یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: قضاوت عمومی مردم برای نمایندگان کفایت میکند، خودشان هم قضاوتهایی دارند که قضاوتهای خودشان هم برای خودشان کفایت میکند. علاج آن این است که مردم در انتخاباتشان چشم و گوش بسته عمل نکنند.
به گزارش یوپنا به نقل از ایلنا، یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نسبت به شنیده شدن صداهای مختلف در جمهوری اسلامی ایران ابراز نگرانی کرد و گفت: به جای اینکه چالشهایمان بین نظام و ضدنظام و بین نظام و استکبار و بین نظام و صهیونیست و ارتجاع منطقه باشد، به چالشهای درون نظام تبدیل شده و اینها نگرانکننده است و این یعنی صداهای متعدد از داخل نظام جمهوری اسلامی برخواسته است و این طمع دشمن را بالا برده و دندان او را تیز میکند.
حجت الاسلام مصباحی مقدم با تاکید بر اینکه نمازهای جمعه را نباید برای مسائل جناحی هزینه کرد، ابراز داشت: یکی از خط قرمزهایی که رهبری تعیین میکنند ادامه و استمرار مدیریت رئیس جمهور بر دولت است و این را باید همه رعایت کنند و کسی حق ندارد به این مساله تعرض کند و کاری کند که نتیجه آن تضعیف دولت و رئیس جمهور باشد. دولت و رئیس جمهور را ولو اینکه ما انتخاب نکرده باشیم و نظر مثبت نداده باشیم اما او رئیسجمهور کشور است و باید حمایتش کنیم.
وی با بیان اینکه یکی از مشکلات ما صادرات نفت است، برخی از اقدامات دولت را شوکآور خواند و گفت: عامل اصلی برای به هم ریختن اوضاع ( اقتصادی ) عوامل داخلی است.
این عضو جامعه روحانیت مبارز با یادآوری اینکه ما مایلیم که از مزایای پیوستن به اقتصاد جهان بهرهمند شویم، درباره نظر مجمع درباره لوایح چهارگانه اف ای تی اف گفت: مجمع جایگاهش رد کردن لوایح نیست بلکه ارائه مشورت برای اصلاح موادی است که بر خلاف سیاستهای ابلاغی تشخیص دادیم.
مشروح گفتوگوی ایلنا با غلامرضا مصباحیمقدم را در زیر میخوانید:
وضعیت اقتصادی کشور را چطور ارزیابی میکنید و پیشبینی شما برای آینده اقتصاد کشور چیست؟ فکر میکنید وضعیت اقتصادی فعلی ناشی از تحریمها یا به دلیل عدم مدیریت صحیح است؟
اگر بخواهیم به وضعیت اقتصادی کشور نگاه کنیم الان وضعیت خوبی ندارد و از طرفی نوسان نرخ ارز ادامه دارد و آنچه مهم است عدم ثبات است. در وضعیت عدم ثبات تولیدکننده، صادرکننده، واردکننده و خریدار و فروشنده نمیتوانند تصمیم بگیرند. سرمایهگذاری در چنین شرایطی متوقف میشود. ریشه این مسائل بیش از آنچه که بخواهد عامل تحریمها باشد عامل مدیریت است چراکه این بی ثباتی در شرایطی بروز کرد که فروش نفت ما هنوز کاهش پیدا نکرده بود بلکه نسبت به پیشبینی افزایش هم داشته بود.
آقای نوبخت در یک مصاحبه تلوزیونی گفت ما پیشبینیمان روزانه ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار بشکه صادرات نفت بود و الان ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار بشکه صادرات داریم و پیشبینی قیمت ۵۵ دلار بود و الان داریم ۷۵ دلار میفروشیم. معلوم میشود در شرایطی این عدم ثبات و به هم ریختگی اوضاع پدید آمد که هنوز تحریمها اثر واقعی نگذاشته بود و عملیاتی و اجرایی نشده بود پس معلوم میشود عامل اصلی برای به هم ریختن اوضاع عوامل داخلی است.
