صلح در لغت به معنای در امان بودن، ایمنی ،سازش وآسودگی است و امنیت مولود صلح است. صلح خواهي و زندگی همراه با سازش و مسالمت از نیازهای فطری بشری است که در دین مبین اسلام که دینی جامع و کامل است مورد توجه واقع شده است وعمل به دستورات و راهکارهای صلح و امنیت از وظایف شرعی مسلمانان است.
اسلام منادی صلح و دوستی میان تمام انسان هاست و روابط انسان ها در زندگی اجتماعی بر پایه صلح و همکاری نیکو کارانه بشری استوار است.
صلح وامنیت دو اصلي كه در کنار یکدیگر معنا می یابند. در سایه صلح و ا منیت است که کرامت انسانی حفظ مي شود و همکاری میان انسان ها همراه با مودت و مسالمت را رقم مي خورد و جامعه و مردم به سوی پیشرفت و علم رهنمون خواهند شد.
امروزه جهان تشنه و نيازمند به صلح و امنيت است اما متاسفانه چهره زيبای جهان توسط انسانهای جنگ طلب و متعصبان و اقتدارگرايان سياست، سياه و مكدر شده بطوريكه بخشهای وسيعی از پيكر جهان اسلام درجنگ و آوارگی است و تخريب زيربناهای زندگی مردم را فراگرفته است ،در جهاني كه دم از آزادي و دموكراسي و تمدن است و دائما شعار حقوق بشر سر داده مي شودمي بينيم كه حقوق انسانها و تخريب فضای زندگی بشر به نابودی كامل كشيده و به هر دليلی دست بشريت به قتل و خونريزی انسانها و تباهی اخلاقی مرد و زن و پير و جوان آلوده شده است. انگيزههای جنگ و ناامنی در جهان چه ها كه نكرده ، با تمام باور و اعتقادمیتوان گفت که هيچ سيل بنيانكن و حوادث تكان دهنده طبيعی تا اكنون جهان را به ميزان جنگهای دست بشر متضرر نساخته است. بطوريكه آمار و ارقام ذيل نشان از اين جنگها دارد :
در جنگ جهاني دوم طبق بر آوردهاي انجام شده تعداد ۵۶ تا ۸۵ ميليون نفر ، جنگ آزاديبخش در كشور بنگلادش در سال ۱۹۷۱ حدود سه ميليون نفر، در جنگهاي داخلي نيجريه بين سالهاي ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۰ بيش از يك ميليون و ۷۰۰ هزار نفرو درجنگ ايران و عراق بين سالهاي ۱۹۸۰تا ۱۹۸۸حدود ۵۶۴ هزار نفركشته كشته شدند .
برای رسيدن به صلح و امنيت نخست بايد به حق حيات و آزادی بشر اعتراف نمود و به خود كامگی و توسعهطلبی و كشورگشايی و دست درازی به حقوق و ثروت و استقلال كشورهای ديگر خاتمه داد و با امر به معروف و نهی ازمنكر، برای گسترش عدالت و امنيت جهانی اقدامات با حكمت و عقلانی را فراهم ساخت و برای آزادیهای مذهبی، دينی و سياسی با ديگران به فرهنگ گفتگو و مجادله احسن پرداخت و برای نشرارزشهای فكری و حقانيت دينی و مذهبی خويش از زور و استبداد و خشونت پرهيز نمود
صلح جويي و صلح طلبي از صدر اسلام تا كنون رامي توان مشاهده نمود بطوريكه ،پيامبر اسلام (ص) فرمود: ما آمدهايم تا بشر را از ذلت و تاريكی نجات دهیمو در قر آن نيز هيچگاه غير از موارد دفاع، دعوت به جنگ و خونريزی با كسی نمیكند، بلكه انسانها را به پرهيز از جنگ و آدمكشی و صلح و امنيت دستور میدهد.
قرآن؛ كشتن يک تن از انسانها را مساوی با كشتن تمام مردم معرفی میكند، و حيات بخشيدن به يک شخص را به منزله حيات تمامی مردم میشمارد ،پس چگونه ممكن است دين اسلام در قتل عام انسانها بیتفاوت بماند؟ . از ديدگاه اسلام حرمت قتل انسانها، در قتل كافر و مسلمان يكسان است، و بلكه اسلام پيروان خويش را تشويق به نيكی در مورد كسانی میكند كه آنها با خدا عنادی ندارند. آنهای را كه اقدام به كشتن و آوارگی كسی نكرده اند، به مسالمت و صلح جهانی دعوت میكندو مسلمانان را به نيكی با آنها امر مینمايد.
يكي از روشهای رسيدن به امنيت و صلح جهانی از ديدگاه اسلام و منظر دين، پرهيز از ريختن خون انسانها زمين به بهانههای مختلف، در جهان است، اسلام به همين جهت از كشتن انسانها جلوگيری میكند، زيرا هرگاه خونی در زمين بريزد، ديگر هرگز نبايد به برقراری صلح و امنيت جهانی اميدوار بود.
خداوند بزرگ خواست خويش را در امر صلح و امنيت با فرستادن پيامبرانی به نمايش میگذارد كه هر كدام آنها الگوی مسالمت و صلح و اسوه امنيت و آرامش برای تمامی بشريت بودهاند، این پيامبران الهی مانند؛ حضرت عيسی(ع)، حضرت محمد(ص)، حضرت ابراهيم(ع) و حضرت عيسی و موسی (ع) و همه انبيا را خداوند، رحمة اللعالمين فرستاده است
بنابراين اساس، اسلام بر صلح نهاده شده است و اسلام از صلح گرفته شده است: ( فلا تقولوا لمن القی اليكم السلام لست مومنا). سوره نساء آيه- ۹۴، هرگاه كسی دستش را به علامت صلح بالا میكند، اسلام از او میپذيرد، و اقدامش را نيكو میشمارد و در اين باره بهانهگيری نمیكند.
اسلام در امر صلح و امنيت به سراغ بهانه میرود، تا از آتش جنگ و خونريزی كاسته شود.
حضرت علی(ع) كه تجسم عينی اسلام است، برای حاكم خود میفرمايد: مالك! مواظب باش كه مردم دو طايفه اند: آنها يا برادران دينی تو میباشند، و ياهمانند تو انسان هستند. مبادا به كسی از جانب تو ستمی روا داشته شود.
به اميد آنروز كه در سراسر جهان هستي صلح و آرامش بر قرار شود.