دستگاههاي متولي در شكلگيري آن وضعيت بيتقصير نبودند، با سوءاستفاده از آن وضعيت روحاني را در سال ٩٦ از ميدان خارج كند. اما اين جريان هم در ٩٢ و هم در ٩٦ ناموفق بود
به گزارش یوپنا روزنامه اعتماد با عبدالواحد موسوی لاری مصاحبه ای انجام داده است.
بخشهایی از مصاحبه را می خوانید:
اخيرا برخي با خبرسازيهايي با عنوان طرح عدم كفايت رييسجمهور تلاش در تضعيف دولت دارند. هدف اين افراد چيست؟
جوسازي و تحركات اخير جريان دلواپس براي ديروز و امروز نيست. اين افراد در جريان انتخابات ٩٢ باورشان نميشد كه حسن روحاني از طرف جريان تحولخواه به عنوان كانديداي رياستجمهوري مطرحشده، راي بالا بياورد و كانديداي مطبوع خودشان شكست بخورد. تلقي اين جريان آن بود كه با توجه به پارهاي از مشكلات اقتصادي كه به دلايل گوناگون براي ملت به وجود آمده و در پارهاي موارد دستگاههاي متولي در شكلگيري آن وضعيت بيتقصير نبودند، با سوءاستفاده از آن وضعيت روحاني را در سال ٩٦ از ميدان خارج كند. اما اين جريان هم در ٩٢ و هم در ٩٦ ناموفق بود.
به نظر شما پشت پرده مخالفت اين جريان با برجام چيست؟
روزي كه بحث مذاكرات ايران با ١+٥ مطرح شد و دولت با جديت تمام پيگير حل مساله مناقشه هستهاي به روش مسالمتآميز بود كه منتهي به توافقنامه موسوم به برجام شد باز هم اين جريان عصبي و ناراحت بود و نسبت به برجام و دستاورد مذاكرات با قدرتهاي جهاني تاختند. اين جريان حركت دولت را هيچگاه برنتابيده و برنخواهد تابيد. فارغ از آنكه نتايج برجام چه بوده و چه كساني از اين مذاكرات متضرر يا منتفع شدند، از روز اول اعلام مخالفت كردند. از همان ابتدا نگاهها نسبت به برجام متفاوت بود. نخست همين جريان راديكال دلواپس بود. نه آنكه اين جريان با برجام مشكل داشته باشد بلكه با اين موضوع كه منشا اين توافق دولت حسن روحاني بود مخالف بودند. گروه دوم در ماهيت برجام را به عنوان حداقل راه تامين منافع قبول داشتند اما نگران بدعهدي طرفهاي غربي به ويژه امريكا بودند. نگران بودند كه امريكا پاي اين توافق نايستد و امضاي خود را ناديده بگيرد كه اين گروه دلسوزان نظام و انقلاب بودند. دلسوزاني كه نسبت به صداقت امريكا و متحدانش ترديد داشتند. گروه سوم دولت و مجموعه مرتبط با دولت بودند كه اعتقاد داشتند در يك داد و ستد بينالمللي يك گام مهم در جهت شكست اجماع بينالمللي عليه ايران برداشته شده است. تا قبل از برجام امريكاييها توانسته بودند كشورهاي مختلف را عليه ايران تجميع كنند. وضعيت كشور در دوران تحريم مشخص بود و همگان به ياد دارند كه نفت ما خريداري نميشد، در صورت خريداري، پول نفت پرداخت نميشد. بانكها از حواله كردن پول ايران امتناع ميكردند، شركتها از سرمايهگذاري در ايران ميترسيدند اما برجام توانست بخشي و نه همه مشكل را برطرف كند. عقيده دولت بر آن بود كه اين توافقنامه كه در سطح بينالمللي انجام شد فشارهاي وارد بر ايران را كاهش داد و ايران توانست به مسير توسعه بازگردد.
بنابراين به نظر شما نسبت به برجام سه تفكر وجود داشت.
