سخنان سردار جلالي، رييس سازمان پدافند غيرعامل درباره دزديدن ابرهاي ايران و مشكوك بودن موضوع تغيير اقليم انعكاس گستردهاي در شبكههاي اجتماعي و فضاي رسانهاي كشور داشته است. از «عيسي كلانتري»، رييس سازمان حفاظت محيط زيست، كه همواره صريح و بيپرده سخن ميگويد پرسيديم كه آيا او با رييس سازمان پدافند غير عامل موافق است؟
به گزارش یوپنا به نقل از اعتماد، كلانتري اظهارنظر درباره ماجراي دزديده شدن ابرهاي ايران را جزو حوزه تخصصي سازمان هواشناسي ميداند و تصريح ميكند كه صرفا اين سازمان صلاحيت فني اظهارنظر در اين باره را دارد. كلانتري اما درباره تغيير اقليم به صراحت ميگويد كه اين پديده يك واقعيت است و بايد براي كاستن از تبعات منفياش برنامه داشته باشيم.
رييس سازمان حفاظت محيط زيست در گفتوگوي كوتاهش با «اعتماد» هشدار ميدهد كه نبايد واكنش نظام برنامهريزي ما به تغيير اقليم همان واكنش دو دهه پيش به كم آبي باشد وگرنه پيشاپيش شكست ميخوريم.
آقاي جلالي رييس سازمان پدافند غيرعامل ديروز گفتهاند كه تغييرات اقليمي در كشور ايران و منطقه غرب آسيا مشكوك است و رژيم صهيونيستي و برخي ديگر از كشورها با كارهايي برف و ابردزدي انجام ميدهند. شما در مقام رييس سازمان حفاظت محيط زيست درباره اين ادعا چه نظري داريد. آيا چنين چيزي ممكن است؟
به نظر من در مورد مباحث مربوط به ابرها و ميزان بارندگيها سازمان هواشناسي صلاحيت اظهارنظر دارد كه آنها هم نظرشان را گفتهاند. اين مساله فني است و سازمان حفاظت محيط زيست خودش را تابع سازمان هواشناسي ميداند. آنها اعلام كردهاند كه چنين چيزي ممكن نيست. وقتي هواشناسي ميگويد امكان ندارد ما هم به همين نظر تخصصي اعتماد داريم. كاهش بارشها مسالهاي سياسي يا اقتصادي نيست. مسالهاي كاملا فني و علمي است. يكي مدعي شده است كه ابرها را ميدزدند، صاحب مساله و ذي نفع اصلي يعني هواشناسي هم تنها پاسخ داده كه امكان ندارد.
ايشان گفتهاند كه به تغيير اقليم مشكوكند. آيا ميتوان اين طور استنباط كرد كه كشورهايي در دنيا باشند كه بخواهند در تغييرات اقليمي نقش داشته باشند؟
ما در سازمان حفاظت محيط زيست ميگوييم كه تغيير اقليم وجود دارد و كسي هم نميتواند منكر آن شود مگر آقاي ترامپ. ترامپ هم به دليل تامين منافع اقتصادي و نقش نفت در اقتصاد اين حرفها را مطرح كرده است.
خب با اين حساب مواجهه ايران با مساله تغييرات اقليمي بايد مبتني بر چه راهبردي باشد؟
ما بايد تابع متخصصاني باشيم كه در كشور و جامعه بينالمللي در اين باره صاحب ديدگاه علمي هستند. هر چيزي را هر كسي نميتواند بگويد. نبايد فراموش كنيم كه همهچيز را همگان دانند. ما بايد خودمان را با تغيير اقليم سازگار كنيم، تغيير اقليم كه خودش را با ما سازگار نميكند. مديريت مصرف آب و انرژي كشور بايد خودش را با تغييرات اقليمي هماهنگ كنند وگرنه ما نميتوانيم به جنگ تغيير اقليم برويم. وظيفه ما مشخص است. ما بايد با استفاده از دانش روز تمهيداتي را بينديشيم كه كشور توان عبور از اين مسائل را داشته باشد. مديريت بحران تغييرات اقليمي هم چهار ساله ممكن نيست و بايد برايش برنامه بلندمدت داشته باشيم چون سال به سال بارندگيها بيشتر كاهش مييابد. گرمايش زمين دارد اضافه ميشود و از طرفي با بحرانهاي ديگري هم روبه هستيم و بايد براي مقابله با آنها آماده باشيم.
به نظر ميرسد در كشور هنوز سياست و ديدگاهي يكپارچه درباره بحرانهاي زيست محيطي و تغيير اقليم وجود ندارد. قبول داريد اين تشتت و همسو نبودن سازمانها ممكن است براي ما زيانآور باشد؟
حتما همين طور است. اگر خودمان آماده نكنيم چه بسا تبعات تشديد شود و بدتر هم باشد. قطعا اين مساله منابع و وقت ما را هدر ميدهد. ما ٢٠ سال پيش هشدار داديم كه بايد خودمان را با كمآبي سازگار كنيم. آب را نبايد اينطوري تاراج كنيم. منابع تجديدناپذير را بايد حفظ كنيم. كسي حرفمان را گوش نكرد. همه مسخره كردند. از سال ٧٥ اين حرفها را زديم و حالا ٢٢ سال بعد با واقعيتهاي تلخي روبه رو شدهايم كه تازه برخي افراد متوجه شدهاند بايد كمبود آب را جدي گرفت.
اگر مساله تغييرات اقليمي را ناديده بگيريم يا با آدرس غلط دادن، برنامهريزيهاي مان به تعويق بيفتد بايد منتظر چه پيامدهايي باشيم؟
نميتوانيم ناديده بگيريم. قطعا از پيش شكست خوردهايم. نميتوانيم بگوييم باران غلط ميكند كه نميبارد. با اين حرف كه باران نميبارد. وقتي بارشها كم ميشود عقلانيت حكم ميكند ما هم سياستهايمان را تغيير دهيم و به سمت كاهش مصرف آب برويم.