شاید یکی از بهترین افرادی که بتواند در این خصوص صحبت کند، موسس یک پیامرسان ایرانی است که اعتقاد دارد حملات ناشیانه، به استقبال اندک از پیامرسانهای داخلی منجر شده است.
برای شروع این گزارش نیاز به مقدمهچینی نیست. هدف این است که بدانیم «چرا پیامرسان بومی موفق نداریم؟» و برای رسیدن به به پاسخ این سوال با «مهدی انجیدنی» بنیانگذار پیامرسان بوم گفتوگویی داشتیم.
انجیدنی معتقد است ما پیامرسان موفق داریم و سوال اصلی این است که «چرا پیامرسان پر جمعیت نداریم؟» تعبیر انجیدنی درست است. ما زیرساخت و دانش فنی لازم را داریم، اما دلیل این که کاربران به بستر پیامرسانهای داخلی ورود نمیکنند، ماجرای دیگری دارد.
ماجرای مهاجرت کاربران به پیامرسانهای داخلی شبیه مهاجرت از شهری به شهر دیگر است. همان طور که برای گرفتن این تصمیم باید خیلی چیزها مهیا باشد و مدت زمانی صرف اعتماد به شهر دیگر شود، همین فرصت نیاز است تا کاربران پیامرسانهایی مانند تلگرام و واتسآپ پس از طی یک فرآیند نسبتا زمانبر به اعتماد کافی دست پیدا کنند.
** تلگرام کِی به ایران رسید؟
انجیدنی بنیانگذار و مدیرعامل پیامرسان گپ قبل از پرداختن به موضوع اصلی، توضیح داد که پای تلگرام چطور به کشور ما باز شد.
او گفت: سال ۹۲ دولت ما بنابر شرایطی که آن زمان وجود داشت، صلاح دید با تیم تلگرام توافقنامهای به امضا برساند تا این پیامرسان را در ایران همهگیر کند. در آن دوره وایبر و واتساپ هم به سمت فیلتر شدن و اختلال رفتند. در آن برهه حتی اسکایپ هم مسدود شد و انسداد پیامرسانهای این چنینی چند ماهی ادامه داشت.
آن سالها پیامرسانها مانند الان متداول نبودند. در آن فضا هر کدام از کاربران به اقتضای نیاز خود به عضویت پیامرسانهای مختلف مانند وایبر، واتساپ و یاهو مسنجر درآمدند. پس از محدودیتی که ایجاد شد، تمام کاربران فضای مجازی به سمت تلگرام کوچ کردند و به عضویت این پیامرسان درآمدند.
تلگرام در سالهای اول کمی با دولت ایران همکاری داشت کما این که حتی در برههای عدهای از مسئولان اعلام کردند که ما حتی به تلگرام نیز دسترسی داریم. در سال ۹۴-۹۵ در حالی که ابتدای همکاری آنها چند مرتبهای به ایران سفر کرده بودند، کم کم ارتباطات تلگرام با ایران کمرنگ شد.
** ایده پیامرسان داخلی
او در ادامه گفت: از همان زمان به بعد ارتباط ما با تلگرام کم شد و تازه آن زمان مسئولان به این فکر افتادند که اگر تلگرام، ما را فیلتر کند چه کنیم؟ همان زمان بحث پیامرسانهای داخلی مطرح شد و عدهای مانند همیشه سازِ مخالف زدند که پیامرسان داخلی به چه کارمان میآید؟
او میگوید این جبههگیریها همیشه در کشور وجود دارد، یک مثال هم میزند برای این که دقیقتر ماجرای این موضعگیری را مشخص کند: مثال این موضعگیریها مانند زمانی بود که صحبت از نقشه بومی به میان آمد، همه به سازندگان آن خرده گرفتند و به مسخره میگفتند شما دارید چرخ را دوباره اختراع میکنید؟
دقیقا در همان زمان، گوگل سرویس نقشهاش را برای دامنه IR بست. اگر همان زمان ما چند نقشه بومی آماده نداشتیم تمام اپلیکیشنهای وابسته به نقشه مانند تاکسیهای اینترنتی از بین میرفتند.
واقعیت این است که ما خیلی اوقات به جای این که مسئله را حل کنیم، شروع میکنیم به سیاسیبازی و انواع نظرها در خصوص فضای مجازی ارائه داده میشود که عموما هم نظرات پوپولیستی و رسانهای هستند تا نظر کارشناسانه.
** از نظر فنی وضعیت خوبی داریم
او در خصوص خلاءهایی که برای رسیدن به موفقیت در این مسیر وجود دارد، گفت: فناوری اطلاعات در کشور ما بسیار قوی و پیشرفته است، پروژههای بزرگ داریم و میتوانیم هر پیامرسان و اپلیکیشنی که نیاز داریم را طراحی و به بازار عرضه کنیم.
واقعیت این است که دولت ما در برههای به اشتباه زیرساخت ارتباطی کشور را به شرکتهای خارجی وابسته کرد؛ شرکتهایی که هم اکنون به تعهدات خود عمل نمیکنند.
وی افزود: اتفاقی که در این بین رخ داده این است که دولت نمیخواهد اشتباه خود را بپذیرد و به همین دلیل دست به مقابله غیر منطقی میزند. متخصصان ایرانی توان ساخت و ارائه پیامرسان موفق را دارند، اما این مسئله مدتهاست بازیچه سیاسیبازی شده است.
زمانی که تلگرام فیلتر شد، چند نماینده مجلس حملات تندی را علیه پیامرسانهای داخلی آغاز کردند. جالب است نماینده مردم که حقوق میگیرد تا از مردم دفاع کند به صنعت داخلی حمله میبرد و آن صنعت را تخریب میکند.
