یاسین خرم پور_ در این مناظره دو قطبی گفتمان اصول گرایی و اصلاح طلبی به طور کامل و شفاف مشخص شد، در یک طرف جریان آقایان روحانی، جهانگیری و هاشمی طبا، و در طرف دیگر قالیباف، رئیسی و میرسلیم حضور داشتند.

گروه سیاسی_یاسین خرم پور_ مناظره دوم انتخابات ریاست جمهوری به اتمام رسید، استراتژی کاندیدا کم و بیش تغییرات محسوسی داشت. این مناظره با تکذیب سخنان برخی کاندیدا از وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، وزارت آموزش و پرورش گرفته تا وزارت علوم و و بانک ها مواجه شد.
در این مناظره دو قطبی گفتمان اصول گرایی و اصلاح طلبی به طور کامل و شفاف مشخص شد، در یک طرف جریان آقایان روحانی، جهانگیری و هاشمی طبا، و در طرف دیگر قالیباف، رئیسی و میرسلیم حضور داشتند. بر خلاف مناظره اول که میرسلیم و هاشمی طبا فارغ از جناح بندی های سیاسی خود را نشان داده اند در این مناظره دو قطبی بودن این دو کاندیدا نیز کاملاً مشخص شد.
جریان اصلاح طلبی با قطب جهانگیری، روحانی و هاشمی طبا تا حدودی توانست نگاه برخی از اقشار و گروه های فرهنگی جامعه مانند هنرمندان و ورزشکاران را به طرف خود جلب کند. روحانی در این مناظره به نسبت مناظره قبل بسیار منطقی و خندان به سوالات کاندیدا پاسخ داد، که این خود نشان دهنده عملکرد مثبت دولت وی در زمینه های مورد بحث بوده که خود منجر به اعتماد به نفس وی شد.
یکی از نکات قابل تأمل در صحبت های قالیباف و رئیسی و میرسلیم (طیف اصول گرا) بحث درباره آزادی احزاب و جریانات متفاوت سیاسی بوده، این سخنان به نظر با فلسفه و گفتمان اصول گرایی تناقض دارد جالب است که میرسلیم زمانی می گفت «مطبوعات شعور استفاده از آزادی را ندارد»، دیروز در مناظره به دولت روحانی انتقاد داشت که چرا به منتقدین فلان حرف را زده اید. وی همچنین حرف های غیرکارشناسی زیادی زد که به نظر سنجیده و بر مبنای آمار درست و قطعی نبود. زیرا بعد مناظره اظهارات وی توسط سازمان ها و ارگان های مربوطه نادرست و تکذیب اعلام شد. وی سعی داشت تحرک بیشتری نسبت به دفعه گذشته داشته باشد، اما این اصلا به چهره و بیان ایشان سازگاری نداشت.
قالیباف در مناظره از آزادی بیان و احزاب حرف می زد، ولی یاشار سلطانی را به جرم افشای املاک نجومی شهرداری زندان کرد. وی در حالی از دسترسی آزادانه مردم به اطلاعات حرف می زند که حتی اطلاعات مالی دقیق شهرداری تهران و پروژه های آن را در اختیار شورای شهر و مردم نمی گذارد. این نوع استفاده ابزاری از آزادی بیان به نظر صرفاً برای کسب رأی برخی از طبقات اجتماعی باشد.
استراتژی قالیباف در این مناظره همچنان تهاجم نسبت به دولت بوده، زیرا در این استراتژی قالیباف نیاز به اثبات خود در بین افکار عمومی دارد و به این نتیجه رسید که چیزی برای از دست دادن ندارد لذا وی را بی محاباتر و جسورتر کرده است. به طور کلی استراتژی قالیباف تهاجمی بود از اعداد و ارقام گرفته تا به قول روحانی از تهمت های ناروا برای رسیدن به هدف خود استفاده می کند. نکته ی دیگری که قالیباف در جهت بهره برداری از آن استفاده کرد، حمایت از دولت احمدی نژاد بود. به نظر می رسد قالیباف به دنبال سبد رأی احمدی نژاد می باشد، در کلیپی که از سوی نزدیکان احمدی‌نژاد منتشر شده، قالیباف به‌عنوان فردی فرصت‌طلب که از یک سو احمدی‌نژاد را تخریب می‌کند؛ اما از سوی دیگر به‌دنبال جذب آرای بدنه حامیان احمدی‌نژاد است تصویر شده است.