عوامل داخلی مد نظر شما به چه مواردی اشاره دارد؟
عوامل داخلی را بنده در نقدینگی میبینم که این نقدینگی طی سالهای متمادی انباشته شده و با نرخ رشد بیشتری طی سالهای متمادی افزایش یافته است. البته این نقدینگی عظیم مثل سیلی میماند که اگر پشت سد قرار بگیرد مخرب نخواهد بود بلکه میتواند نافع و سودمند هم باشد. نقدینگی که پشت سد بورس و بانکها باشد، آسیبی نمیرساند. شهریور و دی ماه و اسفند سال ۹۶ و فروردین ماه امسال چند اقدام از سوی دولت رخ داد که شوک ایجاد شد. یک اقدام کاهش نرخ سود بانکی از ۲۰ درصد به ۱۵ درصد در شهریورماه سال ۹۶ بود که خود این امر عدهای از سپردهگذاران را وادار کرد که وجوهشان را از بانک خارج کنند و این یک نقدینگی شد که از پشت سد خارج شد و به سمت خرید ارز رفت و درست در شرایطی که در همان شهریور مقدار ارزی که به بازار تزریق میشد را کاهش دادند و این خود تقاضا را بالا میبرد.
شوک بعدی را دی ماه دولت در اجابت تقاضای سپردهگذاران مالی و اعتباری انجام داد و در مورد موسساتی که سپردهگذارانش به نگرانی افتاده بودند و شعار میدادند و اعتراض میکردند که پول ما را پس بدهید در نهایت دولت از بانک مرکزی استقراض کرد و این استقراض با یک رقم درشت و در ابتدا ۱۰ هزار میلیارد تومان بود و تعبیر آقای رئیسجمهور این بود که از جیب ملت ده هزار میلیارد تومان برداشتیم. این برداشت از جیب ملت یعنی برداشت از بانک مرکزی و این استقراض منشا خلق یک نقدینگی سنگین شد که بعدا تا ۳۳ هزار میلیارد هم بالا رفت.
ضریب فزایندگی پول بیش از هفت برابر است که بازتولید میکند و این نقدینگی را بیشتر کرد. من نمیدانم آیا دولت با این نقدینگی میخواست مشکل اقتصاد کشور را حل کند و نمیدانست که این نقدینگی به این شکل میتواند آسیب زا باشد و اگر بگوییم نمیدانست معنیش این است که الفبای اقتصاد را نمیدانست.
این حجم از نقدینگی را چطور میتوان سامان داد و هدایت کرد؟
امروزه برخی میگویند دوباره نرخ سود بانکی را افزایش دهیم که به نظر من مساله دومی را ایجاد میکند و چون تولید به این مقدار به صرفه نیست منابعی که به تولید رفته را هم بیرون میکشد. الان این اتفاق افتاده و بسیاری از تولیدکنندگان تولیدشان را متوقف کرده و پولشان را به بانکها هدایت کردهاند چراکه سود بانک بیشتر از سود تولید است و اگر نرخ را هم بالاتر ببریم مابقی هم تعطیل میکنند. از طریق بالا بردن نرخ سود بانکی نمیتوان مشکلی را حل کرد بلکه بر مشکلات افزوده هم میشود و همین میزان سود بانکی هم باید در شرایط مناسبی کاهش پیدا کند.
راه حل این است که ما کاری کنیم تا مردم پول خودشان را در بازار سرمایه به کار بگیرند و دولت بنگاههای اقتصادی را که میخواهد واگذار کند از طریق بورس این واگذاری را انجام دهد و به گونهای باشد که جاذبههای لازم را به وجود بیاورد. خریداران بخرند و پولشان را بیاورند.
پیشنهاد دیگری داریم که در کمیته فقهی بورس هم مورد تصویب قرار گرفته و حدود شش سال قبل انجام شد و آن استفاده از اوراق فروش نفت به صورت سلفی است. آقای جهانگیری گفته بود که میتوانیم نفت را از طریق بورس عرضه کنیم که این سخنی عالی است و الان هم وقت آن است. یکی از مشکلات ما صادرات نفت است که بورس ایران به صورت کاغذی نفت را توسط شرکت نفت در بورس به مردم بفروشند وقتی به صورت کاغذی میفروشند آپشن خرید هم خواهد داشت و در سررسیدی که شش ماهه، یک ساله و دوساله است، میتواند بازخرید کند. اگر از اوراق سلف نفتی استفاده کنند به صورت ریالی، ریال را جمع میکند و به صورت ارزی ارز را جمع میکند و الان شاید حدود سی میلیارد دلار ارز در دست مردم باشد. این یک بخشی از سرمایه ملی ما است که راکد است و اگر بخواهیم این بخش به گردش در بیاید این راهش است.
