منتقدان “اباذری” میگویند که او اساسا در اندازهای نیست که درباره “رضا براهنی” سخن بگوید. آنها مدعی اند که براهنی میراث مکتوب بسیار عظیمی در ادبیات و شعر دارد، اما اباذری هیچ اثر مکتوبی ندارد که براساس آن مورد قضاوت قرار گیرد.منتقدان اباذری او را با “احمد فردید” استاد فلسفه دانشگاه تهران مقایسه میکنند که هیچ اثر مکتوبی نداشت، اما سخرانیهای جنجالی و مریدان فراوان داشت.
انتقاد شدید از محسن نامجو و رضا براهنی در فایل صوتی تازه منتشر شده از یوسف اباذری استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران موج تازهای به راه انداخته است. سخنان این چهره سرشناس مورد انتقادات گستردهای قرار گرفته است. بسیاری معتقدند لحن او علیه “رضا براهنی” شاعر و نویسنده نامدار “هتاکانه” است.
به گزارش یوپنا، سخنان جنجالی یوسف اباذری بخشی بسیار کوتاه از سخنرانی طولانی او در سال ۸۸ با عنوان “جامعه شناسی ادبیات، درسگفتاری پیرامون لوکاچ” است که سال ۲۰۱۶ در کانال تلگرامی اباذری آپلود شده بود، اما در چند روز اخیر توسط برخی رسانههای دوباره منتشر شده است.
در فایل صوتی که سرو صدای زیادی به پا کرده است، اباذری از موسیقی محسن نامجو که هوادارن زیای دارد، انتقاد میکند و میگوید: «مودی که من نمیدونم نامجو و پامجو اومده، مودیه که هتاکی و پردهدری و کلمات زشت و اینکه ما به خودمون کثافت بزنیم […]و این رو اسمش رو بذاری انتقاد. حالا سارتر [یا ساد؟ درست شنیده نمیشود] یه چیزی گفته که اصلا تو معنیش رو هم نمیدونی که اصلا سارتر [یا ساد. مارکی دو ساد] چی کار کرده که مثلا اونجا چیز کنه. با تمسک به دلقکی مثل براهنی و نمیدونم از این حرفها بخوای بیای اصلا تو مفهوم چیزی رو اونقدر بیای توی کثافت که بیای اون هم برای موسسه یا جامعهای که تو میگی فرهنگی. اینها مودهاییان. همین مود… مود نامجو اومده موسیقی ایران رو بشکنه. یه آدمی که نه صدایی داره نه سازی بلده نه دو تا نت بلده نه هیچ چی… فقط عربده میکشه میخواد موسیقی ایرانی رو تغییر بده. نیمایی که موسیقی ایرانی رو تغییر داد، شعری میگفت که در چیز در استحکام به اندازه حافظ و فردوسی و سعدی و اینها بود …»
محسن نامجو متولد سال ۱۳۵۴ در تربت جام، آهنگساز، خواننده، نوازندهٔ سهتار، دوتار، گیتار، و ترانهسرا است. او هماکنون در نیویورک زندگی میکند. نامجو از موزیسینهای بحث برانگیز ایران در سالهای اخیر بوده است.
اباذری کیست؟
یوسف اباذری جامعهشناس ایرانی و دانشیار گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران متولد سال ۱۳۳۱ است. او بیش از ۲۰ سال است در دانشگاه تهران تدریس میکند. اباذری تاکنون چندین مقالهٔ علمی منتشر کرده و پیش از این، ضمن عضویت در شورای نویسندگان مجلهٔ ارغنون، سردبیریِ مجلهٔ نامه علوم اجتماعی را بهعهده داشتهاست. او در نظریه ادبی و جامعهشناسی ادبیات تخصص دارد و مدتی دربارهٔ آثار فرمالیستهای روس، همچون آرای میخائیل باختین و تأثیر فلسفه بر ادبیات پژوهش کردهاست.
اباذری به دلیل سابقه حضورش در دانشگاه تهران و منش خاصش در حوزه آکادمیک محبوبیت فراوانی میان دانشجویان این رشته دارد. او جامعه شناسی چپ گراست و در سالهای اخیر جدالهای زیادی با منتقدانش داشته است. اباذری اثر مکتوب برجستهای ندارد، سخنرانیهایی جنجالی دارد، پراکنده حرف میزند، با جملات ناتمام؛ شاید همین جزیی از جذابیت کلامش است.
این اولین بار نیست که یوسف اباذری علیه برخی هنرمندان با این ادبیات سخن می گوید او در سال ۹۳ پس از درگذشت مرتضی پاشایی خواننده موسیقی پاپ و حضور چشمگیر مردم در مراسم تشییع خاکسپاری اش به تندی از علاقمندان پاشایی انتقاد کرد. او ضمن آنکه سبک موسیقی پاشایی را حقیر شمرد از “اتحاد نامقدس مردم و حکومت” در سیاست زدایی سخن گفت.
در آن ماجرا تا روزها افکار عمومی درگیر مجادله اباذری با منتقدانش و هواداران پاشایی بود. در آن مقطع از “پدیده اباذری در “کنار پدیده پاشایی” رونمایی شد.
