” زمانی که در اواسط دهه ۲۰۰۰ فشار جهانی برای محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران شروع شد، ایران کمتر از ۱۰۰ سانتریفیوژ داشت. اما زمانی که برجام در سال ۲۰۱۵ امضا شد ایران تقریبا ۲۰ هزار سانتریفیوژ داشت. این ایده که فشار حداکثری برای موفقیت (در برابر ایران) کلیدی است، صرفا یک ایده بی‌اساس است”.
منبع

درخواست‌های دولت ترامپ از ایران با واقعیت همخوانی ندارد.
به گزارش یوپنا ، در ظرف کمتر از پنج ماه آمریکا و کره شمالی از تبادل دشنام‌ها و آماده‌سازی برای جنگ به مشارکت در دیپلماسی فعال منتقل شدند. امروز، دونالد ترامپ پس از نشست با کیم جونگ اون، این دیدار را موفق ارزیابی کرد.
همزمان با تغییر رویکرد آمریکا در قبال کره شمالی، ترامپ تصمیم گرفت قواعد بازی در برابر ایران را تغییر دهد. او از توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ که به اذعان همه کشور‌ها از جمله آمریکا ایران به آن پایبند بوده، خارج شد. ترامپ پس از خروج از برجام، ادعا کرد او به دنبال رسیدن به یک توافق بهتر با ایران است. اما آیا او خواهد توانست به چنین توافقی با ایران دست یابد؟
مجله آمریکایی امریکن‌کنسروتیو، در یادداشتی به قلم اسکات ریتر، افسر سابق اطلاعاتی، اعلام کرد که ترامپ نه تنها هرگز به توافق بهتری با ایران دست نخواهد یافت بلکه حتی توافق احتمالی ترامپ با کره شمالی هم شبیه برجام خواهد بود. همان برجامی که ترامپ آن را تحقیر می‌کرد.
به گفته ریتر، برجام نوعی مصالحه بین ایران و غرب بود نه تسلیم ایران. از یک طرف، غرب حق ایران برای داشتن برنامه بومی غنی‌سازی اورانیوم را پذیرفت و از طرف دیگر، ایران هم به بازرسان بین المللی دسترسی بی‌سابقه‌ای به تاسیسات هسته‌ای خود داد. این حقیقت که برجام یک مصالحه و نه تسلیم بود، دولت ترامپ را آزرده خاطر کرد.
مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا، در اولین سخنرانی مهمش پس از تصدی منصب وزارت، سیاست آمریکا در قبال ایران پس از خروج ترامپ از برجام را تشریح کرد. به نظر می‌رسد که او با این کار ایده مصالحه را از روی میز برداشت.
پومپئو دستورالعمل‌های کلی سیاستی‌ای را اعلام کرد که بیش از مواضع مذاکراتی به اولتیماتوم‌ها شبیه بود. سخنرانی پومپئو، که از واقعیت دور بود، به گونه‌ای با ایران برخورد کرد که انگار ایران به جای اینکه یک قدرت منطقه‌ای باشد یک ملت مغلوب است.
از دیدگاه ریتر، ۱۲ درخواست پومپئو از ایران، عملا شروطی برای تسلیم ایران بود که هیچ شخصیت سیاسی ایرانی با آن‌ها موافقت نخواهد کرد. دولت ایران از هرگونه مذاکرات بیزار خواهد بود.
ایران در گفتگو‌ها با اروپا درباره چندین مسئله، از جمله مسئله موشکی و منطقه‌ای، قبل از خروج آمریکا انعطاف نشان داده بود. ریتر با بیان اینکه آمریکا به دنبال مذاکره با ایران نیست، افزود سخنرانی پومپئو چیزی بیش از رد کردن صرف برجام بود. این سخنرانی عملا اعلان جنگ علیه ایران است.
بسیاری از پیش‌شرط‌های دوازده‌گانه پومپئو به حدی غیرمعقول بود که هرگونه شانس پیدا کردن راه حل با ایران را غیرممکن می‌سازد. ظاهرا این همان هدف حقیقی استراتژی جدید پومپئو در برابر ایران است. یعنی از طریق فشار اقتصادی، تغییر رژیم درونی را دنبال کند و اگر این امر حاصل نشد به ایران حمله نظامی کند.
ریتر نوشت: ” زمانی که در اواسط دهه ۲۰۰۰ فشار جهانی برای محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران شروع شد، ایران کمتر از ۱۰۰ سانتریفیوژ داشت. اما زمانی که برجام در سال ۲۰۱۵ امضا شد ایران تقریبا ۲۰ هزار سانتریفیوژ داشت. این ایده که فشار حداکثری برای موفقیت (در برابر ایران) کلیدی است، صرفا یک ایده بی‌اساس است”.
به نوشته ریتر، ترامپ در آغاز ریاست جمهوری‌اش جسورانه اعلام کرد که کره شمالی هرگز نباید سلاح هسته‌ای یا ابزار رساندن آن به سواحل آمریکا را داشته باشد. اما در اوایل ۲۰۱۸، کره شمالی یک موشک بالستیک قاره پیما مجهز به کلاهک هسته‌ای ساخت که به تمام مناطق آمریکا می‌رسد.
ترامپ با این واقعیت کنار آمد و به مذاکره با کره شمالی بازگشت. اوباما نیز چنین وضعیتی داشت. در دوره اوباما ظرفیت غنی‌سازی ایران گسترده بود. اوباما و سایر جهان مجبور شدند با واقعیت یک ایران غیرمغلوب و دارای حاکمیت وارد مذاکره برای حل مسئله هسته‌ای شوند. نتیجه، برجامی شد که ترامپ آن را تحقیر می‌کند.