالانه از ۱۹۶۰ تا ۲۰۰۲، عوامل اصلی نرخ تبادل بازار آزاد را معین کند. در این برهه، ریال در برابر دلار سالانه به طور میانگین ۱۳ درصد ارزش خودش را از دست داده است. ولدخانی دریافت که “عوامل کوتاهمدت کاهش ارزش پیوسته ریال، افزایش گسترده قیمتها در ایران (در مقایسه با نرخهای پایین تورم آمریکا) و رشد واقعی ناچیز تولید ناخالص داخلی هستند.”
در سال گذشته، ایران نه شاهد “افرایش قیمت داخلی گسترده” بود و نه “رشد واقعی ناچیز تولید ناخالص داخلی”. در حقیقت، صندوق بین المللی پول، تخمین میزند که در سال ۲۰۱۷، رشد تولید ناخالص داخلی ایران رشد ۳.۵ درصدی داشته است. پس چرا ایرانیان به ارز و طلا روی آوردند و نرخهای تبادل را به سطوح تاریخی بالا بردهاند؟
پاسخ این است که این مسئله در رفتار سرمایهگذاری نهفته است. توانایی تولید ثروت در محیطهای اقتصادی ضعیف، مهارتی است که عمدتا توسط طبقه متوسط بالا برای مقابله با کساد دستمزدها، افزایش قیمتها و بلاتکلیفی عمومی به کار گرفته میشود. این بیانگر این مسئله است که این مهارتهای سرمایهگذاری به روش جدیدی اعمال میشوند و آنچه زمانی یک گمانهزنی بود که در زمان ضعف اقتصاد کلان، دنبال میشد، اکنون در غیاب یا قبل از چنین ضعفی دنبال میشود. بنابراین، آنچه ما آکنون شاهد آن هستیم، بیشتر به مثابه یک حباب است.
شایان ذکر است که گسترش صرافیها، بویژه در شمالشهر تهران، و افزایش همزمان وبسایتهای گزارشدهی مالی، درگیری در گمانهزنی ارزی را به شکل چشمگیری آسان کرده است. ایرانیان میتوانند قیمتهای بازار آزاد را در موبایلهایشان بررسی کنند و به نزدیکترین صرافی بروند تا ریالهایشان را به ارز خارجی تبدیل کنند. این روزها دیدن صف ایرانیان در مقابل صرافیهای تهران برای خرید دلار یا دیگر ارزهای خارجی، عادی شده است.
سوای سهولت مشارکت ایرانیان در بازار ارز، بُعد مهم دیگری در این رفتار سرمایهگذاری وجود دارد. بسیاری از افراد که کاهش ارزش ریال از ماه سپتامبر را میبینند، میگویند تیترها درباره چالشهای بانکی ایران، اعتراضات مداوم و البته سرسختی آمریکا در قبال ایران هم نقشی در این مسئله ایفا میکنند. انتشار این تیترها از طریق تلگرام، به اندازه کافی به سرمایهگذاران اطمینان میدهد که ارزی که امروز میخرند، بدون توجه به شرایط واقعی اقتصاد، فردا ارزشمندتر خواهد شد.
در این حالت، در ادعای حسن روحانی، رئیسجمهور ایران، در سخنرانی فوریه گذشته صحت وجود دارد که برای کاهش ارزش ریال، هیچ دلیل اقتصادی اساسی وجود ندارد. او به مردم گفت: “نصیحت من به مردم این است که به نفع خودشان است در این مسیر پرخطر گام برندارند. برای استفاده از داراییهای شما راه بهتری وجود دارد. این روند یک روند پایدار نخواهد بود.”
با این حال، مقابله با این پدیده جدید، برای مقامات ایران دشوار خواهد بود. در نهایت، اگر نرخ تبادل ارز خارجی از شرایط واقعی اقتصاد ایران بیشتر فاصله گیرد، توانایی دولت برای تقویت ریال از طریق سیاست پولی، کمتر خواهد شد.فرارو