** ربط دادن پیامرسان به جناحهای امنیتی
بنیانگذار پیامرسان گپ افزود: اگر به طور خلاصه بخواهم دلایل تعداد کم کاربران این حوزه را مشخص کنم، باید بگویم مردم از این برخوردهای سیاسی سردرگم شدهاند.
نماینده مجلس به دروغ میگوید تمام پیامرسانهای داخلی مربوط به جناحهای امنیتی است، در حالی که پیامرسان گپ و چند پیامرسان دیگر محصول شرکتهای خصوصی هستند و این باعث تشویش اذهان عمومی میشود.
انجیدنی افزود: در کنار تمام اینها ما توقع داریم که یک جهش عجیب در خصوص پیوستن کاربران به پیامرسانهای بومی رخ دهد. تلگرام در سال اول عمرش نزدیک به ۱۰ میلیون مخاطب جذب کرد. پیامرسانهای ایرانی با وجود چنین رقیب قدرتمندی -از نظر فنی و تعداد عضو- در سال اول بیش از ۱۰ میلیون عضو گرفتهاند و مسیر خوبی پیش رویشان است.
اگر مسئولان این همه خودشان را درگیر این ماجرا نمیکردند و اجازه میدادند، پیامرسانهای بومی مسیر رشد طبیعی و ارگانیک خودشان را طی کنند همه چیز درست میشد. مگر آپارات و کافه بازار در سال اول حضورشان در بازار چند کاربر داشتند؟ این صنعت خیلی آهسته رشد کرد و همراه با آن فرهنگ استفادهاش شکل گرفت.
** کاربران میلیونی
او تصریح کرد: ما باید صبر کنیم تا فناوری رشد کند، فناوری مانند قارچ نیست که امروز روی آن باران ببارد و فردا چند سانتیمتر رشد کند. مسئولان ما دائم میپرسند که چرا پیامرسانهای بومی ۴۰ میلیون کاربر ندارند؟ پاسخ این است که مگر کدام صنعت در سال اول حضور در بازار به یک میلیون کاربر رسیده است؟ حتی ما در خارج از کشور هم چنین آمار و ارقامی نداریم.
به نظرم هر چقدر مردم بیشتر لزوم کسبوکارهای دیجیتالی را بفهمند، حرکتشان به سمت پیامرسانها و پلتفرمهای داخلی سرعت بیشتری میگیرد. مانند کشور چین که این لزوم را فهمیدند و به همین واسطه پلتفرمهای بزرگی مانند علیپی (Alipay) و وی چت WeChat)) به وجود آمدند. قطعا این مسیر در کشور ما نیز طی میشود و در چند سال آینده در این مسیر حرکت خواهیم کرد.
«کامبیز نوروزی» حقوقدان و فعال رسانهای نیز در خصوص این که چرا پیامرسانهای بومی در ایران به توفیق خوبی دست نیافتهاند، گفت: جامعه به طور طبیعی کالای مورد نیاز خودش را انتخاب میکند و نمیشود به جامعه تحمیل کرد از کالای معینی استفاده کند. جامعه با توجه به امکانات و عوامل مختلف دست به انتخاب میزند که از چه تکنولوژی در زندگی استفاده کند و مجبور کردن جامعه راه به جایی نمیبرد.
او که سابقه طولانی فعالیت در حوزه رسانه دارد، میگوید: به دلیل ناکارآمدی صدا و سیما و ضعف شدیدی که بر مطبوعات حاکم شده، جامعه به استفاده از فضای مجازی روی آورده است، به همین واسطه پیامرسانهایی که در این محیط به وجود آمدهاند، رشد کردند و وارد زندگی روزمره مردم شدند.
به نظر میرسد کاربران با فعالیت در پیام رسانهایی مانند تلگرام احساس امنیت میکنند چرا که امکانات و قدرت پیامرسانی آن بالاست. پیامرسانهای داخلی بودجههای سنگینی گرفتند، تبلیغات زیادی نیز در خصوصشان انجام شد، اما از سوی مردم مورد اقبال واقع نشدند. باید دلیل را بررسی کرد که آیا آنها کیفیت نداشتهاند؟ محیطشان امن نبوده؟ آیا توانستهاند در بازار رقابت شرکت کنند؟
نوروزی در جواب سوالات طرح شده از سوی خودش، ریشه مشکل را در سیاستهای رسانهای میداند و میگوید: سیاست رسانهای، صرفا مبتنی بر ایجاد محدودیت است. در جامعه تکنولوژیمحور امروز، هر سیاست رسانهای که مبتنی بر ایجاد محدودیت باشد، محکوم به شکست خواهد بود.
پیامرسانهای داخلی نه فقط به این دلایل قادر به رقابت نشدند، بلکه مهمتر از آن، مورد اعتماد عمومی هم قرار نگرفتند. متاسفانه باید بگویم میزان اعتماد به این پیامرسانها، عمدتا ناشی از بیاعتمادی به فضای رسانهای داخلی است و کاربران نسبت به آنها احساس امنیت ندارند.
او در پایان به مورد دیگری نیز اشاره کرد و گفت: اگر مسئولان و فعالان این حوزه شش هفت سال قبل، به این فکر میکردند که بسترهای مناسب برای ایجاد پیامرسانهای بومی جهت انتقال اطلاعات آزاد در جامعه را فراهم کنند، شاید بیرغبتی به این شدت پیش نمیآمد.
سیاستهای رسانهای مسئولان مبتنی بر ایجاد محدودیت است. آنها تمام تلاششان را بر انکار و محدودسازی میگذارند، اما در جامعه امروز و جهان رسانهای، این سیاستها محکوم به شکست است و عقب افتادن از رقبا را به دنبال خواهد داشت.