عباس سلیمی نمین می‌گوید: احمدی‎نژاد تلاش زیادی کرد که قدرت را در گروه و حلقه وابسته به خود حفظ کند. شورای نگهبان با تایید نکردن صلاحیت آقای مشایی و بقایی، طبعا بازی ایشان را برهم زد.

شورای نگهبان، یا همان نهاد نظارتی انتخابات در چند وقت اخیر، دوبار مورد انتقاد واقع شده است؛ از یک سوی حسن روحانی رئیس جمهوری فعلی انتقاداتی را به این نهاد انتخاباتی وارد کرده است، از سوی رییس دولت‌های نهم و دهم در نامه ای که به رهبری نوشته شورای نگهبان را هدف انتقادات تند و تیز خود قرار داده است.

انتقاداتی که البته عباس سلیمی نمین برای هر کدام از آنها منشایی قائل بوده و معتقد است که اعتراض روحانی در واکنش به سخنان دبیر شورای نگهبان در خصوص عملکرد دولت و فریاد محمود احمدی‌نژاد هم ناشی از برهم خوردن بازی او و حلقه اطرافیانش برای در دست گرفتن دوباره امور کشور است.

رییس دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در گفت‌وگو با خبرآنلاین، به موضوعات دیگری همچون عدم برخورد با محمود احمدی نژاد و حلقه تنگ اطرافیانش هم پرداخت.

این چهره سیاسی اصولگرا با بیان اینکه که همه حرف‌های محمود احمدی‌نژاد صرفا به این دلیل است که خود را در موضع مظلومیت قرار دهد تا اصل پرونده های اطرافیانش تحت شعاع قرار بگیرد، گفت: بعضا می‎بینیم که قوه قضاییه به او جواب می‌دهد. در حالیکه اصلا نباید به او جواب بدهد. قوه قضاییه باید کار خود را بکند و به مردم نشان دهد که حلقه خاص دور احمدی نژاد حلقه فاسدی است.

مشروح این گفت وگو را در ادامه بخوانید:

***

بخشی از سخنان رییس جمهور در سالروز ۲۲ بهمن که کمتر در مورد آن بحث شد، انتقادش از شورای نگهبان است. رییس جمهور از عبارت «تسهیل انتخابات» یاد کرد و موضوعاتی را در مورد عملکرد نهاد نظارتی انتخابات مطرح کرد. این انتقادات را چقدر درست می‌دانید؟

انتقادات می‎تواند خاستگاه مختلف داشته باشد. البته هر نهاد و مجموعه‌ای خالی از اشکال نیست و نمی‌تواند باشد. انتقاد آقای روحانی هم بیشتر برمی گشت به مطالبی که آقای جنتی نسبت به عملکرد آقای روحانی مطرح کرده بودند. در واقع آقای روحانی سخنرانی خود در ۲۲ بهمن را فرصتی مغتنم شمردند تا به انتقادات آقای جنتی واکنش نشان دهند. قطعا واکنش ایشان در چنین روزی خیلی سنجیده و پذیرفتنی نبود. فرصت برای پاسخگویی به انتقادات آقای جنتی در مناسبت‎های مختلف می‎توانست انجام شود اما در این روز طبعا جامعه انتظار داشت که اظهارات وحدت بخشی را از آقای روحانی بشنود. اینکه ایشان بیاید و در این فرصت به اظهارات آقای جنتی واکنش نشان دهد خیلی سنجیده نبود.

شما از بی موقع بودن زمان طرح این مسائل از سوی آقای روحانی می‌گویید. اما جالب اینجاست که آقای احمدی نژاد هم که دقیقا در نقطه مقابل تفکرات ایشان قرار دارد در مورد شورای نگهبان هم همین نظر را دارد و حتی پا را فراتر گذاشته و نامه ای را به رهبری انقلاب برای برگزاری انتخابات آزاد که در واقع نوعی توهین به شورای نگهبان است مطرح می‎کند. منظورم این است که چرا از دیدگاه‌های مختلف نسبت به شورای نگهبان منتقد هستند؟

