خبرگزاریها و سایتهای اصولگرا و همچنان مدافع محمدباقر قالیباف، شهردار سابق تهران، مانند زمان شروع به کار محمدعلی نجفی، خیلی زود برنامه تخریب و انتقاد از شهردار جدید تهران را آغاز کردند
خبرگزاریها و سایتهای اصولگرا و همچنان مدافع محمدباقر قالیباف، شهردار سابق تهران، مانند زمان شروع به کار محمدعلی نجفی، خیلی زود برنامه تخریب و انتقاد از شهردار جدید تهران را آغاز کردند. در نخستین گام فقط دو روز پس از انتخاب افشانی به سمت شهرداری تهران، درحالیکه هنوز حکم تأیید او بهصورترسمی امضا نشده بود، دو مطلب تند و انتقادی در دو رسانه اصولگرا منتشر شد که میتوان آنها را نقطه آغاز حملات و انتقادات به شهردار دانست.
به گزارش یوپنا به نقل از شرق، يکم شهريور، پس از آنکه شوراي پنجم در فرايندي شفاف و قانوني در دوره جديد، محمدعلي نجفي را به عنوان شهردار جديد انتخاب کرد، خبرگزاريهاي اصولگرا بدون فاصله شروع به تخريب نجفي به شکلي مستقيم روي خروجيهاي خود و غيرمستقيم ازطريق کانالها و سايتهاي بدون هويت کردند. خبرگزاري فارس که در دوره مديريت قاليباف در شهرداري تهران هم با رويکرد با دست پسزدن و با پا پيشکشيدن، پيش رفته، حالا و در دورهاي که اصولگرايان مديريت شهري را بعد از حدود ۱۵ سال از دست دادهاند، بنا و برنامهاي مشخص براي تخريب اين دوره شورا و شهردارانش گذاشته است و از قضا عجله هم دارد.
برنامه تخريبي محمدعلي نجفي با گزارشهايي زرد و بدون محتواي مستند از چند روز بعد از صدور حکم او شروع شد و تا روز خداحافظي او و حتي همين حالا ادامه داشته و دارد. گزارشهايي با تيترهايي زرد مثل «توهم خورزوخاني دار و دسته نجفي» که اين خبرگزاري با محور احتمالات بيماري نجفي و انتصابات او شروع کرد و در ادامه با زلزله و برف در تهران بهانههاي لازم را بهدست گرفت و در نهايت آنچه جريان اصولگرا و خبرگزاريهاي اين جريان ميخواستند به دست آمد و بهانه رقص دخترکان در برج ميلاد اتفاق افتاد.
شهردار تهران همان روز استعفا را داده بود، اما اعضا نميخواستند قبول کنند يا حداقل آن زمان اعلام کنند و در ادامه در صحن علني شورا با رأيي نمايشي بنا را بر ماندن نجفي گذاشتند، اما استعفاي دوم نجفي جديبودن قضيه را نشان ميداد و جاي اصرار نبود و اين يعني بهنتيجهرسيدن هدفي که رسانههاي اصولگرا نقشي قابل توجه در تحقق آن داشتند.
اين خبرگزاري روز گذشته هم درحاليکه هنوز حکم محمدعلي افشاني، شهردار جديد تهران، امضا نشده، شروع به تخريب او کرده است، درحاليکه در روزهاي انتخاب محمدعلي افشاني برنامهاي را براي تخريب کانديداهاي شهرداري تهران نداشت و يک روز بعد از انتخاب اين برنامه تخريبي را شروع کرد.
یک خبرگزاري روز گذشته با گزارشي تحت عنوان «شهرداري که از پستوهاي حزب اعتماد ملي خارج شد» به سوابق افشاني پرداخت و دست روي همان بخشي گذاشت که مسئله انتخابکنندگان او در ميان اصلاحطلبان هم بود؛ عملکرد افشاني در ماجراي تحصن مجلس ششم.
افشاني پيشتر در زمان انتخاب بهعنوان استاندار فارس هم در معرض همين فشارها و حرف و حديثها بهعلت عملکرد گذشتهاش بود، اما با تأكيد حسن روحاني، رئيسجمهوری، بالاخره استاندار فارس ماند. در کنار اين اقدام، یک سايت دیگر هم در گزارشي با عنوان «آيا افشاني دومين قرباني شوراي پنجم خواهد بود؟» زمينههاي احتمالي اصلاحطلبان در انتخاب افشاني و اختلافات معمولشان را فهرست کرده و نتيجه موردنظر خود را گرفته است؛ نتيجه همان نزديککردن و شبيهکردن هر چه بيشتر شوراي پنجم به شوراي منحلشده اول شهر تهران است. به نظر ميرسد اصولگرايان و جريان راست که از همان روز بعد از انتخابات ارديبهشت ۹۶ و نتايج متحيرکنندهاش، تلاش ميکنند اين دوره چهارساله تا ۱۴۰۰ مورد نظرشان تا حد امکان در عدم توفيق و رضايت مردمي زودتر تمام شود، برای ناموفقبودن اين دوره از هر کاري دريغ نميکنند.
البته نفس انتخاب محمدعلي نجفي و استعفاي يکشبه او در همان موعد ششماهه مورد انتظار، درحاليکه جز بيماري دليل ديگري برايش گفته نشد، مهمترين خلأ اصلاحطلبان در دفاع از خودشان است. انتخاب نجفي با اطلاع از وضعيت اين مدير و شرايطش در ميان گزينههاي بسيار و بعد بيشهردارماندن يکباره تهران در همان ابتداي راه اصلاحطلبان، ضربه سنگيني بود که خود اصلاحطلبان با انتخاب اشتباه بر پيکر خودشان وارد کردند. نبايد اين واقعيت تلخ را کنار گذاشت که تصميمگيران و جهتدهندگان به اعضاي شورا در بيرون از گود ارزيابي درست و جامعي از رقيب و مؤلفههاي مهم بالادستي نداشتند.
اگرچه بعد از يک سوزن به اصولگرايان، لازم است اصلاحطلبان جوالدوزي هم به خودشان بزنند و متوجه باشند چطور دارند زمينه بهرهبرداري رقيب و نارضايتی مردمي را فراهم ميکنند. اصلاحطلبان که در زمان انتخاب محمدعلي نجفي انسجام خود را نشان دادند، در فرصت دو ماهه انتخاب شهردار دومشان با اذعان به نداشتن گزينههايي که همه جوانب مورد نظر را داشته باشد، اختلافاتي دامنهدار داشتند که بسياري از اين اختلافات را خودشان به بيرون از دامنه حزبي ميکشاندند. بايد قبول کرد که شوراي پنجم که با جريانهاي سياسي تلفيق شده، بسيار بيشتر از دورههاي قبلي شورا جهتگيري سياسي پيدا کرده و بايد متوجه اين آفت باشد.