او این روزها منادی آزادی شده است. روی پله‎های دادگاه می‎ایستد و مسئولان قضایی کشور را به باد انتقاد می‌گیرد. نه کسی مانع او می‌شود و نه مسئولی به رسیدگی به پرونده‎های در جریانش در قوه قضاییه سرعت می‎بخشد و تا آنحا پیش رفت که برکناری روسای هر سه قوه نظام را در نامه‌ای خطاب به رهبری انقلاب تقاضا کرد.

محمود احمدی‏‎نژاد در پنجمین سال دوری خود از پاستور، دست به کارهای عجیب و غریبی می‌زند که زیر لوای ریاست‎جمهوری آن را بروز نداده بود. او در تمام سال‎هایی که رییس جمهور بوده، شاید تنها یک بار به یاد آورده باشد که قانون اساسی در مورد حقوق متهم چه می‎گوید و آن هم زمانی بوده که یکی از حلقه نزدیکانش راهی بازداشتگاه شده و او خواهان بازدید از زندان به قصد دیدارش شده باشد.
چهارشنبه گذشته محمود احمدی نژاد به همراه اسفندیار رحیم مشایی برای شرکت در دادگاه رسیدگی به اتهامات حمید بقایی راهی خیابان خیام شد، اما از حضور او در این دادگاه ممانعت به عمل آمد. همین اقدام، جرقه‎ای شد برای اجرایی کردن هرآنچه که محمود احمدی‌نژاد و یارانش در سر داشته‎اند.

دوگانگی چرا؟
اینکه محمود احمدی نژاد چگونه به راحتی هرچه تمام تر و بدون هیچ محدودیتی صدر تا ذیل نظام را زیر سوال می برد، و حتی می تواند آن را در زمان‌های متناوبی تکرار کند، برای همگان جای سوال دارد. «رئیس‌جمهور سابق دوباره در برابر دوربین‌ها ظاهر می‌شود و هرچه می‌خواهد علیه قوه قضائیه و بالاتر از آن می‌گوید و تهدید می‌کند که به زودی همه چیز تغییر می‌کند و ما همه شماها را محاکمه خواهیم کرد». به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی؛ او با این عبارات تند، اساس را زیر سئوال می‌برد و برخلاف دوران ریاست جمهوری خود که تمام برخورد‌های خشن را توجیه می‌کرد و قانونی می‌دانست، حالا به دلیل محاکمه قانونی اطرافیان خود همه چیز و همه کس را زیر سئوال می‌برد و تهدید می‌کند. مردم با مشاهده این وضعیت می‌پرسند چگونه است که این آقا می‌تواند هرچیز و هر کس را تا بالاترین رده زیر سئوال ببرد و کسی کاری به او ندارد ولی در همین کشور افراد دیگری به مجرد اینکه زبان به انتقاد از همین دستگاه‌ها و افراد بگشایند محاکمه و محکوم می‌شوند؟ این دوگانگی چرا؟ (اینجا)

نگران بقایی و رفقا هستم!
در این میان حق مطلب را روزنامه شرق به خوبی در صفحه طنز خود ادا کرد. این روزنامه در مصاحبه‌ای تخیلی هدف اصلی محمود احمدی نژاد در اعتراض به نهاد قضایی کشور را، نه درنظر داشتن رعایت حقوق همه متهمان بلکه در نظر گرفتن شرایط رفقای شفیق او معرفی کرد و اینگونه نوشت: «ما: شما چرا قبلا مدافع حقوق زندانیان نبودید؟ محمود: ما الان هم مدافع حقوق زندانیان نیستیم. ما الان فقط نگران حمید بقایی و چندتا از رفقامون هستیم. اون رو آزاد کنیم برمی‌گردیم خانه و دوباره به تضییع حقوق متهمان و زندانیان می‌پردازیم.» (اینجا)

درخواست انتخابات آزاد ۱۰ ماه پس از برگزاری آن

اما این همه اقدامات رییس دولت های نهم و دهم طی ده روز اخیر نبود. محمود احمدی‎نژاد تنها چند روز پس از سخنرانی‌ای که روی پله‎های دادگاه تجدیدنظر انجام داد و فیلم آن دست به دست در فضای مجازی چرخید، سخنرانی رهبری انقلاب را فتح بابی برای خود دید تا این بار با شیوه دیگری به خودنمایی بپردازد. او با مستمسک قرار دادن انتقاداتی که رهبری انقلاب از وضعیت موجود کشور ابراز داشتند، در نامه‌ای به ایشان برای هر سه قوه نظام نقشه‎های جالبی ریخت. او در این نامه درخواست برکناری رییس قوه قضاییه را مطرح کرد و برای تغییر روسای قوای مجریه و مقننه هم خواهان برگزاری انتخابات آزاد شد.