اینکه آقای احمدی‌نژاد هم اظهاراتی را علیه شورای نگهبان داشته، دلیلش معلوم است. آقای احمدی نژاد تلاش زیادی کرد که قدرت را در گروه و حلقه وابسته به خود حفظ کند. شورای نگهبان با تایید نکردن صلاحیت آقای مشایی و بقایی، طبعا بازی ایشان را برهم زد. یعنی برنامه‎ریزی گسترده ایشان برای اینکه قدرت را در نزد خود و اطرافیانش حفظ کند با عملکرد شورای نگهبان منتفی شد. این توضیحات را به این دلیل مطرح می‎کنم که قطعا هر انتقادی می‎تواند خاستگاهی داشته باشد.

البته برخی انتقاداتی را در مورد عملکرد شورای نگهبان مطرح و این نهاد را دعوت به دقت بیشتر و پاسخگویی بهتر می‌کنند. که معتقدم این خاستگاه به نفع جامعه و حرکت در مسیر سودمندتر شدن عملکرد این نهاد است.

آقای احمدی نژاد قصد داشته فردی را که دارای پرونده سنگین مالی بوده بعنوان گزینه ریاست جمهوری معرفی کند و ایشان را بعنوان رییس جمهور ایران تحمیل کند. عملکرد شورای نگهبان در این زمینه قطعا در مسیر صلاح و رستگاری جامعه بود. در اینجا نه تنها انتقادی وارد نیست بلکه اگر شورای نگهبان غیر از این عمل می کرد مورد انتقاد به حق جامعه قرار می گرفت. لذا باید در مورد مصادیق مختلف تمرین کرد و بعد قضاوت کرد.

براین اساس می‏ت وان یک نظر دقیق را داد. آقای روحانی که قبلا در مورد صلاحیت خودش که با شورای نگهبان مشکل نداشته است پس حمله او به شورای نگهبان فقط بحث شخصی است که باید در موردش تامل کرد.

شما به خاستگاه انتقادات آقای احمدی‏ نژاد اشاره کردید. ولی بحثی که در این اینجا مطرح می‏شود طمانیه و سکوت مسئولان نظام در برابر اقدامات اوست. همین چند روز پیش بوده که نامه ‏ای را به رهبری نوشت و در آن خواستار برگزاری انتخابات آزاد و تغییر رییس قوه قضاییه شد. حتی این موضوع برای حامیان او هم صدق می کند. همین چند روز پیش دادگاه حمید بقایی برگزار شد و او علنا از پرداخت سکه به برخی از مقامات حرف زده است. این حد از صبوری در برابر این اقدامات ناشی از چیست؟ آیا می توان گفت که چون برخی مقامات سابق با محدودیت هایی روبه رو شده اند، نظام دیگر نمی‌خواهد زیر بار یکی دیگر از این تصمیم گیری‎های محدودیت‌زا برود؟

نه؛ من این مفروضات را درست نمی دانم. با همه روسای جمهور ایران که برخورد نشده است. آقای هاشمی تا آخرین روز عمرشان جایگاه بسیار رفیعی در کشور داشتند. ایشان رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام که یکی از مراکز بسیار مهم و تعیین کننده نظام است بودند. حتی ریاست مجلس خبرگان رهبری را هم برعهده داشتند. پس چگونه می توانیم ادعا کنیم که آقای هاشمی مورد غضب نظام بود. اینکه انتقاداتی بر رویه شخصی ایشان وارد باشد را نباید به معنی مطرود بودن ایشان تلقی کرد. آقای هاشمی یکسری ویژگی های شخصی داشت که قطعا نباید بر کشور حاکم می شد. این ویژگی ها به گونه ای فرصت سوزی می کرد و برای اقداماتی که منافع شخصی را به همراه داشت بکار گرفته می شد. اینکه انتقاداتی در این زمینه وارد بشود به این معنی است که هاشمی از نظام کنار گذاشته شده بودند؟ خیر.