البته راه دیگری هم دارد که مردم ارز خود را در سپردههای ارزی قرار دهند و سود ارزی هم دریافت کنند. اگر از اوراق سلفی برای فروش نفت استفاده شود، بازار بورس ما بزرگتر میشود، ارزها جمع خواهد شد و سرمایهگذاری در بالادستی نفت افزایش پیدا میکند. از طرف دیگر مشتریان داخلی و خارجی میتوانند این اوراق را خریداری کنند و اگر این اوراق را عرضه کنند، هم ارز وارد میشود و هم نفت صادر خواهد شد و صادرات نفت به صورت غیردولتی میتواند انجام شود و هیچ امکان فسادی هم نیست چراکه بازار بورس شفاف است پس خریداران باید ارزشان را بدهند تا بتوانند چیزی را بخرند. نفت را میتوان از این طریق فروخت و طبعا نتیجهاش این است که این نقدینگی در دست مردم جمع میشود بدون اینکه این نقدینگی بخواهد حادثهای تازه بیافریند گرفته میشود.
یکی از مسائلی که میتواند وضعیت اقتصادی کشور ما را بهبود ببخشد تصویب لوایح چهارگانه اف ای تی اف است اما دلیل مخالفت مجمع با اصلاحیه قانون مبارزه با پولشویی چه بود؟
ایراداتی از سوی مجمع گرفته شد البته بهتر است بگوییم که این ایرادات از سوی هیات عالی نظارت گرفته شد. ایراداتی برای اصلاح کردن بود نه اینکه معنایش رد لایحه و مردود کردن آن باشد. مجمع و هیات عالی نظارت اصلا چنین جایگاهی ندارد. هیات عالی نظارت میتواند بگوید فلان بندها مخالف سیاستهای کلان ابلاغی است و معنایش این است که این بندها را مجددا بررسی و اصلاح کنید و بیاورید. پس مجمع جایگاهش رد کردن لوایح نیست بلکه ارائه مشورت برای اصلاح موادی است که برخلاف سیاستهای ابلاغی تشخیص دادیم. البته این هم گفته شد که در چنین شرایطی هیاهوی رسانهای پدید میآید و اصل مساله گم میشود پس مجمع تشخیص نسبت به اف ای تی اف و پالرمو و پولشویی و لایحه تامین مالی تروریسم هیچگونه نظری مبنی بر رد و خارج کردن از دستور نسبت به این چهار مورد نداشته است بلکه نظر اصلاحی داشته که اصلاح و تعدیل شود. ما مایلیم که از مزایای پیوستن به اقتصاد جهان بهرهمند بشویم بدون اینکه آسیبهایی وجود داشته باشد.
به نظر شما آیا استیضاحها در این شرایط اقتصادی کشور ضرورت داشت؟
این را حق نمایندگان میدانم که بخواهند استیضاح کنند .
اینکه کشور ما در حال حاضر وزیر اقتصاد ندارد چه آسیبی به حوزه اقتصادی کشور وارد میکند؟
مسلما آسیبش بیشتر است و معنایش این نیست که نمایندگانی که استیضاح کردهاند انتظارشان این بوده که این وضعیت استمرار پیدا کند بلکه آنها به دنبال بهبود شرایط هستند که شخصی بیاید که اقتصاددان باشد و تجربه خوبی در حل مشکلات اقتصادی کشور داشته باشد و ما اقتصادددانهای قوی و قدری داریم و افرادی که در گذشته هم تجربههای خوبی در اقتصاد داشتهاند را داریم. خوب است که رئیسجمهور از آنها انتخاب کند و به مجلس معرفی کند تا چنین پست حساسی بدون وزیر باقی نماند.
از نظر شما وزیر اقتصاد جدید باید دارای چه ویژگیهایی باشد تا بتوانیم وضعیت اقتصادی کشور را مقداری بهبود ببخشیم؟
من معتقدم وزیر اقتصاد باید سرتیم اقتصادی دولت باشد و خودش دارای استقلال فکر و اندیشه از نظر اقتصادی باشد و یکی از مشکلاتی که امروز در کشورمان داریم تبعیتپذیری تیم اقتصادی دولت و دولتهای گذشته از تفکرات وارداتی است که متناسب با اوضاع و احوال شرایط اقتصادی ایران نیست. اینها آموختههای خود را میتوانند به صورت ناقص به عمل درآورند. ما باید اقتصاددانی را داشته باشیم که دارای اندیشههای مستقل باشد و قدرت بومیسازی و به کار گیری آن در شرایط حاضر وضعیت اقتصادی را داشته باشد و از آنها به خوبی استفاده شود.
