پايان برجام به زيان جريان دموكراسيخواه خواهد بود. تجربه نشان داده كه وقتي بحران خارجي و وضع بد معيشت و اقتصاد وجود دارد، اولين قرباني جريان دموكراسيخواه است چرا كه تندروها جلو افتاده و دست بالا را پيدا ميكنند.
برجام؛ اين توافق بينالمللي مهم جهاني با كارشكنيهاي ترامپ و تهديدهاي او حال و روز خوبي ندارد. خبرها همه حكايت از خروج امريكا از برجام است. اما تبعات سياسي اين رخداد مهم چه خواهد بود؟
به گزارش اعتماد، صادق زيباكلام، استاد دانشگاه معتقد است كه دستكم در كوتاهمدت بعد از خروج امريكا از برجام به واسطه معضلات اقتصادياي كه به دنبال آن ميآيد، وضعيت جريان اصلاحطلب از اين هم كه هست ضعيفتر خواهد شد. به گفته زيباكلام شكست برجام به نفع تندروهاي ايران تمام ميشود.
در صورت لغو برجام جريانهاي سياسي چه افتوخيزهايي خواهند داشت؟
در كوتاهمدت وقتي كه آمريكا از برجام خارج شود، صرفنظر از اينكه در برجام بمانيم يا نمانيم، عملا اين توافق تمام ميشود. هر تصميمي كه ما در اين خصوص بگيريم، برجام تمام شده است. وقتي ترامپ برجام را نميپذيرد، تحريمهاي جديدي عليه ايران شروع ميشود.
ابتدا تحريمها از سوي امريكا اجرايي خواهد شد و اجماع جهاني را به همراه نخواهد داشت اما خيلي طول نميكشد كه اين مساله هم تغيير ميكند. با توجه به نقش اقتصادي امريكا در دنيا اروپا هم مجبور ميشود كه تحريمها را دنبال كند. چين، ژاپن و كره جنوبي و كشورهاي ديگري هم به دنبال آن تحريمها را آغاز ميكنند.
چرا كه مناسبات اين كشورها با امريكا برايشان بيشتر اهميت دارد تا ايران. به خاطر اينكه تحريمها مجددا اعمال ميشوند، طبعا كشور متحمل ضرر و زيان ميشود.
در اين صورت اصولگرايان چه شرايطي پيدا ميكنند؟آيا آنان وضعيت بهتري نسبت به شرايط فعلي شان پيدا خواهند كرد؟
اين مساله به ضرر مردم ايران و اقتصادمان خواهد بود. ليكن در كوتاهمدت به نفع اصولگرايان تندرو است. چرا كه سخنان پيشينشان مبني بر غيرقابل اعتماد بودن امريكا را تكرار ميكنند. آنها ميگويند كه توافقي كه آقاي روحاني انجام داد اصلا به نفع كشور نبود. به هر حال در كوتاهمدت همهچيز به نفع تندروها پيش ميرود. در بلندمدت البته اينگونه نيست.
در نتيجه وضعيت اقتصادي بحراني كه ادامه پيدا ميكند دير يا زود تندروها هستند كه بايد جوابگوي اقتصاد هولناك كشور باشند. قدرتشان را از دست ميدهند.
نسبت مردم با جريانهاي سياسي چگونه خواهد بود؟
درست است كه مردم از آقاي روحاني گلايههايي خواهند داشت و محبوبيتش از اين هم كه هست كمتر خواهد شد اما به هر حال جريانات اصولگراي تندرو هستند كه بايد پاسخگوي دشواريها و مصايب كشور باشند. به هر حال مردم ميگويند كه روحاني تلاش خود را انجام داده تا برجام منعقد شود ولي امريكاييها نخواستند. سوال اساسي اينجاست كه تبعات خروج امريكا از برجام معضلات اقتصادي است. در بلندمدت اين معضلات اقتصادي متوجه تندروها
خواهد شد.
عملا كسي از آقاي روحاني توقعي ندارد چون قدرت و نفوذ و جايگاهش از اين هم كه هست كمتر خواهد شد.
اصلاحطلبان تحت چنين شرايطي به چه سرنوشتي دچار ميشوند؟
جريان اصلاحات بايد به مردم توضيح دهد كه آيا واقعا آنگونه كه تندروها مدعي هستند، مقصر اصلي ترامپ است يا تندروهاي ايران نيز در اين پيشامد سهيم هستند. در ايران از سال ۹۴ كه توافق هستهاي صورت گرفته تا به امروز همه تبليغات اين بوده كه امريكاييها در پيش نرفتن برجام مقصر هستند و آنها بدعهدي كردهاند. هيچگاه اين سوال مطرح نشده كه ما از تير ۹۴ چه سياستهايي را اعمال كرديم؟
اثرات اجتماعي لغو برجام را چه ميدانيد؟
پايان برجام به زيان جريان دموكراسيخواه خواهد بود. تجربه نشان داده كه وقتي بحران خارجي و وضع بد معيشت و اقتصاد وجود دارد، اولين قرباني جريان دموكراسيخواه است چرا كه تندروها جلو افتاده و دست بالا را پيدا ميكنند. دستكم در كوتاهمدت بعد از خروج امريكا از برجام به واسطه معضلات اقتصادياي كه به دنبال آن ميآيد، وضعيت جريان اصلاحطلب از اين هم كه هست ضعيفتر خواهد شد.