با نزدیکتر شدن زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری بر حجم تبلیغات نامزدها و هواداران آنان مرتباً افزوده میشود. نقش رسانهها به ویژه صداوسیما در این زمینه چشمگیرتر است، اما آنچه بیشتر اهمیت دارد این است که در برخی موارد، تبلیغات نامزدها به ویژه آنجا که جنبه تهاجمی و تخریب دیگران را به خود میگیرد، نه تنها لزوماً به نفع مهاجمین و تخریبگران تمام نمیشود، بلکه نتایج معکوسی به بار میآورد که دقیقاً «ضد تبلیغ» است و «نقض غرض».
در ادامۀ سرمقاله روزنامه «جمهوری اسلامی» آمده است: در موضعگیری برخی نامزدها شاهد بیتابی و تلاش آنها برای تخریب طرف مقابل با هدف جمع آوری رای به هر قیمت ممکن و حتی به قیمت تخریب نظام هستیم که حتی از تریبون سیمای جمهوری اسلامی هم سوءاستفاده میکنند. این دسته از نامزدهای ریاست جمهوری از مرزهای مجاز و معیارهای مطلوب نقد مخاطب و کنکاش در مواضع و کارنامه دیگران پا را فراتر گذاشته و عملاً متعرض اصل نظام شدهاند.
برای مثال، فردی که مدعی است در قامت رئیسجمهور آینده ظاهر شده و جامعه را به اکثریت و اقلیت خیالی تقسیم میکند و میگوید عموم مردم به حاشیه رانده شدهاند و سهم و نقشی در کشور ندارند و فقط معدودی افراد با در اختیار گرفتن تمامی امکانات و فرصتها، عرصه را بر دیگران تنگ کردهاند، قطعاً نمیتواند مدعی باشد که دولت فعلی ظرف مدت سه سال و نیم توانسته این چنین فضائی را ایجاد کند و اگر مدعی هم باشد، ادعای قابل پذیرشی محسوب نمیشود.
صرف طرح این موضوع بدین معنی است که گویا در نظام جمهوری اسلامی به عنوان محصول تلاش تمامی قوا، وضعیت شبیه والاستریت آمریکاست که اکثریت قریب به اتفاق فقیر و درصد ناچیزی برخوردار هستند. آیا این، تلاشی ولو غیرعامدانه برای مخدوش جلوه دادن چهره و کارنامه نظام نیست؟ این قبیل بیانصافیهای بیحد و مرز قطعاً به قیمت ایجاد ابهام و تردید نسبت به کارآئی نظام و به زیر سوال بردن اصل انقلاب تمام خواهد شد و زمینههای دلسردی و نومیدی آحاد ملت را ایجاد میکند و قطعاً منطقی نیست. به راستی آیا بعداً فرصتی برای جبران و ترمیم و مهار آثار و تبعات بدفرجام این سیاه نمائیها خواهیم داشت؟ آیا چند صباحی قدرت را در اختیار داشتن به این همه بداخلاقی و بیانصافی میارزد؟ آیا این افراد فکر نمیکنند که اگر به قدرت برسند روزی کنار خواهند رفت و برای یک دستمال نباید قیصریهای را به آتش کشید؟
طبعاً امروز، روز عروسی و شادمانی دشمنان قسم خورده انقلاب و نظام است که نامزدهای ریاست جمهوری، اینگونه با صراحت و قاطعیت، همه چیز حتی کارنامه انقلاب و نظام را به زیر سوال میبرند و حرف دل دشمنان و عناصر زخم خورده از انقلاب را در قلمرو اثبات ادعای ناکارآمدی نظام، تکرار میکنند که وهن نظام است.
جای تعجب است که سرمایه اصلی برخی نامزدها، فقط تهاجم به رقیب است. منهای این حربه در کارزار تبلیغات انتخاباتی، آنها فاقد برنامه و حرف تازهای برای گفتن هستند و به طرز حیرت انگیزی به سیاه نمائی و تلاش برای کشاندن افکار عمومی به بیراهه و مسائل انحرافی متوسل شدهاند.
این بسیار شرمآور است که تبلیغات بر روی «فساد در نظام جمهوری اسلامی» به فصل مشترک تبلیغات و حملات نامزدهای انتخاباتی تبدیل شده و آنها با هدف تخریب رقیب و به موضع انفعالی کشاندن وی، چهره مخدوش و غیرقابل دفاعی از نظام را به تصویر میکشند که گویا در همهجا، فساد و غارت بیت المال، حرف اول را میزند و عمومیت دارد!
اگر دشمنان نظام و انقلاب افراد قدرشناسی باشند، باید مجسمه این جماعت را از طلا بگیرند و این خوش خدمتیهای ناشیانه به بیگانه را بیپاسخ نگذارند، اگرچه امروز هم از آن استقبال میکنند. چون تا همین جا هم در هر فرصتی از عملکرد و رفتار کسانی ستایش میکنند که انحرافی بودن آنها مورد اجماع است.
متاسفانه در این دوره از انتخابات و حتی در مناظره تلویزیونی بعضی از نامزدهای ریاست جمهوری تلاش میکنند با کشاندن افکار عمومی به بیراهه و توسل به عوام فریبی و طرح مسائل انحرافی، بر بیبرنامگی خود سرپوش بگذارند و جامعه را دو قطبی و ملتهب سازند.
با نگاهی به رسانههای بیگانه و مروری بر تحلیل معاندین، بهتر میتوان دریافت که این جماعت در فضاسازی علیه نظام، دشمنان انقلاب را هم خوشحال و از تلاش و برنامه ریزی برای ضربه زدن به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی بینیاز میسازند. متاسفانه آنچه در مناظره تلویزیونی از بعضی نامزدها مشاهده شد، محاکمه نظام جمهوری اسلامی بود. این افراد اگر قدری انصاف داشتند به گوشههایی از آن همه خدمت که انقلاب و نظام جمهوری اسلامی به کشور و ملت ایران کرده نیز اشاره میکردند.
اکنون بسیاری از جوانان که اوضاع قبل از انقلاب را درک نکردهاند و با فراز و نشیبهای دهههای اول بعد از استقرار نظام جمهوری اسلامی آشنائی ندارند و از دستاوردهای فراوان این نظام مطلع نیستند با دیدن مناظرههای تلویزیونی نامزدها حتی برای حضور در پای صندوقهای رای نیز دچار تردید شدهاند. این، درست برخلاف رسالتی است که نامزدهای ریاست جمهوری برعهده دارند.
آنها باید کاری کنند و بگونهای سخن بگویند که مردم برای حضور در انتخابات تشویق شوند و از این طریق، هم رئیسجمهوری که انتخاب میشود را تقویت کنند و هم عظمت پشتوانه مردمی نظام را به رخ دشمنان بکشند. آیا حضرات در مناظره سوم برای جبران خطای گذشته خود اقدام خواهند کرد؟