حرف اباذری درباره پاشایی این بود که او چیزی از موسیقی نمیفهمیده و آثارش ارزشی ندارد. حرف او درباره محسن نامجو نیز همین است. البته حمله اباذری به نامجو در کنار حمله به رضا براهنی اهمیت پیدا کرده است. نامجو در آثارش از اشعار براهنی استفاده کرده و آنها را خوانده است.
واکنش تند به سخنان اباذری
با انتشار سخنان اباذری منتقدان این استاد جامعه شناسی و هوادارانش در شبکههای اجتماعی رودر روی یکدیگر قرار گرفتند.
منتقدان “اباذری” میگویند که او اساسا در اندازهای نیست که درباره “رضا براهنی” سخن بگوید. آنها مدعی اند که براهنی میراث مکتوب بسیار عظیمی در ادبیات و شعر دارد، اما اباذری هیچ اثر مکتوبی ندارد که براساس آن مورد قضاوت قرار گیرد.منتقدان اباذری او را با “احمد فردید” استاد فلسفه دانشگاه تهران مقایسه میکنند که هیچ اثر مکتوبی نداشت، اما سخرانیهای جنجالی و مریدان فراوان داشت.
منتقدان اباذری میگویند او به شکل شگفت انگیزی در حوزه ادبیات ناآگاه است و جایگاه براهنی را نمیشناسد. یزدانی خرم روزنامه نگار و رمان نویس امروز در روزنامه سازندگی یادداشتی علیه اباذری منتشر کرد و در آن روش این استاد جامعه شناسی و هوادارانش را شبیه گردانهای اس اس آلمان نازی دانست.
یزدانی خرم نوشت: “او در ابتدا به یکی از مهمترین، پرکلمهترین و در عین حال جریان سازترین چهرههای ادبیات معاصر لقب دلقک میدهد و بعد در موج دوم گروهکش را پیش میفرستد تا صداهای مخالف را با تندروی و هتاکی خاموش کند.”
یزدان خرم همچنین معتقد است که اباذری پس از موج انتقادات از او به “کسوت مظلوم بودنش پناه میبرد” و “حواریون اش بر این مظلومیت خواهند گریست”.
اما در این بین هواداران اباذری نیز حرفهایی دارند، آنها میگویند، سخنرانی مذکور متعلق به ۱۰ سال پیش بوده است و آن زمان موسیقی محسن نامجو با امروز تفاوتهایی داشته است. هواداران اباذری معتقدند طیف منتقدان همیشگی اباذری که آنها را “لیبرال” میخوانند، برای تخریب و تخطئه این استاد جامعه شناسی این فایل صوتی قدیمی را مورد توجه قرار داده اند. آنها میگویند، منتقدان اباذری از فایل بیش از هشتاد دقیقهای فقط دو دقیقه آن را شنیده اند و براساس آن به اباذری حمله میکنند.
این عده همچنین خطاب به منتقدان اباذری و مدافعان براهنی میگویند، اباذری از همان روش “تخریبی” براهنی استفاده کرده است. براهنی که از هر کسی خوشش نمیآمد به شکلی تند و عریان به او میتاخت. او سالها پیش احمد شاملو را “دودوزه باز” خوانده بود. هواداران اباذری میگویند چرا به براهنی برای “دودوزه باز” خواندن شاملو حمله نمیکنید و حالا به اباذری برای “دلقک” خواندن براهنی حمله میکنید.
جدال کهنه
در داستان اخیر اباذری و منتقدانش باید به یک پیشنهای مهم اشاره کرد و آن هم جدال کهنه اباذری و شاگردانش با طیفی از جریان رسانهای و فکری موسوم به “لیبرال” است. در سال اخیر رسانههایی همچون روزنامه “سازندگی” به سردبیری محمد قوچانی، نشریه “تجربه” و پیشتر نشریه “مهرنامه” در مقاطع مختلف رودروی یوسف اباذری قرار گرفتند و به جدال با اندیشههای او رفتند.
یوسف اباذری از منتقدان اندیشه “ایرانشهری” سید جواد طباطبایی است. او این طیف را متهم میکند که تفکراتشان نئولیبرالیستی است.
اباذری تفکر ایرانشهری و باستانگرایی رایج را تفکراتی اقتدارگرا و تداوم جریان ایرانپرستی بعد از مشروطیت میداند که نمود سیاسی آن احزاب سومکا و پانایرانیست بوده و تجلی آن در دوران شاه سابق تابلوی مشهور شاه-خدا-میهنی بود که سرکار استوارها بالای سر خود آویزان میکردند.
اباذری می گوید اندیشه “ایرانشهری” با تفکر اعتدالی سیاستمداران کنونی کشور پیوند خورده است.
سید جواد طباطبایی استاد دانشگاه و پژوهشگر در زمینهٔ فلسفه و تاریخ و سیاست است. او عضو سابق هیئت علمی و معاون پژوهشی دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است.
پروژه اصلی و مهمترین اثر او تأملی دربارهٔ ایران است که آنطور که خود میگوید تلاشی برای فهم مسئله ایران، نه به عنوان بحثی سیاسی و لاجرم ایدئولوژیکی، بلکه همچون موضوع تأمل فلسفی برای فهم ایران به عنوان سرزمینی متشکل از اقوام مختلف، در نسبت با تاریخ و جهان است. او آثار فراوانی درباره تاریخ و اندیشه سیاسی در ایران دارد.