گفته میشود برخی از انتشار لیست دریافتکنندگان ارز دولتی جلوگیری به عمل میآورند. اینها چه کسانی هستند و خود این موضوع آیا فساد دیگری را باعث نخواهد شد؟
من البته معتقدم که مشکلات را باید ریشهای حل کرد و حل ریشهای این مشکل این است که آن نقدینگی که در دست مردم وجود دارد جمع شود و اگر این اتفاق بیافتد آن مسائل حل خواهد شد اما وقتی به کسانی ارز داده شده و بنا بوده که اینها وارداتی را انجام دهند حال یا وارداتی انجام ندادهاند یا به آن میزانی که قرار بوده وارد نکردهاند یا آنچه که وارد کردهاند به غیر از قیمتهای متعارف هزینه شده با اینها حتما باید برخورد شود. درواقع میشود گفت نوعی رانتخواری و سوءاستفاده از شرایطی که عموم ملت ما در وضعیت بد اقتصادی قرار دارند اتفاق میافتد یک عده به قیمت فشار بیشتر روی عموم ملت دارند از شرایط سوءاستفاده میکنند و بهرهمند میشوند باید با اینها به عنوان کسانی که در اوضاع اقتصادی کشور اخلال کردهاند برخورد شود.
از آنجایی که شما سه دوره در مجلس حضور داشتید دوره دهم مجلس شورای اسلامی را چهطور ارزیابی میکنید؟
قضاوت عمومی مردم برای نمایندگان کفایت میکند، خودشان هم قضاوتهایی دارند که قضاوتهای خودشان هم برای خودشان کفایت میکند. اتفاقی افتاده که مجلسی روی کار آمده و الان هم مشغول فعالیت است و اگر بنده بخواهم بگویم مجلس چه کند معنایی ندارد؛ چرا که مجلس باید یک چنین توانایی کارشناسی و تصمیمگیری را از درون خود داشته باشد. اگر مجلس از نظر کارشناسی ضعیف شکل گرفته این را نمیشود علاج و حل کرد. علاج آن این است که مردم در انتخاباتشان چشم و گوش بسته عمل نکنند که اگر کسی مردم را بسیج کرد که به فلان افراد رای بدهید چشم و گوش بسته تصمیم نگیرند. الان هم باید حاصل تصمیم خود را به چشم خود مشاهده کنند و در هر بار که انتخاباتی صورت میگیرد با چشم باز عمل کنند.
چقدر ضرورت دارد که از تریبونهای عمومی و مذهبی استفاده جناحی نشود؟
تریبونهای عمومی مثل نماز جمعه و همینطور منابر عموما باید برای تبیین دین و دفاع از ارزشهای دینی به کار رود و برای حفظ و حراست از نظام جمهوری اسلامی و اصول و ارزشهای نظام باشد. خصوصا نمازهای جمعه را نباید برای مسائل جناحی هزینه کرد اما گاهی اوقات میبینم که انتقاداتی به بعضی ائمه جمعه میشود که آنها مسائلی را مطرح میکنند، این مسائل مربوط به ارزشهای انقلاب است و برای حفظ نظام و حمایت از رهبری است ولی در عین حال این مسائل را هم جناحی تلقی میکنند، من قبول ندارم چراکه این مسائل جامع شمول است و خطوط قرمز ماست و مسائلی است که همه کسانی که به نظام جمهوری اسلامی پایبند هستند این را مورد توجه قرار میدهند و به آن اهتمام دارند.
مسائل سیاسی را باید تقسیم کرد. مسائل سیاسی گاهی اوقات به اشخاص گاهی به انتخابات و احزاب و گاهی به کلیت نظام مربوط میشود و آنچه که به احزاب و گروهها و شخصیتها مربوط میشود، مسائل جناحی است و آنچه که به نظام و رهبری، حفظ و حراست از نظام، ارکان نظام، جایگاههای این نظام و حتی شورای نگهبان و نظارت استصوابی شورای نگهبان مربوط است، نباید به گرایشهای سیاسی و حزبی مربوط باشد اینها باید مربوط به حفظ ارزشها و اصول و مبانی کشور باشد. همانچیزی که قوت آن قوت جمهوری اسلامی و تضعیف آن تضعیف نظام جمهوری اسلامی است.
من میبینم گاهی این خط قرمزها از تریبونها درنوردیده میشود و مورد هجمه قرار میگیرد اخیرا شاهد بودیم نماینده مجلس در صحن مجلس نطق میکند و نظارت استصوابی شورای نگهبان را در نطق خودش مورد اعتراض قرار میدهد به نظرم این مسائل یکبار دیگر در مسائل پس از انقلاب ما تکرار شده و آثار بدی داشته و آثارش بالا بردن چالشهای درونی است، به جای اینکه چالشهایمان با نظام و ضدنظام و استکبار و صهیونیست و ارتجاع منطقه باشد، چالشها شده چالشهای درون نظام و اینها نگرانکننده است و این یعنی صداهای متعدد از داخل نظام جمهوری اسلامی برخواسته است و این طمع دشمن را بالا برده و دندان او را تیز میکند و به نظرم باید همه حواسشان باشد.
