حضور رئیس جمهوری در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد این بار و در حالی که نظم و ترتیبات بینالمللی مورد تهاجم قدرتمندترین کشور جهان قرار گرفته است، اهمیتی فراتر از سالهای گذشته دارد.
پیش از این، اجلاسهای گذشته و دیدارهای جانبی آن تنها فرصتی برای تکرار مواضع کلامی ایران در ارتباط با مهمترین رویدادهای جهانی بود؛ آن هم در شرایطی که اغلب یک اتفاق نظر جهانی نسبت به منزوی کردن ایران در مناسبات بینالمللی وجود داشت.
برجام که از درون یک تکاپوی چندجانبه برای اثبات نیات صلحآمیز ایران در فعالیتهای هستهای برخاست، این وضعیت را به طرز چشمگیری دگرگون کرد. در نشست مجمع عمومی ملل متحد که سه ماه پس از دستیابی به توافق هستهای برگزار شد، رئیس جمهوری ایران با صدایی رساتر از قبل، از آغاز فصل جدیدی در روابط ایران و جهان خبر داد؛ فصل جدیدی که حتی با خروج ایالات متحده از برجام و اعمال تحریمهای اقتصادی، همچنان ادامه دارد.
امروز، ایران نه تنها در انزوا نیست بلکه به رغم همه تلاشهای ایران ستیزانه در امریکای ترامپ، بخش جدایی ناپذیری از جامعه بینالمللی است که در برابر قانون شکنیهای دولت امریکا، مورد همدلی جهانی قرار دارد. به این ترتیب ایران نه تنها توانسته است با پایبندی کامل به برجام، نیات واقعی خود را در تعقیب برنامههای صلحآمیز هستهای اثبات کند بلکه از این طریق، صاحب سرمایه و وجاهت سیاسی بینظیری است که میتواند امریکای ترامپ را به سبب نقض صریح قطعنامه شورای امنیت و زیر پا گذاشتن تعهدات بینالمللیاش در احترام به مقررات جهانی سرزنش کند.
متأثر از این جایگاه شایسته ایران است که اکنون ایالات متحده از موفقیت در ایجاد اجماع علیه برنامههای هستهای مأیوس شده و از برگزاری نشست شورای امنیت ملل متحد با محوریت ایران که احتمال میداد با اعتراض سایر کشورهای عضو مواجه شود، انصراف داد. با وجود این، ما نباید تنها به منزوی کردن ایالات متحده در اخلاقیات بینالمللی بسنده کنیم. ایران باید ابتکارعملهایی را پیشگامی کند که با تهدیدات جدید برآمده از عدم صلاحیت ایالات متحده در نظم بخشیدن به هرج و مرج جهانی متناسب باشد.
گشایش فصل جدید در روابط ایران و جهان میتواند با در نظر گرفتن اینکه غائله داعش در سوریه به روزهای پایانی خود نزدیک میشود، به همکاریهای تازهای میان ایران و همه کشورهایی بینجامد که به استقرار آرامش و ثبات پایدار در شامات و فراسوی آن علاقهمندند. نشست سران کشورها در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، فرصت دیگری برای به نمایش گذاشتن انگیزههای سازنده ایران در سوریه و مقابله با همه تبلیغاتی است که سعی در نشان دادن ایران به منزله یک قدرت منطقه «گسترش طلب» دارند. این تلقی نادرست، سرچشمه نگرانی کشورهای عرب همسایه ایران و رمز موفقیت اسرائیل در شکل دادن به ائتلافهای ضد ایرانی است.
به همین دلیل باید در متقاعد کردن دیگران به اینکه ایران فارغ از دستهبندیهای گذشته میان کشورها، آماده همکاری به منظور متوقف کردن جنگ سوریه و ریشهکنی خشونت و تروریسم در بسترهای سیاسی و اجتماعی آن است، بکوشیم. همینطور ما باید اطمینان بدهیم که قصد حضور دائمی فراسرزمینی بی توجه به خواست ملتها را نداریم. افول ایالات متحده و یا مسئولیت گریزی و اتکاناپذیری آن، باید موجد استقلال عمل مناطق در دستیابی به نظم بینالمللی عادلانه، رضایتبخش و پایدار از منظر همه کشورهای یک منطقه باشد. آقای روحانی پیش از این با به میان کشیدن مفهوم «منطقه قویتر» بخوبی نشان داده که از نگاه جمهوری اسلامی ایران، جایگاه یک کشور نمیتواند درون منطقهای سوخته و مملو از کشورهای درماندهای که از اجابت مطالبات شهروندانش ناتوان است، ارتقا یابد.
صدها هزار کشته و میلیونها آواره به دنبال جنگهای سوریه، یمن و عراق، همراه با نابودی گسترده زیرساختهای اقتصادی، بهداشتی و اجتماعی این کشورها، چالش بیسابقهای را پیش روی امنیت ایران و تکتک کشورهای منطقه قرار داده که بدون همیاری در جبران آن، میتواند در آینده نزدیک با به حرکت درآوردن موج تازهای از مهاجرت، جنگهای نیابتی، رقابت تسلیحاتی، تروریسم و سایر بزهکاریهای فرامرزی، بخش عظیمی از انرژی نظامی و دیپلماتیک کشورهای این منطقه را به خود اختصاص دهد. در کوران سیاست هویت که از جهان عرب تا اتحادیه اروپا گسترده شده و اکنون با گرایشات جنسیتی و نژادی دونالد ترامپ به ایالات متحده نیز راه یافته است، رئیس جمهوری ایران میتواند طنین پژواکی باشد که گوشهای شنوای زیادی در جهان دارد.
ایده منطقه قویتر که توأم با همزیستی هویتی درون و میان کشورهای منطقه ماست، یک نظم سیاسی و راه حل اجتناب ناپذیری را پیشنهاد میدهد که تحقق آن میتواند امنیت و آرامش را در کشورهای منطقه ما تا سرحدات بی ثبات اروپا مستقر کند. پیگیری این ایده نوآورانه در عصر زوال قدرت و نفوذ امریکا همانقدر ارزشمند است که ایده گفتوگوی تمدنها در دورانی که گمان میرفت جهان در معرض برخوردهای تمدنی است. اکنون رئیس جمهوری فرصت دیگری برای به رخ کشیدن بی اعتباری اخلاقی امریکای ترامپ و ترسیم دورنمایی نزدیک از یک نظم منطقهای، بدون تسلط غیرمسئولانه امریکا در اختیار دارد./روزنامه ایران