روزنامه جمهوری اسلامی با اشاره به فیلم مستند انتخاباتی برخی از کاندیداهای اصولگرا نوشت:
دوستان سینمایی عجب مستندهایی ساختهاند از ایران که یک نقطه آباد هم ندارد انگار. باور کنید همین فیلمها را اگر به جشنوارههای به قول خودشان، ضد ایرانی بفرستند، یک اسکار که چیزی نیست، همه اسکارها را یک جا میبرد، از بازی تا گریم تا داستان تا فیلمبرداری، تا…. آن وقت فلان روزنامه و سایت و آدم خواهد ماند چه بنویسد و چه بگوید در باره این فیلم “خودی”؟!
روزنامه جمهوری اسلامی با اشاره به فیلم مستند انتخاباتی برخی از کاندیداهای اصولگرا نوشت:
دوستان سینمایی عجب مستندهایی ساختهاند از ایران که یک نقطه آباد هم ندارد انگار. باور کنید همین فیلمها را اگر به جشنوارههای به قول خودشان، ضد ایرانی بفرستند، یک اسکار که چیزی نیست، همه اسکارها را یک جا میبرد، از بازی تا گریم تا داستان تا فیلمبرداری، تا…. آن وقت فلان روزنامه و سایت و آدم خواهد ماند چه بنویسد و چه بگوید در باره این فیلم “خودی”؟!
ضد انقلاب چه میتوانست بگوید در باره کارنامه چهل ساله انقلاب که امروز مدعیان سوپر انقلابی نگفته باشند؟
فکر میکنم ضرب المثل “بالاتر از سیاهی رنگی نیست” را باید چنین اصلاح کرد که؛ بالاتر از سیاهی، رنگی هست، همان رنگی که دوستان دارند نشان میدهند!
یک نفر از این مدعیان اخلاق و اصول گرایی بپرسد خود دیدهاند دست ساز ستادشان را؟ دیدهاند ایران را در تراز جوامع نخستین نشان میدهند؟ خوش انصافها، به هرجا روکنید ثمرات انقلاب را میبینید. به کوچه خانه خود نگاه کنید خیلی چیزها را میبینید، آن وقت بر این همه کار انجام شده چشم میپوشید و فقط سیاهی میبینید؟
فکر میکنید از این سیاهی متراکم که ساخته اید، سپیده سرخواهد زد؟ نه، دوستان، زمستان رقابتها به پایان خواهد آمد و روسیاهی برای کسانی خواهد ماند که چهره نورانی انقلاب را ندیدند، یا نخواستند ببینند و برای به دست آوردن چند رای بیشتر، چراغها را خاموش کردند، به این هم بسنده نکردند که پای مقدسات را هم به میان کشیدند مثل ” آن مرد رفته” که حضرات، مقدسات را خرج راهش کردند باز همان نمایشنامه را نوشتهاند برای فردی دیگر.