این در حالیست که اردیبهشت امسال انتخاباتی با حضور گسترده مردم برگزار شد و هیچ یک از کاندیداها شبهه‌ای در آن بکار نبردند. حال آنکه نامزدهای مغلوب انتخابات ریاست جمهوری دهم در سال ۸۸ نسبت به مهندسی شدن انتخابات اعتراض داشته و درخواستشان از رهبری برای ابطال انتخابات راه بجایی نبرد.

این اقدامات رییس دولت های نهم و دهم که خود در دو دوره مسئول اجرایی انتخابات ریاست جمهوری بوده، یک دلیل می تواند داشته باشد و آن عصبانیتی است که از اوضاع بهم ریخته اطرافیان او حاصل شده است. روزنامه اعتماد در تحلیلی نوشت: «رييس دولت‌هاي نهم و دهم اين روز‌ها از ورود دستگاه قضا به پرونده تخلفات افرادي كه خط قرمز او هستند بسيار عصباني است و اين مهم در نامه سوم نمود عيني پيدا كرده است. در این نامه احمدی نژاد در خواسته‌اي خارج از عرف خواهان برگزاري انتخابات آزاد و زودهنگام رياست‌جمهوري و مجلس شوراي اسلامي شده است. در حالي كه كمتر از ١٠ ماه از برگزاري انتخابات رياست‌جمهوري و حضور پر شور مردم در پاي صندوق‌هاي راي گذشته و مردم با راي ٢٤ميليوني رييس‌جمهور خود را انتخاب كرده‌اند، مشخص نيست جريان فكري احمدي‌نژاد چه اهدافي را در پس خواسته‌هاي خود دنبال مي‌كنند.» (اینجا)

انتخابات آزاد را از کجا شروع کنیم؟ از سال ۸۴ یا ۸۸؟
هرچند دولتمردان فعلی تاکنون کمتر وارد بازی احمدی‎نژاد شده‎اند؛ اما این بار حسام‌الدین آشنا، توییتر را همچون سایر مواقع، بهترین جا برای پاسخگویی به آنان دانست. مشاور رییس جمهور با طرح سوال معناداری از دولتمردان نهم و دهم پرسید: «برگزاری فوری و آزاد را از کدام انتخابات آغاز کنیم؟ خوب است از انتخابات ۸۴ شروع کنیم یا از همان ۸۸ شروع کنیم بهتر است؟» آشنا در توییت دیگری هم عنوان کرد: خدایا یاریش‌کن تا بقایی را تجربه کند که به او بیاموزد نباید پا از گلیمش فراتر نهد و زودهنگام به انتخابات بیاندیشد یا فرمان عزل صادر کند. آشنا اما باز هم راضی نشد تا دست از سر گفته‌های محمود احمدی‌نژاد بردارد. او در سومین توییت خود نوشت: «بگوئید: تو راست می‌گویی! حق کلا با توست. فقط درباره عملکرد ۸ ساله‌ات هم پاسخگو باش. در مورد حامیان قبلی و منتقدان فعلی‌ات هم سخن بگو.» (اینجا و اینجا)

چه کسی به دنبال مهندسی انتخابات بود؟

درخواست‌های دنباله‌دار محمود احمدی‎نژاد که تاکنون به سه نامه و چندین سخنرانی ختم شده، پای سخنگوی شورای نگهبان را به این معرکه باز کرد. عباسعلی کدخدایی که در زمان انتخابات سال ۸۸ سخنگوی نهاد نظارتی انتخابات را برعهده داشت، هرچند بیان برخی از مطالب را فاکتور گرفت اما نتوانست در یادداشت تلگرامی خود از آن شبی حرف نزند که به دفتر محمود احمدی‌نژاد دعوت شد. کدخدایی در این یادداشت خود در روایتی از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۸ نوشت: «محمود احمدی‎نژاد گفت چرا نتیجه انتخابات را اعلام نمی‌کنید؟ منظور اعلام صحت انتخابات از سوی شورای نگهبان بود. گفتم هنوز شکایت‎ها بررسی نشده است و در زمان دریافت و بررسی شکایات هستیم. قطعا بعد از بررسی شکایات، نتیجه نهایی اعلام خواهد شد. اصرار از ایشان که نتیجه را زودتر اعلام کنید و مقاومت از سوی من مبنی بر اینکه تا زمانی که شکایات رسیدگی نشود، امکان اعلام صحت انتخابات نیست.» او البته یادداشت خود را با جمله‎ای قابل تامل به پایان رساند و آن اینکه «حالا باید دید چه کسانی دنبال مهندسی انتخابات بودند؟ شورای نگهبان و یا مهندسی در کسوت مقام اجرایی.» (اینجا)