یکی از خط قرمزهایی که رهبری تعیین میکنند ادامه و استمرار مدیریت رئیسجمهور بر دولت است و این را باید همه رعایت کنند و کسی حق ندارد به این مساله تعرض کند و کاری کند که نتیجه آن تضعیف دولت و رئیسجمهور باشد. دولت و رئیسجمهور را ولو اینکه ما انتخاب نکرده باشیم و نظر مثبت نداده باشیم اما او رئیسجمهور کشور است و باید حمایتش کنیم و البته رئیسجمهور هم باید نگاهش عام باشد و همه مردم را کسانی بداند که تحت مدیریت او قرار دارند و به همه خدمت کند و به گونهای نگاه کند که نگاهش رحمت باشد.
جلسه شورای امنیت به ریاست ترامپ برگزار میشود و برخی گفتهاند که رئیس جمهور نباید در آن جلسه حضور پیدا کند. نظر شما در این باره چیست؟
جایی که ترامپ رئیس هست، رئیسجمهور ما نباید تحت ریاست او حضور پیدا کند ولی حضور رئیسجمهور در مجمع عمومی سازمان ملل متحد مثل گذشته موجب شد که از فرصتها استفاده شود و به عبارت دیگر فرق است بین شرکت در جلسه شورای امنیت سازمان ملل و شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد. نسبت به حضور در مجمع عمومی همچون گذشته حضور رئیسجمهور اثرگذار بود و غیبتش موجب سوءاستفاده دشمن میود. هرچه ایشان میخواهد در برابر ترامپ و علیه سیاستهای کج روانه آمریکا بگوید از تریبون مجع عمومی استفاده کرد و در جلساتی که ریاست آن جلسه با ترامپ هست شایسته نیست که رئیسجمهور ما زیر دست او بنشیند.
عدم حضور آقایان هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری در جلسات سالهای اخیر در جامعه روحانیت مبارز را ناشی از چه عواملی میدانید؟
حضور نیافتن آقای هاشمی رفسنجانی صرفا به دلیل شرایط امنیتی بود و هیچ دلیل دیگری نداشت ولی عدم حضور آقای ناطق به دلیل ناراحتیشان از اتفاقاتی بود که در سال ۸۸ رخ داد و تبعا انتظار داشت که جامعه روحانیت یک حمایت قوی از ایشان انجام دهد که این اتفاق نیافتاد. تلاشهایی برای ایجاد زمینه حضور ایشان در جامعه روحانیت مبارز انجام شده اما ثمربخش نبوده است.
شما در مراسم بزرگداشت آیتالله هاشمی رفسنجانی گفتید کسانی که به آیت الله هاشمی اهانت کرده و قصد حذف او را از نظام داشتند توبه کنند. شما به چه دلیل بر این موضوع تاکید داشتید و آیا آن افراد از کار خود توبه کردند؟
آقای هاشمی رفسنجانی که خدا او را رحمت کند از کسانی بود که خود را برای انقلاب وقف کرده بود و از قبل از پیروزی انقلاب به عنوان یک حامی جدی امام، زندان و شکنجه شد و بعد از انقلاب هم سختترین کارها را از جمله مدیریت جنگ، ریاست مجلس و ریاست جمهوری را در دو دوره بر دوش داشت و پس از آن هم ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را داشتند. آیتالله هاشمی در آستانه پیروزی انقلاب در شورای انقلاب عضویت داشت که اینها چیزهای کوچکی نبود.
او کسی بود که مورد اعتماد امام و رهبری بود و اگر بخواهیم یک شخصیتی مثل آقای هاشمی را ارزیابی کنیم باید بگوییم یک شخصیت فوقالعاده تاثیرگذار و از خودگذشته و ایثارگر و خودباخته برای نظام و جمهوری اسلامی و برای مردم بود. او همچنین یار رهبری در زمان امام و هم پس از رحلت امام بود؛ اما ایشان حتما لغزشهایی هم داشت که نباید لغزشهای او را آنقدر بزرگ کرد که خدماتش تحتالشعاع قرار بگیرد و من از این جهت گفتم کسانی که به آیتالله هاشمی اهانت کردند حالا که او به رحمت خدا رفته توبه کنند و حال دیگر هاشمی نیست که بخواهند با او از نظر سیاسی به چالش بپردازند و شایسته است تا کسانی که چنین رویکردی را داشتند در پیشگاه خداوند تجدیدنظر و توبه کنند اما اینکه آنها این کار را کردند یا خیر بنده خبر ندارم.