خب چرا با آقای احمدی نژاد برخورد نمی‌شود؟

برای اینکه حرف می زند. اگر فرض کنید که آقای میرحسین موسوی هم حرف می زد مشکلی برایش ایجاد نمی شد. آقای موسوی دعوت به طغیان می کند. مردم را به خیابان می آورد. این فرق می کند. خیلی ها مسائل مختلف را مطرح می کنند و حرف می زنند. خب حرف بزنند با حرف زدن که کسی مشکلی ندارد. حرف بزند و مسائلی را به برخی مقامات نسبت بدهد حتی اگر خلاف واقع باشد. اگر احمدی نژاد یک عده ای را که از او حرف شنوی دارند دعوت به طغیان کند چرا؛ باید با او برخورد شود چون دعوت به شورش علیه قانون است.

این را نباید از نظر دور نگه داشت که آقای احمدی نژاد یک کارهایی می کند که در واقع با او برخورد شود. همه این حرف‌ها صرفا به این دلیل است که خود را در موضع مظلومیت قرار دهد و اصل پرونده های اطرافیانش تحت شعاع قرار بگیرد. هر برخوردی با او اصل قضایا را که خود نیز قصد پنهان کاری را دارد، به حاشیه می راند. قوه قضاییه نباید توجهی به صحبت های احمدی نژاد کند و تنها به بررسی پرونده بقایی بپردازد و تخلفاتی هم که اگر مشایی دارد پیگیری کند. مانند تخلفات آقای رحیمی که پیگیری شد و حکم گرفت و اکنون در زندان است.

آقای احمدی نژاد این کارها را می کند تا آن مساله اصلی دیده نشود. شما توصیه می کنید که دستگاه قضا در بازی آقای احمدی نژاد وارد شود؟ این بازی قصد احمدی نژاد است تا مشخص نشود که حلقه احمدی نژادی ها نزدیک به او که می خواستند در قدرت بمانند، برای در قدرت ماندن نیاز به پول و باند و گروه داشتند و طبیعتا برای این هدف به بیت المال دست اندازی کردند. همان طور که خود شما هم گفتید. سکه می دادند و یا کارهای دیگری می کردند که همه آنها برخلاف قانون بوده است. بنابراین هرگز شما بعنوان یک خبرنگار توصیه نکنید که ما وارد بازی احمدی نژاد بشویم. همین وارد نشدن به بازی او است که امروز خودشان اعتراف به تخلفاتی همچون پرداخت رشوه می کنند. این یک تدبیر است.

 

شما درست می گویید ایشان فقط حرف می زنند و عملا کسی را نمی توانند دور و بر خود جمع کنند. اما حرف های ایشان مصداق بارز توهین و افترا به مسئولان عالی کشور از جمله مقامات قضایی کشور است. اینجا که قانون اجازه برخورد با آنان را می‌دهد…

مسئولان قضایی وقتی می دانند که او دارد بازیگری می کند باید تحمل کنند. کسی مال شما را می دزد و برای اینکه حواس ها را پرت کند به شما توهین می‌کند. درست است که ایشان افترا می زند اما برای اینکه حقیقت برای مردم روشن شود مسئولان باید از خود بردباری نشان دهند. شما باید مسئولان را دعوت به بردباری بیشتری کنید که اصلا کسی جواب او را ندهد. بعضا می بینیم که قوه قضاییه به او جواب می دهد. اصلا نباید به او جواب بدهد. قوه قضاییه باید کار خود را بکند و به مردم نشان دهد که حلقه خاص دور احمدی نژاد حلقه فاسدی است.

هم به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ سیاسی و هم به لحاظ اعتقادی. سو استفاده از اعتقادات مردم یکی از اقدامات آنان بود. آنان خودشان را نزدیک به امام زمان معرفی کردند. این نشان می دهد که این یک جریان فاسدی است که از اعتقادات مردم سواستفاده می کند تا بتواند جایگاهی را برای خود رقم بزند. پس قوه قضاییه را باید دعوت به بردباری بیشتری کرد. من فکر می کنم قوه قضاییه باید بیشتر از خود بردباری نشان دهد. اصلا نباید به او حرفهای او جواب دهد. چون ایده آل آقای احمدی نژاد این است که موضوع را کاملا منحرف کند.