فریدون گله از مشاهیر ایران و کارگردانان بزرگ سینماست که برای نخستین بار تضاد طبقاتی را در فیلمفارسیهای دوره خود به نمایش در آورد.
سینمای ایران قبل از موج نو
به بیان سادهتر سینما به عنوان مخدری عمل میکرد که توده مردم را در این خیال دروغین که فقر مایه آرامش است غرق میکرد و سعی داشت به آنها ثابت کند که وضعیت زندگی آنها هر چند به لحاظ اقتصادی بد است و آنها توانایی به دست آوردن سرمایه را ندارند در عوض آرامش روحی دارند و به همین خاطر بهتر است با وضع موجود بسازند و نسبت به آن انتقادی نداشته باشند. این الگو تا اواخر دهه چهل بدل به الگوی اصلی سینمای ایران شد و مخاطبان فراوانی را به خود جذب کرد.
فریدون گله در موج نوی سینمای ایران
فریدون گله؛ نیای سینمای خیابانی/اجتماعی ایران
قهرمانان گله بسیار بیریشه هستند. هیچ جایگاهی در جامعه ندارند و به همین خاطر تنها میتوانند از جان خود برای احقاق حق مایه بگذارند. همین مسئله نقد گله را نسبت به نقد کیمیایی بسیار تند و تیزتر میکند.
کندو صریحترین فیلم درباره نتایج مدرنیته پهلوی است. هیچ فیلم دیگری مثل کندو نتوانسته دستاوردهای حکومت پهلوی را به چالش بکشد. ابی مانند قاسم سیاه جوان بیریشهای است که هیچ چیز ندارد. رفقایش او را نسیهخور میدانند. تضادهای جامعه از ابی یک انگل بی هویت ساخته که تنها افتخارش زندان رفتن است.