به گزارش یوپنا فرهاد مجیدی، سرمربی اسبق تیم استقلال تهران که به تازگی به دلیل اختلافات با احمد سعادتمند از سمت خود کنارهگیری کرده بود یکی از گزینههای بازگشت به نیمکت این تیم پس از ناکامی در مسابقات لیگ قهرمانان آسیا بود. او پس از انتخاب محمود فکری به عنوان سرمربی جدید آبی پوشان متنی را منتشر کرد که میخوانید:
“سکوت کردم تا هوادار واقعی استقلال برخلاف فضای دستکاری شده شبکههای اجتماعی، متوجه عمق دروغگویی و فریبکاری در باشگاه استقلال بشود. حالا همه متوجه شدند که پروژه بازگشت آقای استراماچونی دروغ بود. کلاهبرداری عاطفی بود و یک ضربه کشنده به استقلال در آستانه کسب جام حذفی و لیگ قهرمانان آسیا. فاجعه بدتر اینکه با پنجره بسته به آسیا رفتیم و هیچ مسؤول و ناظری این مدیران خیانتکار را مواخذه نکرد که چرا پول آقای شفر را ندادند اما دنبال ماجراجوییهای قلابی در ایتالیا بودند؟
۶ ماه قبل گفته بودم که استقلال مدیر توانمند اقتصادی در باشگاه میخواهد، گفته بودم که استقلال مدیر-کارمند نمیخواهد اما یک مدیر پرسپولیسی را برای استقلال انتخاب کردند و با هزینههای سنگین، ارتش مجازی راه انداختند و یک زمین سوخته در استقلال باقی گذاشتند.
روزی نیست که یک دروغ تازه از آقایان رو نشود. همین امروز در رسانهها خواندیم که ۴۰ میلیارد تومان از ۶۰ میلیارد تومانی که برای خود پیش هواداران سند جعلی درآمدزایی زدند، قرض بوده است!
مدیریت فریبکار با همکاری شریکش در هیات مدیره استقلال پروژه کینهتوزی علیه من را همچنان پیش میبرند. آنها مأموریت داشتهاند که استقلال را به یک تیم معمولی تبدیل کنند و فکرش را هم نمیکردم که میزان حقارت آقایان در حدی باشد که استوری نگذاشتن، سلفی نگرفتن و نام نبردن از آنها در مصاحبههایم منجر به از دست رفتن قهرمانیها در استقلال شود. همه از جام حذفی میگویند اما قدرت تیم ما در حدی بود که میتوانستیم در فینال غرب آسیا، دربی آسیایی برگزار کنیم اما به جای پرداخت طلب شفر در ۶ ماه گذشته فقط دروغ گفتند.
جدا از منتقدانی نظیر آقای حسن روشن که حرف دل و زبانشان یکی است، در این وسط تعدادی از پیشکسوتان با سهمخواهی و منفعتطلبی به حمایت از مدیریت دروغگو پرداختند و حالا هم با کاسبکاری همیشگیشان راهروهای وزارت ورزش را بالا پایین میکنند تا به جای قدم زدن در پارکها، سرگرمی تازهای برای خودشان به وجود بیاورند. به خاطر همین است که باید یادی کنیم از ناصر حجازی و منصور پورحیدری و حسرت بخوریم که کجا هستند آن مردان بزرگ.
یک مدیر پرسپولیسی با اسم رمز استراماچونی و الکس نوری، استقلال را به این روزها رساند. این پلیدیها در استقلال تمام نخواهد شد اما اگر استقلالی واقعی هستید، دفعه بعد لااقل حامی این دروغگوها نباشید. حمایت نادرست باعث شد که استقلال برای دومین سال متوالی توسط دلالها بسته شود و نه سرمربی!
باید خطاب به آنها که نگران سوختن من در نیمفصل پارسال بودند، بگویم که نسوختم، عملکرد مناسبی داشتم و اگر توطئه مدیریت نبود، با موفقیت از قطر برمیگشتم. حالا هم بعد از نایب قهرمانی در فصل گذشته باید به قهرمانی فکر کرد و امیدوارم هواداران استقلال را به زودی خوشحال ببینم.
حرف بعدی من با شما هواداران، به طور مشخص درباره مدیران، معاونان و مشاورانی خواهد بود که در این سالها تیشه به ریشه استقلال زدهاند و آماده هستم سنگینترین هزینهها را برای حذف این افراد پرداخت کنم. نامشان را خواهم برد و رهایشان نمیکنم.
بعد از رفتن آقای استراماچونی، با یک دروغ زشت من را متهم به همدستی با وزارت ورزش کردند. در چند روز گذشته هم مجددا گفتند که مشغول لابی با وزیر ورزش هستم اما همه این حرفها دروغ بود، چون هیچ وقت آقای سلطانیفر را ندیدهام.
آنها نمیتوانند در رابطه عاطفی من با هوادار خدشهای وارد کنند، رابطهای که در تمام سالهای جوانی، انرژی و انگیزه من برای زندگی و فوتبال بود.”