یک شیطان حقیر و ابله!قسمت جالب ماجرای محمود احمدی‎نژاد و دوستانش اینجاست که تنها حامیانی کمتر از انگشتان دو دست از میان دولتمردان گذشته برایشان باقی مانده است. او با هر بار اقدامی که انجام می‎دهد، سیلی از انتقادات یاران گذشته خود را جاری می‎بیند. محمدعلی رامین یکی از آن افرادی است که از انتقاد از رییس سابق خود، حذر نمی‌کند. او این بار خیلی تندتر از دفعات قبل ظاهر شده و گفت: «احمدی‌نژاد به وعده فروپاشی نظام اسلامی و حمایت شیطان دل خوش کرده است. او فقط یک شیطان حقیر و ابله است که خودش را ناپلئون بناپارت پنداشته تا میوه انقلاب را بچیند.»

حمید رسایی هم که روزگاری از حامیان پر و پاقرص احمدی نژاد در مجلس نهم بود و یک تنه به مصاف همه منتقدان او می‎رفت حالا دیگر ابایی ندارد از اینکه اعتراضات تند و تیزش را بیان کند. او آن‎چنان انتقاد می کند که انگار نه انگار روزی شیفته رییس دولت نهم بوده است. او احمدی نژاد را یاور شیطان خوانده است. (اینجا و اینجا)

اگر درخواست عدم کفایت او را می‌کردیم، کار به اینجا نمی‌کشیداعتراضات به لحن محمود احمدی نژاد از دولت فعلی، به صحن علنی مجلس هم رسید. جایی که دیگر تقریبا هیچ حامی‌ای برای او باقی نمانده است و اگر هم باشد ترجیح به سکوت می‌دهند. عبدالحمید خدری در پایان جلسه علنی روز پنج‌شنبه مجلس در تذکری به قوه قضاییه، گفت: «از وزیر اطلاعات و قوه قضاییه استدعا داریم که با این شخص برخورد قاطع کنند. اگر آن روزی که او در خانه ملت و از طریق خانه ملت به مردم و نمایندگان توهین می‌کرد، مجلس در حرکت انقلابی طرح عدم کفایت او را تقدیم می‌نمود امروز کار به اینجا کشیده نمی‌شد». نماینده مردم بوشهر در مجلس احمدی‌نژاد را شخصی «معلوم‌الحال» و «ناقص‌العقل» خواند. (اینجا)

ایرانی‌ها گذشته احمدی‎نژاد را فراموش کردند؟اما محمود احمدی‎نژاد درست زمانی مدافع حقوق بشر شده است که هنوز حافظه ایرانی‎ها موارد زیادی را بیاد دارد. چه آنکه احمدی نژاد همان کسی است که به عامل فاجعه کهریزک پست داد و او را به ریاست سازمان تأمین اجتماعی گمارد؛ آیا قربانیان کهریزک، مستحق برخورداری از حقوق بشری که احمدی نژاد امروز مدعی اش شده است، نبودند؟! مگر همین فرد در دوران ریاست جمهوری‎اش وقتی درباره برخی بازداشت شدگان مورد سؤال رسانه‎ها قرار می‎گرفت، نمی‎گفت که قوه‎قضائیه مستقل است و در چارچوب قانون عمل می‎کند؟ آیا با دستگیری یکی از اطرافیان احمدی نژاد، ناگهان قوه قضائیه غیرمستقل و غیرقانونی شد؟! (اینجا)

به هرحال با لشگری که مخالفان به اتفاق حامیان گذشته محمود احمدی‌نژاد شکل داده‎اند، شاید بتوان به راحتی گفت که حنای او دیگر برای مردم ایران رنگی ندارد. او هرچقدر هم که بر طبل دفاع از حقوق عامه بکوبد باز هم یک معنا از اقدامات او خارج می‌شود و آن نجات حمید بقایی از چنگال قانون است.

منبع: خبر آنلاین