قالیباف در انتخابات سال ۹۲ درباره سیاست خارجه بیان داشت:« هر کسی بگوید اگر رئیس‌جمهو‌ر شود در سیاست خارجی کشور تغییرات عظیمی ایجاد می‌کند، این حرف او فقط یک شعار است». ولی بعد از موفق شدن دولت روحانی در بعد سیاست خارجی، قالیباف بر علیه برجام انتقادات فراوانی کردند و بیلبوردهای بر علیه توافق هسته ای در سطح شهر تهران نصب کرد، ولی در حال حاضر برای کسب رأی برجام را سند ملی می خواند، این تناقضات در گفتارها و رفتارهای قالیباف نشان از نداشتن برنامه وی برای ریاست جمهوری می باشد، به نظر می رسد وی درصدد انتقام سال ۹۲ از حسن روحانی می باشد وگرنه قالیباف بدنه رای خود را برای ریاست جمهوری کافی نمی داند.
رئیسی درباره برجام فقط اظهار داشت که ایرادات فروانی دارد، ولی درباره اینکه ایرادات آن به چه طریقی قابل حل شدن می باشد، نظری ارائه نمی دهد، در واقع رئیسی جایگزین و آلترناتیوی برای برجام ندارد، رئیسی نشان داد یک کلمه فنی نمی تواند درباره یک توافق بین المللی مهم بگوید. او شناخت درستی از سیاست خارجی ندارد. عملکرد وی در مناظره دوم همچنان نشان داد که نمی تواند گزینه مناسبی برای اصول گرایان باشد زیرا که سیاست و برنامه اجرائی ندارد، وی همچنان مخاطب خود را طبقات محروم و پایین جامعه قرار داد، می خواهد از خود شخصیت فراجناحی و کاریزمایی نشان دهد ولی سخنان وی قدرت جذب برای مخاطبان و به خصوص قشر خاکستری را ندارد. سخنان ساده و در عین حال قابل فهم وی برای مخاطبان این فرضیه را بیشتر تأیید کرد که وی با ادبیات پوپولیستی از نوع احمدی نژادی درصدد است که مسائل پیچیده سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را چنان ساده جلوه دهد که مردم وی را بپذیرند. به طور کلی رئیسی همچنان به دنبال حفظ بدنه ایدئولوژیک جامعه می باشد و به کلی گویی و ابهام در برنامه ها ادامه می دهد.
روحانی و جهانگیری در این مناظره سعی کردند که از فرصت هایی که رقیب برای آنها مهیا می کند استفاده کنند، روحانی در این مناظره شفاف تر و لحن تهاجمی تری به خود گرفت و بر عکس آقای جهانگیری کمی آرام تر گام برداشت، به نظر می رسید هدف چنین باشد که روحانی در عین حال که حمله می کند از عملکرد دولت نیز حمایت کند و در شأن یک رئیس جمهور سخنان خود را بیان کند. وی دو حمله تأثیر گذار به کاندیدای رقیب کرد: یکی جریان علی مطهری و حمله به وی توسط لباس شخصی ها در شیراز که سکوت را در استودیو حاکم کرد، وی همچنین گفت: شهرهای زیرزمینی را نشان دادند و روی موشک شعار مرگ نوشتند تا برجام موفق نشود این دو حمله وی با عدم پاسخگویی و فرار به جلوی کاندیدای جریان اصول گرا مواجه شد.
جهانگیری که در مناظره قبل پدیده بود، در این مناظره نیز خود را حامل گفتمان اصلاح طلبان معرفی کرد، و علاوه بر دفاع از عملکرد دولت روحانی از عملکرد دولت اصلاحات نیاز دفاع کرد، جهانگیری تهدیداتی که ممکن است کشور به دام ان بیوفتند را به مردم گوشزد کرد، وی از امید به آینده برای کشور و جامعه در صورت تحقق راه عقلانیت و امید خبر داد.

مصطفی هاشمی طبا در این مناظره به عنوان یک فرد بوروکرات با برنامه و مشی خاصی از اهداف و برنامه های خود حرف می زد، وی در مواقع حساس وارد می شد و به دفاع از عملکرد دولت روحانی می پرداخت وی گفت: گواهی می‌دهم که بزرگترین هجمه‌ها و تخریب‌ها در روزنامه‌ها و سایت‌ها علیه این دولت اتفاق افتاده است

به طور کلی می توان گفت که طبق نظرسنجی ها عملکرد آقای روحانی در این مناظره به نسبت سایر کاندیدا قابل قبول بود، وی در حد یک دیپلمات ظاهر شد و توانست تا حدودی روحانی سال ۹۲ را به مردم نشان دهد، هر چند به نظر می رسد با روحانی سال ۹۲ فاصله دارد ولی شاید بتوان گفت که در مناظره سوم روحانی می تواند قشر خاکستری را به پای صندوق های رأی بیاورد، قشری که در سال ۹۲ سرنوشت انتخابات را تغییر داده اند.