بله. گروه نخست با دولت حسن روحاني مخالفت داشتند. گروه دوم دلسوز و نگران عهدشكني امريكا بودند. اين گروه برجام را به عنوان يك معاهده و توافقنامه و در مجموع يك دسترنج بينالمللي تكريم ميكردند اما معتقد بودند امريكا بدعهد است و بايد مراقب بود. گروه سوم نيز دولت بود كه اعتقاد داشت برجام اجماع منفي عليه ايران را شكسته و امريكا اگر بخواهد رفتار ديگري از خود نشان دهد، منزوي ميشود.
به نظر شما چه كسي بايد پاسخگو باشد؟
به عقيده من در اين ميان افرادي كه از سر دلسوزي نه به محتواي برجام بلكه درباره نحوه برخورد امريكا ترديد داشتند اكنون ميتوانند بگويند عملكرد ترامپ قابل پيشبيني بود ولي همين افراد نسبت به اصل كار دولت نظر مثبت دارند. بدون اجازه مقام معظم رهبري برجام به نتيجه نميرسيد و اگر ايشان مخالفت داشتند برجام امضا نميشد. همه افراد دلسوز نسبت به بدعهدي امريكا نگراني داشتند. اكنون امريكا از برجام خارج شده است اما دولت ايران به تعهدات خود پايبند بوده و كار خوبي انجام داده اما اين به معناي تاييد نظر دلواپسان نيست. بايد متوجه بود كه اين جريان با اصل مذاكره مشكل داشت. حل بحرانهاي بينالمللي با مذاكره و گفتوگو در قاموس اين افراد نيست. حرف امروز دلواپسان متاعي است كه مشتري ندارد.
وظيفه جريان دلسوز نظام و انقلاب در اين برهه چيست؟
همانطور كه در روزهاي اخير شاهد بوديم اين جريان دلسوز دوشادوش دولت ايستادهاند زيرا معتقدند دولت راهي جز مذاكره نداشت و بايد اجماع منفي عليه ايران شكسته ميشد. حال امريكاييها بدقولي كردند، غلط كردند بدقولي كردند. بدقولي از ناحيه امريكا است و ما نبايد در داخل به دولت حمله كنيم كه اين روزها را پيشبيني ميكرديم. بدقولي امريكا خيانت به گفتمان حل مسالمتآميز مسائل در عرصه بينالمللي است. از فردا هيچ كشوري نسبت به امريكا و تعهداتش اطمينان نخواهد داشت.
خروج امريكا از برجام منجر به انزواي امريكا خواهد شد؟
قطعا اين نتيجه را دربردارد. زيرا تمام كشورهايي كه با امريكا طرف هستند از سر بريده گرگ درس گرفته و به اين سيستم مستكبر و دروغگويي كه به امضاي خود پايبند نيست اعتماد نخواهند كرد. بدعهدي و بدقولي امريكا نبايد عامل تشتت در داخل شود و كاري كه دولت صادقانه و با تمام توان پيشبرد و در اين مسير، تمام اركان نظام دولت را حمايت ميكردند بگوييم از اول غلط بوده و درست نيست.
جايگاه امنيت ملي در تفكر جريان تندرو كجاست؟
امنيت ملي امروز در انسجام و وحدت تمامي سلايق است. هركسي حرف از تشتت بزند و از آب گلآلود ماهي سياسي بگيرد، منافع ملي را زير پا گذاشته است. ما امروز بايد در برابر امريكا و اين عهدشكني و رفتار مستكبرانه و ماجراجويانه امريكا نظر واحد داشته باشيم. موضوع اصلي عهد شكني امريكا است نه اختلافات قوهقضاييه با دولت يا اختلافات سياسي احزاب. همه بايد نسبت به كار احمقانه ترامپ كه آبروي دولت امريكا و خود را برد، نظر واحد داشته باشيم. برجام از ابتدا با انتقاد همراه بود اما انتقاد با مخالفت با اصل موضوعي كه مورد تاييد رهبري بوده و اركان نظام بوده، متفاوت است.
بدون اجازه مقام معظم رهبري برجام به نتيجه نميرسيد و اگر ايشان مخالفت داشتند برجام امضا نميشد. اكنون امريكا از برجام خارج شده است اما دولت ايران به تعهدات خود پايبند بوده و كار خوبي انجام داده اما اين به معناي تاييد نظر دلواپسان نيست.